احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۲۰ جوزا ۱۳۹۲
حامد کرزی رییسجمهوری کشور به بهانۀ شرکت در کنفرانس جهانی «امریکا و جهان اسلام»، راهی دوحه پایتخت قطر شده است؛ کشوری که قرار است از اینپس در روند صلح نقش موثری ایفا کند و به عنوان میانجی میان دولت و گروه طالبان، وارد میدان شود.
آقای کرزی چندی پیش نیز از قطر دیدن کرد و بسیاری از آگاهان گمانهزنی کردند که بخشی از هدف این سفر، گفتوگو با نمایندهگان طالبان خواهد بود. اما سفر آقای کرزی به قطر جز اینکه یک کشور دیگر را هم به فهرست بلندبالای دیدارهایش از کشورهای جهان افزود، پیامد سیاسیِ خاصی را برایش رقم نزد.
حالا آقای کرزی با سفر دوباره به دوحه، تلاش میورزد که با یک تیر دو هدف را نشانه بگیرد. هدف نخست بدون شک استفاده از تریبیون کنفرانس «امریکا و جهان اسلام» است که نمایندهگان اکثریت کشورهای جهان در آن حضور دارند. آقای کرزی تلاش میکند در حاشیۀ این کنفرانس، با سران و نمایندهگان کشورهای اسلامی دیدارهایی را انجام دهد و به نحوی کشورهای عربی و اسلامی را به حمایت از برنامۀ صلح ترغیب کند؛ چیزی که عمدتاً در ظرف یک دهۀ گذشته از سوی دولت افغانستان چندان مورد توجه قرار نداشته است.
شاید یکی از جدیترین کاستیهای دیپلماسی افغانستان در یک دهۀ گذشته این بوده است که مناسبات خود را با کشورهای جهان به گونۀ دقیق نتوانسته بازتعریف کند. دیپلماسی افغانستان ظرف این سالها، همواره دیپلماسی یکجانبهگرایانه بوده است. هرچند زمانی تلاشهایی آغاز شد که سیاست خارجی دولت افغانستان به سمتِ سیاستهای چندجانبهگرایانه در مناسبات بینالمللی سوق یابد، ولی در عمل دولت افغانستان به دلیلِ آنکه سیاستهای خارجیاش کماکان در انحصار حلقۀ ارگ ریاستجمهوری و اوامرِ ملوکانه باقی ماند، نتوانست به این آرمان جامۀ عمل بپوشاند. به همین دلیل آقای کرزی در آستانۀ تحویلدهی قدرت (البته اگر چنین اتفاقی واقعاً بیفتد)، میخواهد جهان اسلام را نیز در برنامههای سیاسیِ خود شریک سازد؛ موردی که زیاد نمیتوان باتوجه به چنددستهگی در رهبری و مدیریت این کشورها، تحققِ آن را در زمان کوتاه باقی مانده، متصور بود.
و اما هدفِ دوم اینکه: آقای کرزی در سفر به دوحه میخواهد برخی مسایل را در گفتوگوهای پشتِ درهای بسته با مقامهای ارشد قطری، از حالت «شف شف» به «شفتالو» برساند؛ به این معنی که آقای کرزی در پایان ماههای مأموریت قانونیاش، از مقامهای کشور قطر درخواست میکند که ضمن اینکه به روند صلح جدیتِ تازه ببخشند، دولت افغانستان را نیز طرف اصلیِ این گفتوگوها قرار دهند.
آقای کرزی هنوز مطمین نیست که امریکا بدون حضور نمایندهگان دولت افغانستان و یا شورای صلح، این گفتوگوها را ادامه ندهـد. اصلیترین مشکل آقای کرزی با دوستان امریکاییاش نیز حول محورِ همین گفتوگوها رقم خورده است. چون به هر دلیل آقای کرزی میخواهد که رهبری گفتوگوهای صلح را تنها و تنها خودش در اختیار داشته باشد و بس. او فکر میکند که «شاهکلید» گفتوگوهای صلح در کشور، در دستِ اوست و اگر دستاورد ملموسی در این راستا بهدست آورد، خواهد توانست که در تبانی با گروه طالبان، حکومتِ تازهیی را در کابل به نفعِ خود ایجاد کند.
اما از سوی دیگر، فراموش نباید کرد که نوازشریف نخستوزیر جدید پاکستان که رابطۀ نزدیکی با گروههای تندرو مذهبی و از جمله طالبان دارد، میخواهد نقش اساسی و به گفتۀ بسیاریها شاهکلید صلح، در اختیارِ او قرار داشته باشد. نوازشریف میداند که بدون حمایتهای اقتصادی غرب، نمیتواند به وضعیت نابهسامان و اسفبار اقتصادی کشورش سروسامانی دهد؛ پس بهترین موقعیت برای او در تحقق برنامههای انتخاباتیاش این خواهد بود که با به دست داشتن لگامِ گروههای شورشی، از آنها به نفع برنامههای خود سود ببرد. بنابرین، به هیچ صورت در وضعیت فعلی نمیتوان انتظار خاصی از دیدوبازدیدهای آقای کرزی با رهبران کشور قطر داشت.
نوازشریف برخلاف وعدههایش مبنی بر تأمین صلح در افغانستان، عملاً برای تشدید جنگها و ناامنیها تلاش میورزد. در هفتههای اخیر، مردم افغانستان شاهد درگیریها و حملات شدیدِ گروههای شورشی علیه نیروهای نظامی و غیرنظامیِ خارجی استند. این حملات بدون شک تصادفی و بر اساس برنامۀ ازپیشتنظیمشدۀ جنگیِ گروه طالبان در فصل تابستان، تشدید نیافتهاند؛ بلکه این حملات در پیوند با سیاستهای ناکامِ آقای کرزی و زیادهخواهیهای رهبران پاکستانی، افزایش یافتهاند.
Comments are closed.