نگاهی به فقر و فقرزدایی از دیدگاه اســلام

- ۰۵ سنبله ۱۳۹۱

سید قاسم اخضراتی

بخش هشتم
در دیدگاه‌ مکتب‌ نوسازی‌، باید سهم‌ طبقه‌ سرمایه‌دار از درآمد ملّی‌ پیوسته ‌افزایش‌ یابد. نظریه‌ها و خط‌ مشی‌های‌ این‌ الگو، پس‌ از آنان‌ در قالب‌ دیدگاه‌های ‌اقتصادی‌ نیوکلاسیک‌ مکتب‌ پولی‌ و نظریه‌های‌ اقتصادی‌ «از جانب‌ عرضه‌« احیا شده‌ است‌. همان‌گونه‌ که‌ در بخش‌ سرمایه‌داری‌ لیبرال‌ اشاره‌ کردیم‌،

از دهه‌ ۱۹۶۰ به‌ بعد تفکر سرمایه‌داری‌ لیبرال‌ توسط‌ گروهی‌ از اقتصاددانان ‌نیوکلاسیک‌ و پولیون‌ احیا شد. در واقع‌ این‌ افراد، با استفاده‌ از خط‌مشی‌های‌ مکتب‌ نوسازی‌ در اندیشه‌ احیای‌ اصول‌ اساسی‌ سرمایه‌داری‌ لیبرال‌ بودند. بر همین‌ اساس‌، مساله‌ دخالت‌ دولت‌ که‌ به‌وسیله‌ حامیان‌ مکتب‌ نوسازی ‌پذیرفته‌ شده‌ بود، در تفکر نیوکلاسیک‌ها و پولیون‌ به‌ کم‌ترین‌ حدّ ممکن ‌کاهش‌ یافت‌.
الگوی‌ توسعه‌ در نظام‌ اقتصادی‌ اسلام‌
از آن‌جا که‌ الگوی‌ توسعه‌ در نظام‌ اقتصادی‌ اسلام‌ از اهمیت والایی برخوردار می‌باشد، ضروری‌ است‌ اهداف‌، مبانی‌، راه‌کارها و موانع‌ آن‌ را مورد بررسی‌ قرار دهیم‌. این‌ بررسی‌ از راه‌ ممکن‌ می‌نماید:
۱٫ آیات‌ و روایات‌
می‌توان‌ به‌ یاری‌ قرآن‌ کریم‌ و احادیث و روایات‌ اهداف‌، مبانی‌، راه‌کارها و موانع‌ الگوی‌ توسعه‌ در اسلام‌ را دریافت‌ و بر اساس‌ آن‌ها الگوی‌ مورد نظر اسلام‌ را ترسیم‌ کرد.
۲٫ تاریخ‌
تاریخ‌ بر پیشرفت‌ چشم‌گیر مسلمانان‌ در دوره‌ کوتاه‌ تشکیل‌ حکومت ‌اسلامی‌ در مدینه‌النبی‌ در زمان‌ پیامبر اکرم‌ (ص) گواهی‌ می‌دهد. می‌توان‌ رهنمودهای‌ حضرت ‌(ص) و تجربه‌های‌ مسلمانان‌ در آن‌ دوره‌ را، با در نظرگرفتن‌ موقعیت‌ زمانی‌، ملاک‌ استخراج‌ الگوی‌ توسعه‌ قرار داد.
۳٫ جامعه‌ آرمانی‌
جامعه‌ اسلامی‌ در زمان‌ ظهور حضرت مهدی، الگوی‌ مطلوب‌ و ایده‌آل‌ مسلمانان‌ معرفی‌ شده‌ است‌ و تحقق‌ آن‌ از وعده‌های‌ خداوند شمرده‌ می‌شود. مطالعه‌ ویژه‌گی‌های‌ این‌ جامعه‌ می‌تواند در دست‌یابی‌ به‌ الگوی‌ مورد نظر اسلام‌ در توسعه‌ راه‌گشا باشد.
در این‌ بخش‌، بر اساس‌ ملاک‌های‌ به‌دست‌آمده‌ از راه‌های‌ فوق، نخست ‌جایگاه‌ توسعه‌ و اهمیت‌ آن‌ را در اسلام‌ بررسی‌ می‌کنیم‌ و سپس‌ به‌ کشف ‌اهداف‌، مبانی‌، راهبردها و نیز موانع‌ می‌پردازیم‌. بدیهی‌ است‌ بررسی‌ تفصیلی ‌این‌ مطالب‌ به‌ کتابی‌ مستقل‌ نیاز دارد.
جایگاه‌ توسعه‌
بی‌تردید نحوه‌ نگرش‌ انسان‌ به‌ دنیا در تلاش‌ وی‌ برای‌ آبادانی‌ آن،‌ نقشی ‌مهم‌ دارد. اگر جامعه‌یی‌ با دید منفی‌ به‌ دنیا بنگرد و فرهنگ‌ رایج‌ آن‌ گریز از دنیا باشد، نمی‌تواند به ‌سوی‌ توسعه‌ گام‌ بردارد؛ ولی‌ هر گاه‌ جامعه‌یی‌ با دید مثبت‌ به‌ دنیا بنگرد و بهره‌مندی‌ از آن‌ را مطلوب‌ بشمارد، زمینه‌ فرهنگی ‌مساعدی‌ برای‌ توسعه‌ خواهد داشت‌.

