احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:محمداکرام اندیشمند - ۱۳ حوت ۱۳۹۱
در ماههای اخیر، شورای علمای افغانستان به عنوان یک نهاد دولتی، در صدد ایفای نقشِ خود در حل بحران افغانستان برآمده؛ پایان دادن به جنگ میان تحریک اسلامی طالبانِ افغانستان و دولتِ افغانستان و در نتیجه، تحقق صلح.
مذاکره با شورای علمای پاکستان و تدویر کنفرانس مشترک صلح در کابل از مهمترین طرحها و گامهایی بود که شورای علمای افغانستان در راستای تلاش خود برمیداشت. اما مساعی و طرح شورای مذکور با این موضعگیری و انتشار دیدگاه رییس شورای علمای پاکستان که عملیات انتحاری در افغانستان جواز شرعی دارد، نقش برآب شد. اکنون این پرسشها قابل بحث است که توانایی و ناتوانی شورای علما در جنگ و صلح افغانستان چیست؟ آیا جنگ در افغانستان، جنگ بر سرِ دین و مذهب، و جنگ میان کفر و اسلام است تا شورای علمای دینیِ دو کشور راهحل اسلامی و شرعیِ آن را پیدا کنند؟ مشکل شورای علمای دینی چه در افغانستان و چه در پاکستان و در هر کشور و جامعۀ اسلامی، بر سر داوری و حکم در مورد جنگوصلح و مسایل دیگر از زاویۀ دینی و اسلامی چیست؟ شورای علمای افغانستان چهگونه میتواند موثریتِ خود را برای صلح در افغانستان نشان دهد؟…
علامه طاهر اشرفی رییس نهاد دولتی شورای علمای پاکستان، انجام عملیات انتحاری را در افغانستان، کشمیر و فلسطین، جایز و شرعی خوانده است. این فتوا در افغانستان بسیار خصمانه و برخلاف تمام منافع و مصالح کشور تلقی میگردد. چون ترویج عملیات انتحاری به عنوان یک مشروعیت و وجیبۀ دینی، افغانستان را سالهای طولانی در جنگ و بیثباتی فرو میبرد و فرهنگِ نفرت و کینه را در درون جامعه، میان اقشار مختلف اجتماعی و فرهنگی، گسترش میبخشد.
ممکن است این فتوا از دید شرعی و اسلامی و یا از زاویۀ تفسیر و قرائت دینی نیز نامشروع و مخالف اسلام نگریسته شود و رییس شورای علمای پاکستان با صدور چنین فتوایی، مخالف اسلام و شریعت اسلامی معرفی گرددـ هرچند که موصوف از بیان چنین فتوایی در مورد پاکستان اجتناب میورزد و عملیات انتحاری علیه جامعۀ شیعۀ پاکستان را محکوم میکند.
اما صدور حکم و فتوای شرعی علیه طاهر اشرفی رییس شورای علمای دینی پاکستان، که با صدور فتوای جواز عملیات انتحاری، مخالف و دشمن اسلام و شریعت اسلامی تلقی میگردد، از زاویههای برداشت دینی و شرعی چندان آسان نیست.
تفاوت فتواها؛ مشکل لاینحل تاریخی:
اختلاف میان علمای دینی مسلمانان بر سر فتواها بهخصوص فتواهایی که با انگیزههای سیاسی و در امور سیاسی و حتا اجتماعی ارایه میشود، یک اختلاف لاینحل تاریخی میان علمای دینی در تمام جوامع و کشورهای اسلامی است.
رییس شورای علمای پاکستان عملیات انتحاری را جایز میداند، مفتی اعظم عربستان سعودی ـ که اسلام از آنجا برخاست، پیغمبر اسلام (ص) در آنجا ظهور کرد، وحی و قرآن همانجا و به زبان عربی نازل شد ـ عملیات انتحاری را حرام تلقی میکند. شماری از علمای دینی طرفدار طالبان در افغانستان نیز عملیات انتحاری طالبان را مشروع و جایز میدانند و جمعی از علمای دینی به حرمت آن حکم میکنند. عبدرب الرسول سیاف استاد دانشگاه و عالم دینی تحصیلیافتۀ دانشگاه ازهر، بزرگترین و معتبرترین مرجع تحصیل دینی نود درصد مسلمان سنیمذهب دنیای اسلام، عملیات انتحاری را حرام میداند و حتا توبۀ انتحاری را نزد خداوند با این استدلال دینی که انتحاری فرصت توبه ندارد، غیر قابل قبول میداند. شمار زیادی از علمای دینی نیز به عدم مشروعیت عملیات انتحاری فتوا میدهند. اما طالبان و شمار دیگری از علمای دینی هستند که از مشروعیت عمل انتحاری سخن میگویند.
