رسوایی روزافزون پروسۀ صلح

- ۱۶ سرطان ۱۳۹۲

نشست روز شنبه در مجلس نماینده‌گان پیرامون روند کنونی گفت‌وگوهای صلح نشان داد که تراژدی بزرگی به نام صلح در این کشور جاری است. آن‌جا که حکومت برای وضاحت بیشتر دربارۀ این روند، از مجلس نماینده‌گان می‌خواهد تا توضیحات در پشت درهای بسته ارایه داده شود و بهانۀ این‌که مذاکرات صلح جنجال‌برانگیز است، چیزی نیست جز پنهان‌کاری حکومت از مردم افغانستان. زیرا، توضیحات پشت درهای بسته نیز نشان می‌دهد که حکومت هیچ اجندا و برنامۀ مشخصی در این گفت‌وگوها ندارد. چنان‌که از زبان مشاور امنیت آقای کرزی بیرون می‌شود که چیزی به نام پروسۀ صلح وجود ندارد و تماس‌های موجود در این‌باره یک سری پیوندهایی است که بر بنیاد روابط قومی‌ شکل گرفته است. به این معنا که شماری از برادران آقای کرزی در ارگ ریاست جمهوری، با برادران مسلح خود در آن سوی مرز با هم تماس دارند که آن هم شامل همۀ طالبان نمی‌شود.
اکنون پرسشی مطرح است؛ این‌که بر فرض اگر این برنامه بر اساس ایدۀ قومی ‌روی دست گرفته شده باشد، آیا ممکن است رستگاری قوم آقای کرزی را در پی داشته باشد؟
گیریم که خیال آقای کرزی اگر به حقیقت هم مبدل شود، هرگز به نفع قوم او نخواهد بود، چون امتیازدهی طالبان به معنای تجزیۀ کامل افغانستان و نیز به آتش کشیدن جنوب این کشور است که در هر دو حالت، رویای رییس جمهوری و همراهانش را با خاک یکسان می‌سازد.
اما حقیقت این‌جاست که جناب کرزی از شوونیسم قومی ‌استفادۀ ابزاری می‌کند و تنها به دنبال منافع خانواده‌گی‌اش است. این‌که یک مشت افراد تمامیت‌خواه را در کنارش جمع کرده و به نام قوم برایش کار می‌کنند، کسانی نیستند جز فریب‌خورده‌گانی که شکار او شده‌اند.
با این‌همه سعی صورت می‌گیرد تا بحث مذاکره با طالبان سرد نگردد. بارها شرایطی پیش آمده است که این برنامۀ مضحک پایان بیابد. طوری که بار نخست با به شهادت رساندن استاد برهان الدین ربانی رییس پیشین شورای صلح، این بحث پایان یافته بود. بعدتر به اثبات رسید که طالبان از حملات خود دست نمی‌کشند و پیوسته مردم بی‌گناه افغانستان را به خاک و خون می‌کشانند و بنابراین، باید ادامۀ گفت‌وگوها پایان بیابد. بار دیگر، نماینده‌گی امارات اسلامی ‌در قطر گشایش یافت که نوعی توهین به دولت آقای کرزی شمرده می‌شد، اما هیچ‌گاه کسی این همه را به روی خود نگرفت. هنوز هم به نحو حقارت‌باری این پروسه ادامه دارد.
حتا که این بار، از همراهان خود آقای کرزی به آن معترض است و ناکامی ‌این پروسه را اعلام کرده است. با این وصف، این مذاکرات صلح به قبری شباهت دارد که هیچ مرده‌یی در آن نیست و جماعتی به ناحق بالای آن گریه می‌کنند.
اما این سوگ‌واری زیرکانه به قیمت بسیار گزافی به دست آمده است. به گونه‌یی که مجال نفس کشیدن زنده‌ها را گرفته است. هر روز بیش از پیش هزینه‌های هنگفت جانی و مالی خرج این برنامه می‌شود. مصرف مالی نهادی ناکارایی به نام شورای عالی صلح، هزینۀ مالی رفت‌وآمد و نیز تنظیم ملاقات‌های نماینده‌گان هر دو طرف، مصرف انرژی فکری و زمان-که چند سال است پیوسته این برنامه فکر و ذکر سیاست‌گذاران حکومت را مصروف خود کرده‌است- هزینۀ جانی هزاران تن از هم‌وطنان ما که هر روز در اثر حملات انتحاری طالبان شهید می‌شوند و ….
با این همه، هنوز روشن نیست که ادامۀ این روند به کجا خواهد کشید، آیا رسوایی بیشتر آن سبب توقفش خواهد شد یا برعکس، ادامه‌اش فروپاشی یک ملت و یک سرزمین خواهد بود.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.