احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:گفتوگو کننده: ناجيه نوري - ۰۲ ثور ۱۳۹۲
آقای رفیعی با تشکر از اینکه حاضر به گفتوگوی ویژه با روزنامه ماندگار شدید. نخست، نظرتان را در باره وضعیت سیاسی کنونیِ افغانستان میپرسم.
افغانستان امروزی دستخوش تواهماتی میباشد که قسماً مبتنی بر مشکلات اجتماعی و قسماً ناشی از غرایز بسیار شومِ ذهن شخصیتها و گروههاییست که منافع خود را در سال آینده، در خطر میبینند.
برداشت شما از سال ۲۰۱۴ و پس از آن چیست؟
سال ۲۰۱۴ برای مردم افغانستان به هیچ وجه یک سال خطرناک نخواهد بود؛ بل سال بسیار خطرناک برای سیاستمدارن افغانستان و به خصوص کسانی خواهد بود که منافع خود را از همین حالا تهدابگذاری کرداند؛ زیرا اگر ما به طرف یک انتخابات شفاف و عادلانه حرکت کنیم، این افراد سال ۲۰۱۴ را یک سال خوب نمیدانند، اما مردم در این انتخابات حضور پر رنگ خواهند داشت و برای اولینبار برای گذار مسالمتآمیز آماده خواهند بود.
در سال ۲۰۱۴ نیروهای خارجی افغانستان را ترک خواهند کرد و گفته میشود که حکومت به تنهایی توان مبارزه با طالبان را ندارد و در این سال، کمکهای جامعۀ جهانی نیز کاهش خواهد یافت؛ با توجه به این مسایل، تصور نمیکنید که به یک بستر و فضای کلان سیاسی نیاز است تا افغانستان و نظام را روی پایههایش نگه دارد؟
هرچند نیروهای خارجی افغانستان را ترک خواهند کرد، اما تعهدات بینالمللی به افغانستان بیشتر خواهد شد و مسالۀ دوم این که پس از خروج نیروهای خارجی از کشور، کمکهای امریکا و جامعۀ جهانی نیز چند برابر افزایش خواهد یافت.
افغانها در طول تاریخ ثابت کرده اند که توان دفاع از کشورشان را دارند، بنابراین تکیه به پولیس و اردوی ملی یک امر ضروری است؛ اما مسالۀ مهم این که آیا پولیس ملی انگیزهیی برای دفاع از کشور دارد، یا خیر؛ این بحث مربوط به سیاستمداران ما است که چه روحیهیی را به نیروهای نظامی خواهند داد، ولی به هر صورت، باور من این است که نیروهای امنیتی آمادۀ دفاع از مردم و وطن خود هستند.
چهگونه میتوانیم یک بستر کلان سیاسی که در آن همۀ جریانهای سیاسی، شخصیتها و نخبهگان افغانستان خود را ببینند، به وجود بیاوریم تا نگرانیهای مربوط به سالهای پس از ۲۰۱۴ رفع شود؟
بحران بزرگی که در حال حاضر وجود دارد، به دلیل نبود یک تفکر ملی است؛ در افغانستان احزاب و شخصیتهای سیاسی فاقد تفکر ملی هستند.
متأسفانه یکی از کشورهایی که در آن وحدت ملی، هویت ملی و منافع ملی تشریح و تعریف نشده، افغانستان است و ایجاد تفکر ملی در چنین کشوری، بسیار مشکل است؛ بنابراین نگرانی ما همین مسأله است که آیا دولت افغانستان تا یک سال دیگر میتواند طرحی را برای نجات افغانها به عنوان یک ملت واحد مطرح کند، یا خیر.
ممکن است که جریانهای مختلف سیاسی در افغانستان پیش از فرا رسیدن سال ۲۰۱۴ با توجه به چالشهایی که افغانستان را تهدید میکند، روی یک اجندای ملی به توافق رسیده و بستر کلان سیاسی را شکل دهند.
اگر چنین طرحهایی ریشۀ داخلی نداشته باشد و در داخل افغانستان مطرح نشده باشد، نتیجۀ خوبی نخواهد داشت. به طور مثال: طرحهایی که طی ۲۰ سال گذشته از سوی بیرونیها ارایه شد مانند طرح بن و ریاستجمهوری که در پاکستان ساخته شده بود، همه نتایج ناکام در پی داشته اند.
به نظر من چنین طرحهایی باید در داخل افغانستان مطرح شود؛ اجندای ملی و یا اجماع ملی برای نجات افغانستان، باید از سوی افغانها طرحریزی شود، تنها در این صورت نتیجۀ دلخواه به دست خواهد آمد و پیامدهای مثبت در پی خواهد داشت.
طرح من این است که خود افغانها چنین طرحهایی را ارایه کنند، زیرا اگر افغانها چنین طرحهایی را مطرح کنند، هم حمایت مردم را خواهند داشت و هم نتیجۀ مطلوب به دست خواهد آمد؛ اما اگر چنین طرحها زیر سایۀ کشورهای همسایه یا کشورهای دیگر مطرح شود، نتیجه برعکس خواهد داد.
مسوولیت نهادهای مدنی برای دستیافتن مردم افغانستان به چنین مأمولی در چه حد است؟
نهادهای مدنی برای حمایت از ایجاد احزاب سیاسی و دموکراتیک در افغانستان و برای به وجود آوردن یک فضای دموکراتیک همواره تلاش کردهاند.
نهادهای مدنی آمادۀ حمایت و حسابدهی دقیق از کمکهای جامعۀ جهانی برای مردم افغانستان است و مسالۀ مهم دیگر این که، ما خواهان برنامههای دقیق سرمایهگذاری در افغانستان استیم؛ اما مشروط بر این که این سرمایهگذاریها توسط مردم افغانستان اداره و کنترل شود.
برگزاری انتخابات آینده را با توجه به وضعیت کنونی، چگونه ارزیابی میکنید؟
انتخابات آیندۀ افغانستان حاصل ده سال همکاری جامعۀ جهانی و سی سال جهاد مردم افغانستان بوده و آیندۀ همکاریهای مردم افغانستان و جامعۀ جهانی را رقم خواهد زد.
اما اگر انتخابات به صورت شفاف، عادلانه و آزاد برگزار نشود و اگر ثابت نشود که قدرت از مجرای مسالمتآمیز تحول و گذار کند، به تمامی باورهای مردم خط بطلان کشیده خواهد شد.
تمامی امیدهای مردم افغانستان مانند: دموکراسی، آزادی بیان، همکاریهای جامعه جهانی و اعتقاد به مسایل سیاسی با انتخابات رقم خواهد خورد و اگر انتخابات برگزار نشود، تمامی این رشتهها گسسته خواهد شد.
مسالۀ مهم دیگر این که ما با انتخابات سال ۲۰۱۴ چهگونه برخورد خواهیم کرد، آیا این انتخابات را گروهی، سمتی و قومی خواهیم ساخت، یا یک انتخابات ملی خواهیم داشت که در آن همه نقش خواهند داشت.
در پایان میخواهیم بگویم که تنها مردم افغانستان میتوانند افغانستان را نجات دهند و حتا در فقر و با داشتن کمترین امکانات، آنها میتوانند کشورشان را نجات دهند و دیگران میتوانند با ما همکار باشند؛ اما نمیتوانند نیروی اصلی نجات مردم ما باشند. بنابراین خوب خواهد بود تا تمامی مردم ما به افغانستان و ملت افغانستان بیاندیشند و از تمامی گرایشهای قومی، سمتی و زبانی فاصله بگیرند تا به هدف اصلی که همانا ملت شدن است، برسیم.
Comments are closed.