نکتۀ بسیار مهم و قابل تأمل این است که هر دو طرف در تفاوت و تعارض فتواها و دیدگاههای خود از منظر دینی و شرعی به استدلال دینی و شرعی متوسل میشوند. هر دو طرف میتوانند در مشروعیت فتوای خود حتا به قرآن استدلال کنند و حکم خود را از تعبیر و تفسیر آیههای قرآن استنباط نمایند. به گونۀ مثال: عملیات انتحاری در توجه به تفسیر و تعبیرِ این آیات و آیات دیگر، میتواند حرام و نامشروع تلقی شود:
وَلاَ تَقتُلو اَنفُسَکُم اِنٌ الله کَانَ بکم رَحیما (سوره النساء آیه ۲۹)
وَانفقوا فی سبیل الله وَلاتُلقُو بااَیدکم اِلَی التٌهلُکه وَاحسِنوا اِنٌ الله یُحِبٌ المحسنین (سوره البقره آیه ۱۹۵)
وَمن یَقتُل مؤمناَ مٌتعمٌداً فجزاءُهُ جَهنٌمَ خالداً فیها وَغَضَبَ الله علیه وَلعنهُ وَأعدٌ لهُ عذاباً عظیما (سوره النساء آیه ۱۹۵)
کسانی که در پی مشروعیت و جواز شرعی عملیات انتحاری هستند، میتوانند آن را از تفسیر و تعبیرِ این آیات و همچنان آیات دیگر بهدست بیاورند:
فَاقٌتلوالمشرکین حیث وَجدتٌمُوهُم
وَقاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم . . . واقتلوهم حیث ثقتموهم واخرجوهم من حیث اخرجوکم (سوره بقره آیه های ۱۹۰ و۱۹۱)
وَقاتِلُوهُم حتٌی لا تکونَ فِتنه وَیکونَ الٌدینُ کُلٌه لله (سوره انفال آیه ۳۹)
علمای طرفدار انتحار و کشتار میتوانند حتا مشرک را به بسیاری از فرقههای مسلمان تعمیم دهند. و آنگاه نه تنها جواز قتل نامسلمان و کافر، بلکه مسلمان را هم صادر کنند. و برای عمل «وَقاتِلُوهُم حتٌی لا تکونَ فِتنه» که راه باز است.
حالا این قرائتهای متفاوت و این توجیه و تفسیر مختلف و متعارض را از دین و منابع دینی چهگونه میتوان حل کرد؟ به این پرسش در طول سدههای متوالی تاریخ، پاسخ یکسان ارایه نشده که امروز شورای علمای دولتی افغانستان و پاکستان آن را حل کنند.
عدم ارتباط جنگ افغانستان به اسلام و فتوای شرعی:
نکتۀ بسیار مهم این است که جنگ افغانستان هیچ ارتباطی به دین و شریعت اسلامی ندارد که برای پایان دادن آن، عالمان دینی با فتواهای شرعیشان وارد میدان شوند. جنگ افغانستان، یک جنگ استخباراتی و امنیتی است. مجری اصلیِ این جنگ، ارتش پاکستان و استخبارات نظامی آن آی.اس.آی شمرده میشود که بسیاری از حلقههای اطلاعاتی و مذهبی عربستان سعودی و عربهای دیگر را در رقابت و خصومت با دولت شیعۀ ایران با خود دارد.
این جنگ، جنگ بر سر منافع و قدرت میان گروههای مختلف داخلی و خارجی است. جنگ افغانستان در بُعد خارجی، رقابت و خصومت منطقهیی را میان کشورهای مختلف بازتاب میدهد. رقابت و خصومت هند و پاکستان، رقابت و خصومت ایران و عربستان، رقابت و خصومت میان امریکا و متحدان غربیاش با روسیه، چین و طرفهای مختلف دیگر در منطقه و جهان.
اگر حضور قوای خارجی انگیزه و دلیل جنگ طالبان باشد، طالبان در دهۀ نود بدون حضور یک نفر خارجی هم این جنگ را ادامه دادند، و فردا نیز چنین است.
تأثیرگذاری شورای علمای افغانستان بر صلح:
اگر شورای علمای افغانستان میخواهد با نقش و تأثیری بیشتر به میدان صلح وارد شود، به دولت افغانستان و تصمیمگیرندههای سیاست افغانستان فشار بیارود که مشکل خود را با پاکستان از طریق سیاسی با شفافیت و صداقت حل کنند. نباید دین، علمای دینی و شریعت اسلامی در اختلافات سیاسی و جنگ منافع داخلی و خارجی، ابزار طرفهای جنگ و عامل توجیه منافعشان قرار گیرند. تأثیر دیگرِ شورای علمای افغانستان در کمک به صلح، به عنایت این شورا به اصلاح دولت افغانستان در عرصۀ اداره و سیاست داخلی برمیگردد. شورای علمای افغانستان میتواند با فشار بر رهبری دولت و سیاستگذاران آن، مدیریت و اداره را از فساد، تبعیض، بیعدالتی و تزویر، به سوی اصلاح ببرد و نقش مؤثری در شکلدهی یک دولتِ سالم، عادل، پاسخگو و صادق به جامعه و کشور ایفا کند.
Comments are closed.