گزارشگر:احمد عمران - ۱۳ ثور ۱۳۹۲
حادثۀ منطقۀ مرزی «گوشته»ء ولایت ننگرهار، حرفوحدیثهای زیادی را در جامعه دامن زده است. برخیها با شعار «گر ندانی غیرت افغانیام / چون به میدان آمدی میدانیام»، احساسات ملی و وطندوستانۀشان را در این اقدامِ نیروهای امنیتی کشور در برابر نیروهای متجاوز پاکستانی، ارضاشده مییابند و در انتظار اقدامهای بزرگتر و جدیتر از آن چیزی که انجام شده، هستند. این طیف از طرفدارانِ حمله به نیروهای پاکستانی، استدلال میکنند که جلوِ اقدامهایی را که رنگوبوی اشغالگرانه دارند، باید گرفت و آنها را در نطفه خنثا باید کرد تا نیروهای متجاوز و اشغالگر بدانند که چشم داشتن به سرزمین شیران، چه عواقبی به دنبال دارد.
طیف بزرگی از جامعه، همواره منتظر چنین برخوردی از سوی نیروهای امنیتی در برابر حملات و برخوردهای خصمانۀ کشور پاکستان بودند. چه آن زمان که حملات توپخانهیی ارتش پاکستان، ولایات جنوبی و شرقی کشور را آماج قرار داد و چه زمانی که مرزبانان پاکستانی عملاً ریسمانِ زیادهخواهیهای خود را چندین کیلومتر در خاک افغانستان پهن کردند.
البته بحث همکاری با تروریستان و شورشیان، بخش دیگری از مشکلات میان دو کشور بوده که در ده سال گذشته، سیاستهای ارگ در این خصوص مورد انتقاد صاحبنظران و حلقات سیاسیِ کشور قرار داشته است.
همواره دولت افغانستان به کوتاهی و معاملهگری در برابر پاکستان متهم شده و شمار زیادی، خواهانِ برخورد جدی با این کشور در خصوصِ سیاستهای دوگانۀ آن بودهاند. اما استدلال این دسته خالی از بنیادهای عینی و منطقی هم نیست. وقتی دهها اردوگاه تروریستی در آن سوی مرز، مشغول آموزش و تجهیز نیروهای شورشی در ده سال گذشته بوده که در نتیجۀ حملات و تهاجمِ این افراد، هزاران هموطنِ ما جام شهادت نوشیدهاند، و وقتی ریشۀ ناامنیها و درگیریهای کشور ما در آن سوی مرز قرار دارد، بدون شک این دسته از شهروندان کشور حق دارند که خواهانِ برخوردهای جدی با متجاوزان و حمایتگرانشان باشند.
آقای کرزی همواره با سیاستهای دو پهلو، نتوانسته منافع ملی کشور را در اولویت برنامههای خود قرار دهد و با اتخاذ تصمیمهای قاطع و سرنوشتساز، از حاکمیت ملی کشور دفاع و حراست کند. آقای کرزی با سیاست «انتقاد و کُرنش» شرایطی را رقم زد که پاکستانیها هرگز سیاستهای افغانستان را جدی نگیرند و به کشور ما به چشم کشوری «حقیر»، «اشغال شده» و «حیات خلوت»ِ خود نگاه کنند. آقای کرزی بعضاً از سیاستهای پاکستان در زمانی انتقاد کرده که اطرافیانِ او عملاً آب به آسیابِ این کشور ریختهاند و به گفتۀ یک تن از مقامهای بلندپایۀ ارگ، «هر آنچه که در جلسات رسمی و غیررسمی دولت افغانستان گذشته، لحظاتی بعد روی میز آی.اس.آی قرار گرفته است». این مسأله نشان میدهد که ژرفای نفوذ آی.اس.آی و نهادهای استخباراتی و اطلاعاتی این کشور در ساختارهای قدرت در افغانستان، در چه میزان و حدی قرار دارد.
برخیها پس از افشای پولهای داده شده از سوی «سیا» و «ام.آی۶»ِ بریتانیا به آقای کرزی، حالا به شوخی و یا جدی میگویند که بهزودی پولهای داده شدۀ آی.اس.آی و موساد (سازمان اطلاعاتی اسراییل) به آقای کرزی و برخی دیگر از ارگنشینان نیز افشا خواهد شد.
البته در این جای شک نیست که آی.اس.آی هم در طول سالهای گذشته، برای تحکیم نفوذِ خود در نهادهای دولتی و غیردولتی افغانستان، از پرداخت پول به برخی افراد و شبکهها ابا نورزیده است، ولی هنوز نوعیت و مقدارِ این پولها مشخص نیست.
در مجموع سیاستهای آقای کرزی در برابر پاکستان، دقیقاً شرایط فعلی را رقم زده و سبب شده که این کشور به اصطلاح پای خود را از گلمیش درازتر کند. اگر افغانستان سیاستی مشخص و کاربردی در برابر کشورهای ذیدخل در مسایل کشور میداشت، بدون شک مسایل اینهمه به درازا نمیکشید و اینهمه مشکلات میان دو کشورِ همسایه پدید نمیآمد.
دولت افغانستان در سیاستهای خارجی خود، باید روشی روشن و قاطع در برابرِ پاکستان از خود نشان میداد. مگر زمانی که نیروهای شبهنظامی پاکستان، مناطق جنوبی و شرقی کشورِ ما را مورد تهاجم و حملات راکتی و توپخانهیی قرار دادند، دهها نهاد جامعۀ مدنی، احزاب سیاسی و اکثریت مردم افغانستان از آقای کرزی خواهانِ طرح مسأله و پیگیریِ آن از مجاری بینالمللی و قانونی نشدند؟ مگر در آنزمان به دولتمردان کشور گفته نشد که دیگر سیاستِ تضرع و دیپلماسیِ ضعیفشان را با پاکستان ادامه ندهند و بهجای آن سیاستهای واقعبینانهتری روی دست بگیرند که نتایج مثبت و موثری در پی داشته باشد؟
متأسفانه آنچه که در ولسوالی «گوشته» اتفاق افتاد، از یک طرف محصول سیاستهای غیرواقعگرایانه و تضرعآمیزِ ارگ است که بهصورت خودجوش و احساسی سرانجام در عملکردِ نهادهای امنیتی کشور بازتاب یافت. و از جانب دیگر حرکتیاست سیاسی که در راستای اهداف و مشخص برخی از افراد و گروهها صورت یافته است. بنابراین نباید اجازه داد که یک گروه خاص بر اساس منافع خود، با خونهای پاکِ سربازانِ کشور معامله کند و نتیجۀ آنچه را که اتفاق افتاده، به نفع خود رقم زَند.
حالا زمان سیاستهای کرنشگرانه گذشته است. پاکستان در ده سال گذشته نشان داده که خواهانِ حل مشکلات از راه مسالمتآمیز و منطقی نیست. همین حالا گفته میشود که واحدهای زیادی از ارتشِ این کشور در نوار مرزی مستقر شدهاند. البته اینجابهجایی پیش از حادثۀ گوشته صورت گرفته و بیانگرِ این مسأله است که پاکستانیها ماهها پیش از این حادثه، نقشۀ پیشروی در خاک افغانستان را در سر داشتهاند.
Comments are closed.