احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:ناجیه نوری - ۱۳ جوزا ۱۳۹۲
داکتر صاحب سجادی با سپاس از اینکه حاضر به مصاحبۀ ویژه با روزنامه ماندگار شدید. اخیراً حامد کرزی از اجماع ملی در انتخابات ریاستجمهوری سخن گفت؛ اجماع ملی او به چه معناست؟
با توجه به پراگندهگی میان نخبهگان سیاسی، احزاب و حکومت، هدف از اجماعِ رییسجمهور کرزی به وجود آمدن توافق نظر روی افراد خاص است.
نکتۀ دوم اینکه شاید هدف از مطرحکردن اجماعِ مورد نظر حامد کرزی، حمایت از نامزدان خاص به وسیلۀ برگزاری جرگۀ عنعنهیی باشد، تا جبهۀ منجسم و قوی را ایجاد کند و توسط آن از حمایت مردمی برخوردار شود.
شما از پراگندهگی سیاسی گفتید، دلیل اینکه احزاب و فعالان سیاسی تا اکنون نتوانستهاند یک طرح ملی را برای بیرون رفت از بحران فعلی ایجاد کنند، چیست؟
مشکل اساسی نخبهگان سیاسی جامعۀ ما به سه نکته ارتباط دارد: یک: نبود پیشینۀ تاریخی شیوههای دموکراتیکِ تحکیم قدرت سیاسی؛ یعنی تاریخ سیاسی ما ذهنیت نخبهگان سیاسی ما را ذهنیت استبداد نظر بار آورده است.
دوم: نبود اعتماد لازم میان نخبهگان و احزاب سیاسی است که این بیاعتمادی در اثر جنگهای طولانی شکل گرفته است.
نکتۀ سوم بر میگردد به یک دیدگاه یا طرح ملی و روشن که نخبهگان سیاسی باید با نگاه ملی یک طرح مشخص را برای عبور از بحران موجود ارایه کنند؛ اما متاسفانه بیشتر دیدگاهها، قومی و سنتی است؛ بنابراین هر نوع اجماع سیاسی نیازمند ایجاد اعتماد لازم میان نخبهگان سیاسی و ارایۀ یک طرح مشترکِ فراتر از سلیقههای قومی است.
نخبهگان سیاسی برای عبور از بحران و انتقال سالم قدرت سیاسی پس از ۲۰۱۴ در افغانستان چه نقشی میتوانند داشته باشند؟
هنوز نسل جوان افغانستان جایگاهِ لازم برای مدیریت و رهبری سیاسی ندارند و هنوز هم فورمول ریشسفید سالاری و بزرگسالاری در جامعۀ ما حاکم است و از سوی دیگر، متنفذین و نخبهگان سیاسی که از جایگاه و نفوذ اجتماعی و سیاسی برخوردار هستند، برای ادام موقف سیاسی و تثبیت جایگاه شخصی خود نیازمند ادامۀ دیدگاههای سنتی قدرت و سیاست اند، بنابراین معضل اساسی به فرهنگ سیاسی سنتی و قبیلهیی حاکم بر مناسبات سیاسی و اجتماعی جامعۀ افغانستان ارتباط دارد، پس تا زمانیکه فرهنگ سنتی و قبیلهیی بر مناسبات سیاسی افغانستان حاکم باشد، طبعاً دیدگاههای شخصی و قومی و گروهی که تامین کنندۀ خواستها و جایگاه شخصی افراد است، همچنان در جامعه جذابیت خود را خواهد داشت و میتواند مانع اساسی برای تدوین یک طرح کلان ملی برای عبور از بحرانهای فعلی باشد.
چگونه میتوانیم دیدگاه قومی را به یک دیدگاه ملی مبدل سازیم؟
پاسخ: به باور من با استفاده از مدلهای نوسازی که درکشورهای دیگر جهان سوم اتفاق افتاده است، میتوان این معضل را حل کرد و در این خصوص دو روش وجود دارد: نخست مدلِ از بالا به پایین است که دارندهگان قدرت از آن استفاده میکنند و این مدل به دلیل نبود اعتماد میان نخبهگانسیاسی ما در افغانستان امکانپذیر نیست؛ اما با استفاده از مدل دوم که مدل نوسازی از پایین به بالا است، میتوان به این هدف نایل شد. یعنی باید در راستای تقویت نهادهای مدنی، بالا بردن آگاهیهای عامه و تحول در فرهنگ سیاسی جامعۀ افغانستان، تلاش صورت گیرد.
به باور من در کوتاهمدت امکان توافق در سطح بالا وجود دارد و شاید نخبهگان سیاسی و صاحبان قدرت روی یک توافق نسبی مشترک موافقت کنند، اما در طولانیمدت تنها راهِ نوسازی جامعۀ افغانستان و به وجود آوردن فرهنگ سیاسی ملی و فرا قومی است و همچنان نیاز به ایجاد تحول در فرهنگ سیاسی جامعه افغانستان میباشد.
وضعیت افغانستان را با توجه به نزدیکشدن سال ۲۰۱۴ و برگزاری انتخابات چهگونه ارزیابی میکنید؟
ما باید برای برگزاری یک انتخابات شفاف و عادلانه چارهجویی کنیم که نتیجۀ آن مورد قناعت اکثریت مردم، احزاب و چهرههای مطرح سیاسی افغانستان باشد.
