داستان اینگر اِدِل فلت برگردان: رباب محب مادرش مدتهایِ مدیدی بیمار بود. هیچکس نگفته بود او میتوانست بمیرد: نه پدر، نه برادرش. اما مدتها بود که خبر مثلِ سوزشی در قفسۀ سینهاش جای گرفته بود. وقتی فهمید حتا گریه نکرد. او فقط آنجا نشست...
ادامه مطلب...جیمز تربر/ برگردان: جواد افغانی شب کریسمس بود. خانه خیلی ساکت بود. هیچ موجودی، جُنب نمیخورد. حتا موشها هم بیحرکت بودند. جورابها را با دقت کنار بخاری آویزان کرده بودند. بچهها چشم انتظار بودند تا با آمدن بابانوئل، داخل جورابها پُر...
ادامه مطلب...در این نوشتار سعی دارم داستان قدیس مانوئل نیکوکار شهید نوشته نویسندۀ اسپانیولی داونامونو را از زاویۀ مفاهیمِ عمده و مطرح در انسانشناسی توسعه مورد کنکاش قرار دهم؛ از اینجهت شاید تحلیلِ بنده چندان واجد خصوصیاتِ یک نقد ادبی نباشد...
ادامه مطلب...نویسنده: جیمز الکساندر ـ استاد فلسفۀ سیاسی در دانشگاه بیلکنت آنکارا برگردان: زهیر باقری نوعپرست خواندن بررسیِ مروریِ فیلسوفی شناختهشده دربارۀ یک فیلسوف شناختهشدۀ دیگر، همواره جالب است. راجر اسکرتن در «ضمیمۀادبی تایمز» در 31 اوت 2012 یک بررسی مروری دربارۀ...
ادامه مطلب...پیش از معرفی و توجه به کتاب، میخواهم چند سخن دربارۀ یعقوب یسنا بگویم. در این سالها که منظور شاعر، نویسنده و فرهنگی از کار ادبی، هنری و فرهنگی، بیشتر گرفتن پروژه بوده است (قصد تبلیغ ندارم)، یعقوب یسنا از...
ادامه مطلب...