پــــایـــان بـــــــــــــــــازی

- ۰۳ جوزا ۱۳۹۴

فهیم دشتی/دو شنبه ۴ جوزا ۱۳۹۴

 

mnandegar-3بازی خونین و پیچیده‌ای که نزدیک به نیم قرن در جغرافیایی به نام افغانستان جریان داشت، به پایانِ خود نزدیک است. این بدان معنا نیست که پایانِ این بازی به‌زودی و بدون مانع و چالش اتفاق خواهد افتاد؛ ولی این نکته روشن شده که پایان این بازی آغاز گردیده و رفته‌رفته، شدت و سرعت می‌یابد و بالاخره به انجام می‌رسد.
این نوشته یک تحقیق نیست که بر مبنای آمار و ارقام یا منابع و اطلاعاتِ ثبت‌شده، استوار باشد؛ بلکه با توجه به معلوماتِ موجود و قابل دسترس برای همه، در ابعاد مختلف، یک تحلیل از وضعیتِ کنونی و آیندۀ احتمالیِ افغانستان در پیوند به مناسبات داخلی، نقش‌آفرینی در منطقه و حضور در خانوادۀ جهانی‌ست که نه به عنوان یک پیش‌گویی، بلکه به مثابۀ یک پیش‌بینی (با تأکید بر تفاوت پیش‌گویی و پیش‌بینی) مطرح می‌شود.
قابل ذکر است که در بخش‌هایی از این نوشته، پرسش‌هایی در ذهن مخاطب ایجاد می‌شود که عمدتاً با اشاراتی به بخش‌های دیگر تلاش خواهد شد پاسخ‌ها ارایه شوند؛ ولی یک تصویر جامع، تنها در صورتی به‌دست می‌آید که از آغاز تا پایان، به این نوشته به عنوانِ یک تحلیلِ واحد نگریسته شود.

