- ۲۷ جوزا ۱۳۹۲
حامد کرزی رییسجمهوری افغانستان در مصاحبهاش با یک رسانۀ پاکستانی گفته است که پاکستان در پیِ بیثباتیِ افغانستان است و از افراطیت حربه ساخته و در امور افغانستان مداخله میکند.
آقای کرزی گفت اگر پاکستان اینهمه را به این خاطر انجام میدهد که افغانستان خط دیورند را به رسمیت بشناسد و افغانستان به عمقِ استراتژیک پاکستان مبدل شود و سیاست خارجی یا بخشی از سیاستِ آن به اراده و خواستِ پاکستان تنظیم گردد، باید بداند که هیچگاه به این هدفِ خود نخواهد رسید.
حامد کرزی در مصاحبه با تلویزیون «جیو»ی پاکستان گفت: «دستگاههای نظامی و استخباراتی پاکستان، همواره از حسن نیتِ افغانستان سوءاستفاده کرده و تلاش میکنند تا حکومتهای افغانستان دستنشاندۀ آنها باشند و به خواستِ آنها سرِ تسلیم فرود بیاورند؛ اما این تلاشها به جایی نمیرسد، بلکه برعکس باعث ویرانی و مصیبت شده و میشود.»
رییسجمهور افغانستان در این مصاحبه همچنان افزود: «مردم افغانستان خواهان روابط دوستانه با پاکستان هستند، روابطی که بر مبنای احترام متقابل به حاکمیتِ همدیگر و روابط مساوی میان دو کشور استوار باشد، نه رابطهیی مانند آمر و مادون. شاید در گذشته در تاریخ، چنین آرزویی بوده باشد مانند زمان طالبان و یا پیش از آن؛ اما آنزمان دیگر تکرار نخواهد شد.»
بخش عمدهیی از این اظهاراتِ آقای کرزی مورد تأیید ماست؛ اما در موارد دیگرِ این اظهارات باید اندکی تأمل کرد که چرا در چنین فرصتی، آقای کرزی بر اسپ سمند میتازد و به سوی دریای آبایسن میرود.
مجموع اظهاراتِ آقای کرزی نشان میدهد که موضعگیریهای او در برابر پاکستان، سرشار از تضاد و نابرابری است. او در این مصاحبه از یکسو از برابری و احترامِ متقابل به حاکمیت ملیِ همدیگر با پاکستان سخن میگوید و از سوی دیگر در همین اظهارات، بر تمامیت ارضی و ملیِ آن کشور میتازد و بخشی از آن کشور را از آنِ خود میخواند و اینگونه در حالی که انتظار دارد دوستی پاکستان با افغانستان در عمل پیاده شود، آن کشور را به راهاندازی بحرانِ بیشتر در افغانستان تحریک میکند. چنانکه از بدو پیدایش پاکستان تا اکنون، هر شخصی که در افغانستان حاکم بوده، از درِ مخاصمت با پاکستان وارد شده و با حرکتهای غیرمعیاری و غیرعقلانی، پاکستان را در برابر کشورِ خود برانگیخته است.
از مرحوم سردار داوود تا عالیجناب حامد کرزی، همه و همه از یک دریچه به پاکستان نگاه کردهاند و همواره تمامیت ارضیِ آن کشور را هدف قرار دادهاند. شکی نیست که امروزه ادعای افغانستان مبنی بر مالکیت بر ۲سومِ خاک پاکستان، خیال واهی و غیر منطقی است و هیچ سندی وجود ندارد که نشان بدهد حداقل یک متر از آنسوی مرز دیورند، مالِ افغانستان میباشد.
وقتی با چنین ادعایی به سوی پاکستان نگاه کنیم و بعد هم بخواهیم که پاکستان صلح را در میان یک پاکتِ مقبول گذاشته به ما هدیه دهد، واضح است که داریم تناقضگویی میکنیم و به خودمان میخندیم؛ زیرا پاکستان میبیند که تمامیت ارضی و منافع ملیاش، از جانب افغانستان همواره در خطر قرار دارد و باید تمهیدات جدییی را برای مقابله با این خطر روی دست گیرد. همانطور که اگر فردا تاجیکستان ادعا کند که مزار، بدخشان و تخار و… متعلق به آن کشور است، نگاه ما به آن کشور دگرگون خواهد شد و اگر دستِ ما و آقای کرزی برسد، هر کاری در حقِ آن همسایۀ همزبان و همفرهنگمان میکنیم.
در ده سال پسین، خلاف ادعای آقای کرزی، همواره پاکستان از جانب افغانستان زخمزبان خورده است و آقای کرزی هیچ ابتکاری برای جلب همکاریِ پاکستان و آوردنِ صلح در افغانستان نداشته است. البته رییسجمهور با فهمی که دارد، میداند که ادعایش در قبال دیورند نادرست است و هیچگاه به جایی نمیرسد و همچنان پاکستان نیز اینگونه ادعاها و سخنان را بسیار جدی نمیگیرد؛ اما این ادعاها و بلندپروازیها فقط برای فریب اذهانِ عامهیی که درکِ درستی از مسأله ندارند و معیار قضاوتهایشان را علایق قومی تشکیل میدهد، موثر است. از طرف دیگر، این ادعاها در آستانۀ رفتن به سوی انتخابات، میتواند به عنوان یک ابزار سیاسی به نفعِ آقای کرزی و به زیانِ انتخابات مورد استفاده قرار گیرد، که امیدواریم در این راه توفیق نیابد.
Comments are closed.