احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:نثاراحمد فیضی غوریانی / عضو مجلس نمایندهگان - ۰۸ سرطان ۱۳۹۲
گشایش دفتر طالبان در قطر بیشتر از آنکه خوشبینیها نسبت به استقرار صلح در افغانستان را افزایش دهد، به شکوگمانهای تازهیی در این عرصه دامن زده است. واکنشها به چهگونهگیِ گشایش دفتر طالبان در قطر از سوی مقامهای افغان، احزاب سیاسی و شورای ملی، و سپس حرفوحدیثهای دیگر در این خصوص و بهویژه اظهارات امرالله صالح رییس پیشینِ امنیت ملی که گفت هویت نمایندهگان طالبان در قطر روشن نیست و شماری از آنها از سوی سازمان استخبارات پاکستان (آی.اس.آی) به دوحه فرستاده شدهاند، بر این شک و گمانها در جامعۀ افغانستان افزود. حالا به دنبال سفر جمیز دابنز از دوحه به کابل برای رفع سوءتفاهمها در خصوص گشایش دفتر طالبان و آغاز مذاکرات صلح، میتوان به مواردی اشاره کرد که میتوانند این گفتوگوها را متأثر کنند.
۱- عدم هماهنگی: در هنگام گشایش رسمی دفتر طالبان در قطر، مشخص شد که هماهنگی لازم در این خصوص صورت نگرفته و به همین دلیل، به سوءتفاهمهای خواسته و ناخواسته در این مورد کمک کرده است؛ سوءتفاهمهایی که دستکم به لغو مذاکرات میان افغانستان و امریکا بر سر امضای توافقنامۀ امنیتی و سفر هیأت شورای عالی صلح به قطر انجامید. عدم هماهنگی در مورد گشایش دفتر طالبان حتا اگر به دلیل اشکالات فنی رخ داده باشد، در برخی رسانههای افغانستان این گمانهزنی را تقویت کرد که مقامهای قطر نیز در این مورد بیتقصیر نبودهاند.
۲- بیاعتمادی: گشایش دفتر طالبان در قطر، فضای بیاعتمادی میان کشورهای ذیدخل در خصوصِ مسایل افغانستان را رنگ و لعابِ تازه بخشید. مقامهای افغان بدون اینکه از کشور مشخصی نام ببرند، نسبت به نیات خارجیها ابراز بدگمانی کردند و با صراحت اعلام داشتند که در عقب این تحرکات، منافع بیگانهگان پنهان است. مقامهای افغان هرچند انگشت اتهام به سمت کشور خاصی نگرفتند، ولی از آغاز معلوم بود که منظور آنها میتواند امریکا و پاکستان باشد. تنش لفظی میان نمایندهگان افغانستان و پاکستان در سازمان ملل متحد، گویای این مسأله بود که مقامهای افغان فکر میکنند که پاکستان و امریکا در همکاری با هم تلاش دارند روند صلح را مدیریت کنند. هرچند مقامهای کاخ سفید زود متوجه حساسیتِ مسأله شدند، ولی توضیحاتِ آنها در مورد آنچه که در هنگام گشایش دفتر طالبان در قطر اتفاق افتاد، نتوانست کاملاً قناعتِ مقامهای افغان را فراهم کند.
۳- بیبرنامهگی: مشکل دیگرِ گشایش دفتر قطر که از آغاز خود را نشان داد، بیبرنامهگیِ گروهها و کشورهایی بود که تلاش کردند این دفتر رسماً گشایش یابد. در حال حاضر که نزدیک به ده روز از گشایشِ این دفتر میگذرد، مشخص نیست که قرار است چه نوع مذاکرات، در چه سطوح و با کدام اهداف در این دفتر صورت گیرد. دولت افغانستان به دلیل دیدگاههای گوناگون و گاه متضاد در مورد گفتوگوهای صلح در میان جامعه، هنوز به مکانیزم مدون و دقیقی در خصوص گفتوگوهای صلح دست پیدا نکرده است. مقامهای افغان بهنوعی از گفتوگوهای صلح میهراسند که مبادا در میان جامعه و بهویژه احزاب اپوزیسیون و جامعۀ مدنی، این گفتوگوها تعبیر به معاملۀ سیاسی با طالبان شود. امریکا که ظاهراً سعی در پایان دادن به مأموریتِ خود در افغانستان و منطقه دارد نیز نمیداند با چه رویکردی با طالبان گفتوگو کند که هم موقفِ این کشور را در سطح جهان لطمه نزند و هم افغانها از آنچه که رخ میدهد، عصبانی نشوند.
۴- عدم سنجش احتمالات: گشایش دفتر طالبان نشان داد که جوانب دخیل، سنجشِ دقیقی از احتمالات و موارد غیرمترقبه نداشتهاند. پرسش اساسی اینجاست که واقعاً امریکا از چهگونهگی گشایش دفتر قطر آگاهی نداشته است؟ پرسش دیگر این است که آیا مقامهای افغان شرایط خود را برای گشایش دفتر طالبان با مقامهای امریکا و قطر بهروشنی در میان گذاشته بودند؟ از دیدگاه جامعهشناختی احتمالات، نباید برخی اتفاقهایی که منجر به دامن زدن به برخی سوءتفاهمها شد، میافتاد؛ اما مشخص است که طرفهای ذیدخل یا این احتمالات را در نظر نگرفته بودند و یا به آنها کم بها داده بودند.
۵- تضاد منافع: موضوع تضاد منافع هم مسالۀ دیگری است که روند آغاز گفتوگوهای صلح را بهشدت متأثر کرده است. مقامهای افغان صلح را مسالۀ خود عنوان میکنند و از «مالکیت مطلق»ِ آن سخن میگویندـ همانگونه که در سخنان رییسجمهور کرزی در گفتوگو با فرستادۀ ویژۀ امریکا برای افغانستان و پاکستان بازتاب داشت. اما امریکا به عنوان اصلیترین کشور حامی افغانستان تلاش دارد که بهزودی بتواند راهحلی صلحآمیز برای قضیۀ این کشور بیابد. مقامهای افغان فکر میکنند امریکاییها به دنبال منافعِ خود تلاش کردهاند که این کشور را از روند صلح کنار بزنند. طالبان نیز به عنوان گروهی که سرنوشت صلح به تصمیمِ آنها پیوند دارد، به دنبال تأمین منافعِ خود در این روند استند. طالبان میخواهند که به عنوان امارت اسلامی، وارد گفتوگوهای صلح شوند و حق تقدم در این گفتوگوها را در حال حاضر به بازیگران جهانی قضیۀ افغانستان دادهاند. پاکستان هم در این میان نمیخواهد که از کاروان عقب بماند و نقش آن به هیچ گرفته شود. به همین دلیل مقامهای این کشور به گونهیی سعی میکنند که بخشی از روند صلح باشند. درخواست اخیرِ مقامهای افغان از همتایان پاکستانیشان برای رهایی زندانیان طالبان از زندانهای پاکستان، عملاً بیانگر نقشیست که پاکستان برای خود در معادلات منطقهیی حفظ کرده است.
با توجه به این فاکتورها، مشکل به نظر میرسد که گشایش دفتر طالبان در قطر، دریچهیی به سمتِ صلح در کوتاهمدت باز کند. این روند چالشهای دیگری نیز به دنبال دارد که با گذشت زمان، خود را نشان خواهند داد.
Comments are closed.