بخش هجدهم

– رابطه با روسیه:
پس از حضور نیروهای امریکایی و ناتو در افغانستان، به ویژه در سال‌های اخیر که رابطه میان پاکستان و کشورهای غربی به‌دلیل ادامۀ حمایت پاکستان از افراط‌گرایی و بازی دوگانۀ آن در میدان افغانستان، به تیره‌گی رفت، پاکستان برای ایجاد پلی میان اسلام آباد و مسکو نیز تلاش‌هایی به‌راه انداخت.
روس‌ها که در سال‌های جهاد افغانستان و حتا تا پایان حاکمیت طالبان در افغانستان، به پاکستان به دیدۀ یک دشمن و کشوری که با رقبای غربی روسیه، روابط نزدیک و استراتژیک داشت نگاه می‌کردند، مایل بودند با استفاده از فرصتی که برای‌شان به میان آمده، رابطۀ نزدیک‌تری با پاکستان تأمین کنند.
این تلاش‌ها تازه به نتایجی نزدیک می‌شد که بحران روسیه و اکراین پیش آمد. هرچند روسیه کشوری نیست که درگیری با یک بحران، بتواند مانعِ برنامه‌های کلان جهانیِ آن شود؛ ولی در حال حاضر، سرعتِ نزدیکی پاکستان به روسیه، با کاهشِ قابل توجهی مواجه شده است. یکی دیگر از عواملی که در کُند شدن نزدیکی پاکستان به روسیه موثر بوده، سرعت نزدیکی پاکستان به چین است.
از سوی دیگر، پاکستان با رابطۀ طولانی و عمیقی که با غربی‌ها دارد و در کنار آن، با تلاش برای ایجاد رابطۀ بسیار نزدیک با چین، نمی‌تواند یک شریک قابل اعتماد برای روسیه به شمار آید. تنها در صورتی که رابطۀ پاکستان با امریکا و شرکای اروپایی‌اش به تیره‌گی کامل بینجامد، روسیه می‌تواند از رابطۀ نزدیکش با پاکستان سود ببرد؛ اتفاقی که وقوع آن بعید به نظر می‌رسد؛ زیرا حتا اگر بپذیریم که روابط پاکستان با غرب به تیره‌گی کامل ـ یا حداقل شدید ـ بینجامد، چین به‌سرعت این جای خالی را پُر خواهد کرد و روسیه زمینۀ زیادی برای تبدیل شدن به بدیل غربی‌ها برای پاکستان را نخواهد داشت.
پاکستان جذابیت اقتصادی هم برای روسیه ندارد. از سویی هم، نگرانی روسیه از نفوذ گروه‌های تروریستی به کشورهای آسیای میانه – که در واقع حیاط خلوت روسیه به شمار می‌روند – روسیه را وادار به احتیاط در روابطش با پاکستان می‌سازد.
با این حال، در صورتی که پاکستان در مسیر تأمین ثباتِ منطقه گام بردارد، روسیه مانعِ این اقدام نمی‌شود؛ زیرا حداقل سودی که روسیه از این تحول می‌برد، کاهش نگرانی‌هایش از صدور افراط‌گرایی به آسیای میانه است.
– رابطه با ایران:
پاکستان با ایران روابطی متعادل دارد؛ ولی این رابطه، نه در صحنۀ منطقه‌یی و نه هم در تعاملات جهانی، سود قابل توجهی برای پاکستان به بار نیاورده.
در مناسبات اقتصادی، پاکستان و ایران تلاش دارند رابطۀ نزدیک‌تری با هم داشته باشند؛ ولی در برخی موارد، مشکلاتی در روابط سیاسی دو طرف وجود دارد که می‌تواند عامل بی‌اعتمادی در روابط اقتصادی آن‌ها باشد.
ایران بر مبنای طرح کلانی که در منطقه به ویژه در کشورهای مسلمان‌نشین دارد، در پی حمایت از اقلیت‌های شیعه‌مذهب در پاکستان است؛ برنامه‌یی که پاکستان را ناراض می‌سازد. از سوی دیگر، این اقلیت‌های شیعه با تهدیدات جدی در درون پاکستان مواجه استند و بارها با قتل‌های دسته‌جمعی مواجه بوده‌اند و ایران از این وضعیت ناخرسند است.
در کنار این‌ها، در سال‌های اخیر بخشی از مخالفین ایران، خاصتاً گروه جندالله، پایگاه‌هایی در درون پاکستان داشته و از آن‌جا حملاتی را علیه جمهوری اسلامی ایران سازمان‌دهی کرده‌اند که این مسأله نیز بر مناسبات ایران و پاکستان سایه انداخته و حداقل در چند مورد، سبب درگیری‌های کوچک میان مرزبانانِ دو کشور نیز شده است.
با این حال، این‌ها مشکلاتی نیستند که بتوانند باعث خرابی شدید روابط دو طرف شوند و یا در صورتی که در سال‌های آینده، زمینۀ توسعه و ثبات در منطقۀ ما فراهم شود، بر همکاری‌های گستردۀ اقتصادی میان دو کشور سایه بیـفکند.
ایران که با کشورهای عربی رابطۀ خوبی ندارد، در صورت تغییر موضع پاکستان در برابر آن کشورها، علاقه‌مند رابطۀ نزدیک‌تر با پاکستان خواهد بود و این می‌تواند برای ثبات و توسعۀ منطقۀ ما، تسهیلاتِ بزرگی را فراهم بیاورد.
– رابطه با کشورهای غربی:
در میان کشورهای غربی، روابط پاکستان بیشتر با ایالات متحدۀ امریکا و بریتانیا قابل بحث است.
رابطه با ایالات متحده:
روابط پاکستان و امریکا، تقریباً از سال‌های نخست ایجاد کشوری به نام پاکستان آغاز شد و بیشتر بر مبنای طرح‌های امریکا در چهارچوب رقابتش با پیمان وارسا، در دوران جنگِ سرد شکل گرفت.
نزدیکی هندوستان به اتحاد جماهیر شوروی سابق، رابطۀ میان پاکستان و امریکا را گرم‌تر کرد، تا جایی که پاکستان به یکی از شرکای استراتژیک امریکا در منطقه مبدل شد.
تلاش‌های افغانستان برای ایجاد روابط بهتر با امریکا، در اواخر دهۀ هفتاد میلادی، فقط به دلیل مخالفت پاکستان و این که امریکا پاکستان را شریکی بهتر و قابل اعتمادتر می‌دانست، به جایی نرسید و بالاخره سبب شد که افغانستان به دامن شوروی سابق بیـفتد.
وقوع انقلاب اسلامی در ایران و لشکرکشی ارتش سرخ به افغانستان، رابطۀ میان پاکستان و امریکا را چنان گرهِ محکمی زد که حتا تا حالا و با وجود نارضایتی‌هایی که در ظاهر امریکا از برخورد پاکستان با گروه‌های افراطی دارد، این رابطه به‌قوت پابرجاست. از این رابطه، هر دو طرف سودهای کلان برده‌اند. حداقل در تقابل با شوروی، امریکا بیشترین استفاده را از رابطه‌اش با پاکستان و حمایت از مجاهدین افغانستان از طریق پاکستان برای صدمه زدن به شوروی سابق، برد و در همین زمان، پاکستان با استفاده از فرصت و امکانات مالی و تسلیحاتی‌یی که از امریکا و متحدین غربی و عربش به‌دست می‌آورد، موضع خود را در تعامل با هندوستان، محکم کرد و به پیشرفت‌های بزرگِ اقتصادی نیز دست یافت.
این رابطه، دست‌خوش فراز و نشیب‌هایی هم بوده است؛ مثلاً پاکستانی‌ها امریکا را متهم می‌کنند که برای مقابله با شوروی سابق و بعدها برای طرح‌های کلان منطقه‌یی‌شان، پاکستان را وادار به حمایت یا حتا ایجاد گروه‌های افراطی کرده است و از آن‌سو امریکایی‌ها پاکستان را متهم به حمایت از تروریسم و افراط‌گرایی در منطقه می‌کنند و حداقل در سیاست‌های رسمی‌شان، از این برخورد پاکستان به‌شدت ناراض به نظر می‌رسند.
در سال‌های پس از سرنگونی رژیم طالبان در افغانستان، عملیات‌های زمینی و هوایی نیروهای امریکایی در مناطق قبایلی پاکستان، هرچند به نظر می‌رسد با موافقتِ حکومت‌ها و ارتش پاکستان همراه بوده است، نارضایتی‌های گسترده‌یی را در میان مردم پاکستان به وجود آورده.
داستان فعالیت جاسوسانِ امریکایی در پاکستان و اخراج تعدادی از آن‌ها از سوی پاکستان، و بالاخره عملیات نیروهای امریکایی برای شکار اسامه بن لادن، رابطۀ میان امریکا و پاکستان را تا حدی به سردی کشاند.
یکی دیگر از عوامل سردی نسبی رابطه میان دو طرف، گسترش رابطه میان هند و امریکا در سال‌های اخیر به ویژه در زمینۀ همکاری‌های هسته‌یی بوده است. پاکستان از این‌که بزرگ‌ترین شریک استراتژیکش با بزرگ‌ترین دشمنش از درِ دوستی و همکاری وارد می‌شود، ناراض است و تلاش کرده این برخورد را با نزدیکی به چین، پاسخ بدهد.

 

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.