احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۶ ثور ۱۳۹۲
بخش سوم
با منفیاندیشی و منفیبافی و تکرار آن در ذهن، خون خود را هرچه بیشتر مسموم ساخته و انرژی و نیروی خود را در تخریبِ خویشتن و دیگران به کار برده و زندهگی را برای خود و دیگران زهرآگین میسازیم. به عبارت ساده، سموم حاصل از نگرانی، خشم، ترس، ناکامی، منفیبافی و… ما را به سوی بیماری و نابودی میکشاند. غیرممکن است، در آن واحد هم سالم باشیم و هم منفینگر و مضطرب و نگران. جالب اینجاست که، هر فکری که میکنیم – مثبت یا منفی – بیشتر از حواس پنجگانه در «ضمیر ناخودآگاه» اثر گذارند؛ از اینرو میبایست مراقب اندیشههای خود باشیم و سعی کنیم فقط اندیشههای مثبت و سازنده را – که سیستم ایمنی بدن را تقویت کرده و باورهای ما را عالی میسازند – در ذهن خود تکرار کنیم.
پژوهشگران، در مسیر کشف چهگونهگیِ روند تشکیل باورهای انسانی، به کشف بزرگتری نایل آمدند و آن، کشف قدرت خارقالعادۀ و نیروی بیکران و نامحدود «ضمیر ناخودآگاه» در انسانها بود. در اعماق ضمیر هر انسانی، دریایی از هوش، ذکاوت، خرد، توانایی و دانایی نامحدودی قرار دارد. همۀ انسانها، در پهنۀ اقیانوسی از ثروتهای بیکران بهسر میبرند و قادر هستند از موهبتهای بینهایتی که درونشان وجود دارد و از قدرت و تواناییهای نامحدود ذهنی خود بهرهمند شوند و با استفاده از نیروی شگفتانگیز و سحرآمیز درون، به آسانی به سعادت، آرامش باطنی، شادابی، تندرستی، ثروت و به نور و عشق و زیبایی برسند و از بدیها، زشتیها، حسادتها، پریشانیها، افسردهگیها و به طور کلی خود را از امراض ذهنی و جسمی دور سازند.
«ضمیر ناخودآگاه»، از چنان نیرویی برخوردار است که میتواند تمام مسایل احساسی، عاطفی، مالی و تندرستی انسان را به آسانی حل کند. «ضمیر ناخودآگاه»، یک قدرت خارقالعاده، یک گنج بیپایان و یک نیروی نامحدودی است که همۀ انسانها از آن بهرهمند هستند. بنابراین، توانایی و امکانات افراد نامحدود بوده و از این بابت، هیچکس بر کس دیگر، برتری ندارد. ولی این نیروی بیکران، مثل شمشیر دولبه است که اگر درست استفاده کنیم، زندهگی عالی و باشکوه، سعادتمند و… خواهیم داشت. در حالی که اکثر مردم، به علت عدم شناخت از قدرت واقعیِ ضمیر خود و به دلیل استفادۀ ناصحیح و غیرمعقول و منفی از آن، زندهگی نامطلوب توأم با نگرانی، اضطراب، درد و مرض، فقر و نداری، نکبت و… برای خود تدارک میبینند. همانطوری که یک خلبان ماهر به علت آموزش و آگاهی با سیستمها و دستگاههای مختلف، به راحتی میتواند هواپیمای غولپیکری را با صدها انسان و صدها تُن بار، به پرواز درآورده و آن را از اینطرفِ دنیا به آنطرف دنیا ببرد، در حالی که کسی که به امور خلبانی آگاهی نداشته باشد، نمیتواند چنین کاری را بدون ایجاد خطر و ریسک فراوان به انجام برساند.
اگر طرز استفادۀ صحیح از نیروی عظیم و بینظیر «ضمیر ناخودآگاه» خود را ندانسته و نتوانیم بر آن تسلط یابیم، مسلماً نخواهیم توانست از برکات مثبت آن برخوردار باشیم. به علاوه، استفادههای ناصحیح و منفی از آن هم، حوادث ناگوار و خسارت جبرانناپذیری در پی خواهند داشت. برای بهرهبرداری صحیح از «ضمیر ناخودآگاه» و تسلط بر آن، نیازمند دستورالعمل صحیح هستیم تا از این قدرت بیکران درون خود، استفادۀ بهینه و صحیح داشته باشیم.
Comments are closed.