۱۱ قانون اصلی در ارتباطات انسانی

- ۱۴ حوت ۱۳۹۱

بخش نخست
دانستن چه‌گونه‌گیِ رفتار با مردم به اندازه شایسته‌گی‌های فـنـی و مـدیریتی اهمیت دارد. به بدترین کارفرمایی که تـا حـال داشـتـه‌ایـد، فـکر کـنـید. بـه یـاد آوریـد کـه چه‌طـور فقدان مهارت‌های رفتار با دیگران در او، باعث دل‌سردی و عدم بهره‌وریِ دیگران و خروجِ شما با ناامیدی گردید.
یک انسان موفق، نیمی کارمند است و نیمی سیاست‌مدار. او می‌داند کار کردن با دیگران به‌خصوص در دنیای کنـونـی کـه مملو از انسان‌های دمدمی‌مزاج و زودرنج اسـت، روال ارتباطی خاصی را می‌طـلبد. او سـخـن یـکـی از بــزرگان جامعه‌شناس کـه «هنـگـام برخورد با مردم به‌خاطر داشـته باشید با مخلوقات منطق طرف نیستید، بلکه با مخلوقـات احـساسـات، مـوجوداتـی که سرشار از تبعیض، روحــیات پیش‌داوری و تعصب می‌باشند و با غرور و خودبینی دست به گریبان‌اند، طرف هستــید» را مد نظر دارد.
در ایـن نوشتار برخی از قـوانـیـن اصـلـی ارتـبـاطات انـسانی در فضای کاری را مشاهده خواهید کرد که برای مهارت یافتن در آن‌ها، باید این قوانین را ملکه ذهنِ خود سازید.
۱ـ دیگران را با نام صدا بزنید
این خوشایندترین صدا برای گوش هر کسی است. وقتی نام فردی را به‌کار می‌برید، در حقیقت پیغامِ خود را به صـورتی اختصاصی و تـنها برای شـخـصِ او مبـدل مـی‌سـازیــد. هم‌چنین علاقه‌مندی و میزان اهمیتِ شما را نسبـت به فرد می‌رسـاند. این یک ابزار ساده برای کاستن از جبهه‌گری‌های شخص می‌بـاشـد، چـرا که یک نوع وجه ضمان و تـعهــد به‌وجود می‌آورد. جملات خود را با اسامی افراد آمیـخته، و بـا سـوالاتــی نــظـیـر «جمشید، امروز خوب هستی؟ « آغاز کنید.
۲ـ اشتباه خود را بپذیرید
ممکن است تصور کـنید اگر اشتباهی که مرتکب شده‌اید را به گردن بگیرید، وجهه خود را از دست خواهید داد. این کار درست نیست. اعتراف به اشتباهات در مـحیط کـار یکی از ستوده‌ترین اعمال است، چون اندک‌افرادی به آن مبادرت می‌ورزنـد. بـیـامـوزیــد که چـه‌گونه تـکبـر و خـودخـواهـی را کنار گذاشته و بپذیرید که کامل نیستید. فقط در این کـار زیاده‌روی نکنید، مثلاً لازم نـیست با عذرخواهی‌های فـراوان در جـلسـات، اقـدام به بیان اشتباهاتِ خود نمایید. فقط جمله «من اشتباه کردم و متوجه آن می‌شوم،» کفایت می‌کند.
۳ـ دیگران را با معیارهای بالا در نظر بگیرید
‌افرادی که معمولاً «عقل کل» خوانده می‌شونـد، فکر می‌کنند که هیچ کسی جز خودشان قادر به انجام صحیحِ امور نمی‌باشد. جزوِ این گروه از افراد نباشید. به قابلیت‌های دیگران اعتماد کنـید. در واقـع به آن‌هـا در انـجام دادنِ کارها به بهتریـن وجـه ممـکن اطـمـیــنان داشتـه بـاشید. ایـن به مـعنای داشتن انتظارات بیش از حد نیست. باور داشتن به یک فرد، او را تشـویـق بـه انـجـام کـارها با حداکثر توان نموده و از ناامیدی جلوگیری به عمل می‌آورد.
۴ـ علاقه‌یی صادقانه و صمیمی از خود نشان دهید
«کارها خوب پیش می‌رود منصور جان؟ خوب است، می‌شود این پرونده‌ها را برایم چک کنی؟» این به معنای ابراز علاقه نبوده و بیشتر به دوستیِ «خاله خرسه» شباهت دارد. هر فردی در دفتر کار شما دارای سابقه‌یی غنی از علایق، تجارب و سلایق می‌بـاشد. حـتـا اگر نقطه اشتراکی با هم ندارید، در مورد اطرافیان‌تان اطلاعات کسب کنید.
اگر یکی از همکارانِ شما گفت که شرکت در گیم‌های آنلاین را دوست دارد، در مورد آن از او پرسش کنید، حتا اگـر بـرای شـما جالب نیست. نه تنها می‌توانید چیز جدیدی یاد بگیرید، اگر در آینده به آن گرایش پیدا کنـیـد، از امتیازاتـی برخوردار خواهید گشت. مردم دوست دارند که دیگران آن‌ها را به‌خاطر داشته باشند.
از دیگران تعریف و تمجید نمایید
فقط نگویید «خوب بود.» در مورد تعریفِ خود صریح‌تر بوده و نشان دهید که در مورد آن‌چه که فرد در حقیقت انجام داده، آگاهی دارید. «محمود، تـو بسیار خوب جلسه را اداره کردی، به‌خصوص وقتی همه از موضوع اصلی منحرف شده بودند»، این یک مثال خوب است. در عین حال سعی کنید به ندرت و فقط زمانی که واقـعاً نـیـاز است انتقاد نمایید. انتقاد را طوری بیان کنید که مانند یک نصیحت سازنده از طرف دوسـتـی قـابـل اعـتـمــاد در نظر گرفته شود.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.