به‌ همین‌ دلیل‌، بررسی‌ جایگاه‌ دنیا و برنامه‌ ادیان‌ برای‌ دنیای‌ انسان‌ها و نیز ارتباط‌ دنیا و آخرت‌ از منظر دین،‌ نقش ‌مهمی‌ در تعیین‌ جایگاه‌ توسعه‌ در نظام‌ اقتصادی‌ اسلام‌ دارد. از آن‌جا که‌ پاسخ ‌بسیاری‌ از شبهات‌ موجود پیرامون‌ نظر ادیان‌ و به‌طور خاص‌ اسلام‌ درباره ‌فقر در همین‌ بحث‌ روشن‌ می‌شود، گسترده‌تر و عمیق‌تر بدین‌ بخش ‌می‌پردازیم‌.
دیدگاه‌های‌ مختلف‌ درباره‌ رابطه‌ دنیا و آخرت‌
درباره‌ ارتباط‌ دنیا و آخرت‌ و میزان‌ برنامه‌ریزی‌ ادیان‌ درباره‌ امور دنیوی‌ چهار دیدگاه‌ وجود دارد:
دیدگاه‌ اوّل‌ (صوفیانه‌)
این‌ دیدگاه‌ از صوفیه‌ متأثّر است‌ و دین‌ را به ‌طور کلی‌ پشت‌ کردن‌ به‌ دنیا و طرد آن‌ می‌داند. بر اساس‌ این‌ نظر، انسان‌ در زندان‌ دنیا گرفتار است‌، باید دست‌ و پا بزند و به‌ هر نحو ممکن‌ از آن‌ بگریزد. زیرا ما را برای‌ روضه‌ رضوان ساخته‌اند نه‌ این‌جا.
مرغ‌ باغ‌ ملکوتم‌ نیم‌ از عالم‌ خاک / ‌چند روزی‌ قفسی‌ ساخته‌اند از بدنم‌
این‌ تفکّر در پیروان‌ ادیان‌ و مذاهب‌ گذشته‌ نیز سابقه‌ طولانی‌ دارد. آن‌چه ‌در قرون‌ وسطا به‌ نام‌ تعلیمات‌ حضرت‌ عیسی‌(ع) به‌ مردم‌ عرضه‌ می‌شد و آن‌ها را به‌ رهبانیت‌ و چشم‌پوشی‌ از لذّت‌های‌ دنیا تشویق‌ می‌کرد، نمونه‌یی‌ از این‌ اندیشه‌ است‌. نمونه‌ دیگر گروه‌هایی‌ هستند که‌ با عنوان‌ توجه‌ به‌ درون‌، ریاضت‌های‌ سخت‌ پیشه‌ می‌کنند و هرگونه‌ استفاده‌ از لذت‌های‌ دنیا را بر خود تحریم‌ کرده‌، در دشوارترین‌ وضعیت‌ روزگار می‌گذرانند؛ مانند سانسیان‌های‌ هندی‌ و پیروان‌ گاندی‌.
این‌ تفکر در اسلام‌ نیز از زمان‌ خود پیامبر(ص) آشکار شد. آن‌ حضرت‌ (ص) به‌ شدت‌ چنین‌ بینشی‌ را طرد کرد و هرگونه‌ رهبانیت‌ را نادرست ‌خواند. پس‌ از رسول‌ خدا (ص)، این‌ اندیشه‌ انحرافی‌ در عصر امام ‌صادق بسیار گسترش‌ یافت‌. در این‌ زمان‌، فرقه‌های‌ مختلف‌ با تمسّک‌ به ‌ظواهر آیات‌ و روایات‌ و سیره‌ پیامبر اکرم‌ (ص)، حتا‌ به‌ روش زنده‌گانی‌ امام‌ صادق نیز انتقاد می‌کردند. این‌ گروه‌ها برای‌ اثبات‌ درستی ‌راه‌ خویش‌ از ظواهر آیات‌ و روایات‌ بسیار سود برده‌اند؛