بحران ۲۰۱۴ بیشتر از اینکه یک واقعیت عینی باشد، فضاسازی و بزرگسازیی بیرونیها است، اما اگر نخبهگان، احزاب، اپوزیسیون و حکومت افغانستان به یک توافق نظر نسبی در مورد انتخابات دست پیدا کنند، سال ۲۰۱۴ بحرانساز نخواهد بود.
چه فکر میکنید، آیا جریانها و چهرههای سیاسی قبل از فرا رسیدن سال ۲۰۱۴ میتوانند یک بستر کلان ملی را به وجود آورند و افغانستان را از وضعیت نا بهسامان کنونی نجات دهند؟
این یک کار ناممکن نیست؛ اما در صورتیکه اگر فعالان سیاسی ما با درک بحرانها و مشکلاتی که جامعۀ ما را تهدید میکند و با درک مسوولیت ملی و مسوولیتپذیری برای آیندۀ کشور ابتکاری به خرج داده و با گذشت از خواستهای شخصی، روی محورهای اساسی و ملی به توافق برسند، نه تنها انتخابات خوبی خواهیم داشت، بل خروج نیروهای خارجی نیز به خوبی انجام خواهد شد.
اخیراً طرح اجندای ملی مطرح شده و گفته میشود، طرحی برای ایجاد یک بستر کلان سیاسی و راهی برای نجات افغانستان از بحران است، نظر شما در این باره چیست؟
پاسخ: من پیشنهاد هر نوع طرحی را که زمینۀ گفتو گوی سازندۀ ملی را برای رسیدن به توافق نظر بین احزاب و نخبهگان سیاسی فراهم سازد، با دید مثبت مینگرم.
با گذشت از تحلیلِ محتوای اجندای ملی باید بگویم که نفس ابتکار عمل و اینکه افغانها بتوانند در مورد مسایل کلان ملی به توافق برسند و طراح یک طرح مدیریت مشترک باشند و بتوانند باهم به گفتوگو بپردازند را مثتب و سازنده میدانم، اما امکان اینکه این طرح مورد نقد، بررسی و ابراز دیدگاههای مختلف قرار گیرد، نیز وجود دارد.
طرح اجندای ملی چقدر میتواند برای حل بحران فعلی مفید و مؤثر باشد؟
تا جاییکه من معلومات دارم، طرح اجندای ملی بر میگردد به آن چیزی که امروز به عنوان یک معضل در جامعۀ افغانستان فراتر از مسایل انتخابات مطرح است، طور مثال ادامۀ جنگ، بحران و بیثباتی در کشور.
به نظر من موضوعی که در این طرح باید مورد تأمل قرار گیرد، طرح یک مکانیزم دقیق و روشن برای جلوگیری از مداخلات بیرونی است؛ چرا که بحران اساسی افغانستان ریشۀ بیرونی دارد و کشورهای بیرونی با مداخله و نفوذی که دارند، اجازه نخواهند داد تا افغانها بر سر یک طرح ملیِ مشترک که در آن ثبات و امنیت افغانستان تأمین شود، به توافق برسند؛ بنابراین باید در این طرح یک میکانیزم روشن برای جلوگیری از مداخلات بیرونی مطرح شود.
من در مورد طرح اجندای ملی چند پیشنهاد دارم: اول اینکه در این طرح مسودۀ وجود داشته باشد برای اجتماع نخبهگان سیاسی و برای به وجود آوردن اتفاق سیاسی در دورن جامعه. دوم اینکه در این طرح به اضافۀ معضلاتی که در درون جامعۀ افغانستان وجود دارد، عوامل خارجی نیز شناسایی شده و برای جلوگیری از مداخلات و نفوذ بیرونیها مکانیزمهای مشخصی ارایه شود، من فکر میکنم که با در نظر داشت این پیشنهادات امکان موفقیت چنین طرحهایی وجود دارد.
در پایان اگر حرف خاصی داشته باشید، بفرمایید.
پاسخ: من از چندی پیش که مسالۀ پروسه صلح و آشتی ملی در پارلمان مطرح شد، یک مسوده را آماده کرده و در اختیار نمایندهگان قرار دادم و در آیندههای نزدیک در اختیار شما و از طریق شما در اختیار صاحبنظران نیز قرار خواهم داد.
در این مسوده یا طرح، روی این میکانیزم که چهگونه میان حلقات سیاسی جامعه اعتمادسازی صورت گیردواینکه چهگونه بالای آن کشورهای بیرونی که در افغانستان بحرانسازی میکنند، فشار وارد شود، تمرکز صورت گرفته است.
در این طرح، پیشنهاد برگزاری اجلاسِ منطقهیی و بینالمللی با حضور کشورهای منطقه، جهان و جوانب مختلف دخیل در قضیۀ افغانستان داده شده و همچنان از احزاب و حکومت افغانستان تقاضا شده تا این اجلاس با نظارت و مدیریت کنفرانس کشورهای اسلامی برگزار شود؛ چرا که کشورهای اسلامی بیشترین اثر را روی کشورهای منطقه و کشورهاییکه در قضیۀ افغانستان دخالت دارند، دارند. کشورهای اسلامی میتوانند برای جلوگیری از مداخلهها موثر واقع گردند.
Comments are closed.