شورای علما نباید آلۀ دست آقای کرزی شود

- ۲۷ حوت ۱۳۹۱

تأیید شورای علمای کشور از سخنان اخیر رییس‌جمهوری، می‌تواند نشانۀ روشنِ اثرگذاری‌هایی باشد که ارگ ریاست‌جمهوری به هدف برائت خود، بر این نهاد انجام می‌دهد. اما شورای علمای کشور به عنوان یک نهاد دینی و مستقل، هرگز نباید دنباله‌روِ سیاست‌های ارگ و یا افراد خاصی باشد که می‌خواهند برای رسیدن به اهداف خود، از هر ابزاری استفادۀ سیاسی کنند. سپر قرار گرفتنِ شورای علما در بازی‌های سیاسی ارگ با متحدان خارجی افغانستان، ضمن این‌که می‌تواند استقلالِ این شورا را خدشه‌دار سازد، بر مواضعِ آن نیز تأثیرات ناگواری بر جای می‌گذارد.
آقای کرزی که می‌خواهد شورای علمای کشور را قربانی اهداف و برنامه‌های سیاسی خود کند، فراموش کرده که صدور احکامی این‌چنینی نه تنها برای وضعیت کشور مثبت تلقی نمی‌شود، بلکه عملاً آب به آسیاب دشمن ریختن است. با استفاده از این‌گونه سخنان و فتواها، دشمنان مردم افغانستان و گروه‌های خشونت‌طلب برای خود کسب مشروعیت می‌کنند. گروه طالبان با استفاده از سخنان اخیر رییس‌جمهوری و حالا هم با استفاده از اعلامیۀ شورای علمای کشور، می‌تواند جنگ خود علیه نیروهای خارجی را وجهۀ دینی داده و مدعی ‌شود که در طول ده سال گذشته در برابر نیروهای متجاوزی ‌جنگیده که حالا سران رژیم و شورای علمای افغانستان نیز تجاوزکاری‌شان را درک کرده‌اند.
دین را وسیلۀ اهداف سیاسی قرار دادن، نه به نفع دین است و نه هم به نفع امر سیاست. امر قدسی همواره باید به عنوان امر قدسی، کرامتش حفظ شود، در حالی که مسایل سیاسی، مسایل مقطعی و روزمره‌اند. در سیاست دوست و دشمنِ همیشه‌گی وجود ندارد، بل آن‌چه وجود دارد منافع است. آیا چنین مفهومی را می‌توان در مورد دین هم تسری داد و گفت که برای دین هیچ امر دایمی وجود ندارد و همه‌چیز در پیوند به منافع تعریف می‌شود؟! بدون شک که چنین نیست و دین در مسایل مختلف، دیدگاه‌های خاصِ خود را دارد که نمی‌شود آن‌ها را وارد حوزۀ سیاست کرد.
اما آقای کرزی که همه چیز را باخته می‌بیند، از هیچ وسیله‌یی برای مشروعیت‌بخشی به مواضعِ خود چشم‌پوشی نمی‌کند. او که حالا در برابر مواضع امریکایی‌ها شکست را پذیرفته، تلاش می‌کند که با وسیله قرار دادنِ شورای علما، فشار بر نیروهای خارجی را از جایی دیگر ادامه دهد. حال آن‌که موضوعات مورد اختلاف میان ارگ ریاست‌جمهوری و نیروهای امریکایی، اختلافاتی در حد دیدگاه‌های شخصی است و به‌ساده‌گی می‌توان برای آن‌ها راه‌حل‌های کاربردی و منطقی جست‌وجو کرد.
اگر آقای کرزی با متحدان بین‌المللی افغانستان مشکلاتی دارد، این مشکلات را باید بر سر میز مذاکره حل‌وفصل کند و نه این‌که شورای علمای کشور و یا نهادهایی از این دست را آلۀ دست خود قرار دهد. مشکلات آقای کرزی با متحدان بین‌المللی افغانستان، ناشی از مسایلی دیگر است که هیچ ربطی به دیانت و یا حتا سیاست ندارد. آقای کرزی می‌خواهد با وارد کردن فشار بر امریکایی‌ها، آیندۀ سیاسی خود را ضمانت کرده و خود را از پاسخ‌دهی در برابر آن‌چه که در یک دهۀ گذشته در کشور گذشته، معاف کند. آیا شورای علمای کشور حاضر است که گناه‌های آقای کرزی را به عهده بگیرد و از حیف‌ومیل شدن میلیاردها دالر در افغانستان به وسیلۀ نزدیکان آقای کرزی دفاع کند؟
از جانب دیگر، اگر حضور نیروهای خارجی در یک ولایت اشغال است، پس به گونۀ اولی حضور این نیروها در تمام ساحات کشور باید اشغال خوانده شود. چرا شورای علمای کشور زمانی که در کنفرانس بن برای افغانستان تصمیم گرفته می‌شد و آقای کرزی رییس دولت موقت معرفی شد، اعلامیه صادر نکرد و نگفت که غربی‌ها حق ندارند در مسایل داخلی افغانستان اظهارنظر کنند؟!
متحدان بین‌المللی افغانستان با حضور نظامی در کشور، به تأمین امنیت کمک کرده‌اند. مسلماً گه‌گاهی از سوی این نیروها اشتباه‌هایی صورت گرفته، ولی این به معنای اعلامِ جهاد و یا حقانیت بخشیدن به گروه‌های دهشت‌افکن در کشور نیست. علمای کشور نباید فریب سخنان چرب‌ونرمِ ارگ‌نشینان را بخورند که دغدغه‌یی جز حفظ قدرت و سلطۀ جابرانه بر کشور ندارند. علمای کشور در شرایط فعلی و حساس کشور، باید با مواضع دقیق و ملیِ خویش مردم افغانستان را یاری کنند تا از شر حاکمیت تمامیت‌خواهانۀ ارگ‌نشینان رهایی یابند و در یک انتخابات سالم و شفاف برای آیندۀ سیاسی خود تصمیم بگیرند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.