آیات‌ و روایاتی‌ که ‌دنیا و آخرت‌ را دو مقوله‌ کاملاً جدا و حتا‌ ناسازگار با هم‌ تصویر کرده‌است‌ و پرداختن‌ به‌ یکی‌ را موجب‌ نفی‌ دیگری‌ می‌داند. بر اساس‌ این‌ آیه‌ها و روایت‌ها، توسعه‌، رفاه‌ و آبادانی‌ از امور دنیا شمرده‌ می‌شود و انسان‌ را از آخرت‌ دور می‌سازد؛ ولی‌ نماز، روزه‌، دعا و دیگر کارهای‌ واجب‌ و مستحب ‌انسان‌ را به‌ خداوند نزدیک‌ می‌کند.
این‌ دیدگاه‌، بدان‌ سبب‌ که‌ هیچ‌ اهمیت‌ و ارزش‌ ذاتی‌ به‌ دنیا نمی‌دهد، دین ‌را دارای‌ برنامه‌یی‌ برای‌ زنده‌گی‌ آدمیان‌ نمی‌داند و به‌ طور کلی‌ بحث‌ توسعه‌ از نظر دین‌ را ضدّ ارزش‌ و موجب‌ غفلت‌ انسان‌ و بازماندن‌ وی‌ از کمال‌ می‌شمارد.
دیدگاه‌ دوم‌ (دنیاگرایانه‌)
این‌ دیدگاه‌، برخلاف‌ گروه‌ اوّل‌، جهت‌گیری‌ عمده‌ ادیان‌ را در سعادت‌ دنیوی‌ انسان‌ می‌بیند. در نظر اینان‌، هدف‌ اصلی‌ بعثت‌ انبیا برقراری‌ عدالت ‌اجتماعی‌ و ایجاد رفاه‌ همه‌گانی‌ است‌ و حتا‌ نیک‌بختی‌ آخرت‌ نیز تابع ‌نیک‌بختی‌ دنیا تلقی‌ می‌شود؛ یعنی‌ وقتی‌ اقتدار و رفاه‌ دنیوی‌ حاصل‌ شد، سعادت‌ آن‌ جهان‌ نیز خودبه‌خود تأمین‌ می‌شود؛ دینی‌ که‌ در پی‌ اقتدار و رفاه ‌و سرافرازی‌ پیروانش‌ نباشد، دین‌ نیست‌. به‌ تعبیر دکتر شریعتی‌، دینی‌ که‌ به ‌درد قبل‌ از مرگ‌ نخورد، به ‌درد بعد از مرگ‌ هم‌ نخواهد خورد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.