احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران - ۲۴ حمل ۱۳۹۲
بررسی کمیتۀ منتخبِ دفاعی بریتانیا در مورد آیندۀ افغانستان، ضمن اینکه نکات جالبی را مطرح میکند، ولی بهشدت ناقص و دارای کاستیهای فراوان است. این کمیته در گزارشی، از توافق با مخالفان مسلحِ دولت افغانستان، به عنوان یکی از پیششرطهای برقراری ثبات پس از خروج نیروهای خارجی سخن گفته است. به گزارش این کمیته، اگر دولت افغانستان پیش از خروج نیروهای خارجی از این کشور، به توافقی با مخالفان مسلح دست پیدا نکند، احتمال درگیریهای خونین به عنوان تهدید جدیِ دستاوردهای دهسالِ گذشته پابرجا خواهد بود. کمیتۀ منتخب دفاعی بریتانیا همچنین بر برگزاری انتخابات ریاستجمهوری، کمک به آموزش سربازان بههدف ادارۀ مناطق تحت کنترول، جلوگیری از کشت و تولید مواد مخدر و مبارزه با فساد اداری، تأکید میورزد.
کمیتۀ منتخب دفاعی بریتانیا در حالی این گزارش را منتشر میکند که چندی پیش، این کشور میزبان رؤسای جمهور افغانستان و پاکستان بههدف رسیدن به توافق روی حل مسایل افغانستان و چشماندازهای تازۀ گفتوگوهای صلح با مخالفانِ مسلح بود. پایان گفتوگوهای افغانستان و پاکستان همزمان بود با موجی از خشونتهای تازه در کشور و مداخلات آشکارِ حلقات نظامی و مذهبیِ پاکستان در امور داخلی افغانستان. حتا پس از این گفتوگوها، یکی از مقامهای ارشد دولت پاکستان، افغانستان را به حمایت از طالبانِ پاکستانی متهم کرد و نسبت به موجودیت گروههای شورشی پاکستان در قلمروِ افغانستان هشدار داد.
در گزارش کمیتۀ منتخب دفاعیِ پاکستان به اینگونه مسایل پرداخته نشده، ولی دو مسأله در این گزارش بیش از همه میتوانند توجهبرانگیز باشند. نخست اینکه کمیتۀ منتخب دفاعی بریتانیا از دولتِ این کشور خواسته است که برای تأمین صلح و ثبات در افغانستان کمک کند، و دوم اینکه گزارش کمیتۀ منتخب دفاعی بریتانیا میگوید که هنوز مطمین نیست این کشور بتواند نقش مهمی در مسایل افغانستان بازی کند.
اگر بریتانیا میخواست به روند صلح در افغانستان یاری رساند، بدون شک با توجه به نفوذ ویژهیی که بر دولت پاکستان دارد، میتوانست از این نقش به سود صلح و ثبات نه تنها در افغانستان بل در منطقه استفاده کند. وقتی لندن میزبان گفتوگوهای سهجانبه میان دولت افغانستان و پاکستان میشود، بدون شک این مسأله نشان میدهد که از نفوذ خود بر پاکستان برای انجامِ این گفتوگوها استفاده کرده است. ولی زمانی که توپخانههای پاکستانی به مناطق مرزی افغانستان حمله میکنند و یا مقامهای این کشور از جنگ در افغانستان به گونۀ مستقیم و غیرمستقیم حمایت میکنند، آنگاه دولت بریتانیا خاموشی اختیار میکند و میگذارد که پاکستان همچنان به ترکتازیهای خود در منطقه ادامه دهد.
اینگونه سیاستها سبب شدهاند که در افغانستان روند صلح همواره در وضعیت شکنندهگیِ ممتد قرار داشته باشد و این روند همچنان در انحصارِ یک گروه و حلقۀ خاص که عمدتاً در ارگ ریاستجمهوری تمرکز یافته است، باقی بماند. چرا در گفتوگوهای سهجانبه در لندن، بر نقش اپوزیسیون و جناحهای مطرح در مسایل افغانستان تأکید صورت نگرفت؟ چرا برخی دولتمردان تلاش کردند که نقش جناحهای سیاسی در کشور را در روند مذاکراتِ بینالافغانی ناچیز جلوه دهند؟
بدون تردید این مسایل از چشم سیاستمدارانِ بریتانیایی پوشیده نبوده است، ولی این کشور از آنجایی که میخواهد نقش پاکستان را در معادلات منطقه به نفعِ خود برجسته نشان دهد، در برابر مواضع ضعیفِ ارگ در رابطه با مسایل صلح، خاموشی اختیار میکند. از سوی دیگر، وقتی کمیتۀ منتخب دفاعی بریتانیا میگوید که این کشور نمیتواند نقش موثری در تأمین صلح در افغانستان داشته باشد، به چه معناست؟
تا اینجا قابل توجیه است که کمیتۀ منتخب دفاعی بریتانیا معتقد است که برای برقراری صلح باید مردم افغانستان تصمیم بگیرند، ولی این به معنای حل کلِ معادله شده نمیتواند. زیرا مسالۀ جنگ و صلح در افغانستان علاوه بر ابعاد داخلی آن که عمدتاً به نقش ضعیف و غیرخردمندانۀ دولتمردان افغانستان برمیگردد، جنبۀ بیرونی و خارجیِ قوی نیز دارد که بدون مشارکت جامعۀ جهانی، رسیدن به صلح و امنیت در افغانستان یک معادلۀ ناقص خواهد بود. وقتی در آن سوی مرزها هنوز پایگاههای مخالفان مسلح برچیده نشده است و هنوز پاکستان به عنوان اصلیترین حامی، تمویلکننده و تجهیزکنندۀ مخالفانِ مسلح در صحنه عمل میکند، چهگونه میتوان انتظار داشت که جنگ در افغانستان به نقطۀ پایان برسد؟
جنگ افغانستان برای برخی کشورهای جهان و بهویژه نظامیان و برخی حلقات سیاسی پاکستان، به عنوان گاوی شیرده به حساب میآید که ضمن تأمین منافع سیاسی آنها، پولهای هنگفتی را نیز به جبیبشان سرازیر میکند. در چنین وضعیتی برای پاکستان ختمِ جنگ در افغانستان بهصلاح نیست و این کشور نمیخواهد که از مواضع گذشتۀ خود عدول کند. کمیتۀ منتخب دفاعیِ بریتانیا باید به نقش پاکستان در تأمین صلح و امنیت در افغانستان، به گونۀ جدی توجه نشان میداد و از مقامهای این کشور میخواست که جنگ در منطقه را برای پاکستانیها پایانیافته اعلام کنند. هیچ منطقی نمیتواند بپذیرد که در موجودیت پایگاههای نیرومند مخالفان مسلح دولت افغانستان در آن سوی مرزها، بتوان به صلح و امنیت در کشور دست پیدا کرد.
پاکستان، تنها یک تهدید برای صلح در افغانستان و منطقه نیست، بل این کشور خود به عاملِ بیثباتی و دامن زدنِ به ناامنیها تبدیل شده است. شاید برای مردم عادی پاکستان، جنگ و حملات انتحاری در خودِ پاکستان و افغانستان قابل توجیه نباشد، ولی برای سیاستمردان و نظامیانِ این کشور چنین نیست و این جنگ با منافع استراتژیکِ آنها گره خورده است. تا زمانی که این منافع وجود دارند، تأمین صلح و ثبات در منطقه اگر امری ناممکن نباشد، بدون شک دشوار خواهد بود و تا رسیدن به آن، باید قلههای زیادی را فتح کرد.
Comments are closed.