گوریلاییان و مانورهای خونین پس از ۲۰۱۴

- ۰۸ اسد ۱۳۹۲

بدون ویرایش!

شیرشاه نوابی / دانشجوی رشتۀ ژورنالیسم

غربی‌ها تا کمتر از یک‌ونیم سال دیگر، با بیرون کردن نیروها و تجهیزات نظامی‌شان، افغانستان را ترک می‌کنند؛ به این معنی که دیگر حضور نظامی در خط‌های مقدم نبرد، کارِ آن‌ها نخواهد بود. پیش کشیدن پای نظامیان بومی افغانستان به بهانۀ توان‌مندی‌های روزافزون آن‌ها، مانور جدید برای سال ۲۰۱۴ است. ظاهراً غرب با تجهیز نمادین نظامیان افغان، می‌کوشد هم لعل به‌دست آید و هم دل یار نرنجد. از سوی دیگر، بازیگران منطقه‏یی برای محصور کردن افغانستان در چنگال حامیانِ خود تلاش می‌ورزند، اما آگاهان معتقد هستند که کشورهای دخیل در قضیۀ افغانستان، برای پیشبرد نقشۀ از پیش کشیدۀ امریکا و غرب، نظامیان‌شان را از افغانستان بیرون می‌کنند. این امر به مفهوم شرط‌گذاری روی دستاوردهای ۱۲ سال اخیر خواهد بود که با دست هراس‌افکنان دوباره نابود خواهد شد.
با این‌همه گیر و دارها، حکومت مشروع رییس جمهور کرزی با چانه‌زنی‌های روزافزون و روی دست گیری رویکردهایی چون ایجاد شورای عالی صلح و تلاش ها برای آغاز گفت‌وشنودهای صلح با طالبانی که گروهی کوچک شورشگر قدرتی بیش نیستند، نشان می‌دهد که طالبان یا پیکارجویان گوریلایی تلاش دارند مانورهای خونین را بار دیگر پس از سال۲۰۱۴ به حمایت دوستان پنجابی‌شان به راه بیندازند. ظاهراً این دسیسه توسط امریکا طرح‌ریزی شده است. اما چندبعدی بودن فرضیۀ نبرد افغانستان نشان می‌دهد که پس پرده افزون بر بازیگران کلیدی، چهره‌های منطقه‏‏یی نیز فرصت طلبی‏های بیشتری را روی دست گرفته اند. اگر به گشایش دفتر قطر و اعتراض هند و استقبال پاکستان گذری شود، بدون تردید درخواهیم یافت که روی دیگر سکۀ پیکار در برابر هراس افگنی، منفعت طلبی‌های منطقه‏یی است؛ حال آن‌که رییس جمهور کرزی با تیم نیمه‌دموکرات و مجاهدنمای خود می‌کوشد بار دیگر مزیت های کاخ ریاست جمهوری را در مشت‌های گره خورده اش داشته باشد. با این همه افغان ها می‌پرسند گزینۀ رهایی از این بن‌بست چه است و چه شود تا آیندۀ حضور غرب، منتج به صلح و ثبات دایمی گردد. منتقدان نیز باورمند هستند که انتخابات گزینۀ اصلی و کلید بیرون‌رفت از چالش های موجود خواهد بود. بدون تردید تغییر چهره های سیاسی و امیدها از روی کار شدن افراد پاسخ‌گو، آرزوی دیرینۀ افغان هاست، اما روی کار شدن گروه جدید و طرح راهکارهای نو برای بیرون رفت از بحران موجود، کارایی‌هایش را خواهد داشت؟ که تاکنون به این مسأله پاسخ مثبت دریافت نشده است.
در سوی دیگر، راهکار نظامی و تداوم پیکار با عروسک‌های پاکستان با راهبردهای چهره‌های جدید می‌تواند پایان یابد و فرجام تلاش های هراس افگنی چون انتحار و انفجار و آماج قرار گرفتن لانه های امن شورشیان با جنگنده های بدون سرنشین، به پایان حقیقی خود می‌رسد یا خیر؟ که پاسخ این مسأله در هالۀ ابهام باقی مانده است.
با توجه به پرسش‌های بالا و تحلیل فشرده‏یی از گذر چند سال افغانستان تا زمانی به حل بحران موجود دست نمی‌یابد که طرفین درگیر تعریف مشخص نگردد، منافع ملی کشور که به روایت دولت‌مردان ما و منتقدان‌شان معانی گوناگونی پیدا کرده است مشخص نشود، بحران دامن گیر نسل های پسین و پسین خواهد بود، شورشیان ظاهراً با پایان یافتن حضور غرب می‌کوشند در تبانی با مدیران نظامی‌شان افغانستان را بار دیگر زیر چتر دستار و ریش به روزگار تیره و تاری بکشانند که تاکستان‌های مردمانی را به آتش زدند، که حتا یاد از آن زمان نیز کابوس بیش نیست. آگاهان نظامی باورمند هستند که گوریلایان با تاکتیک های چریکی شان تا کمتر از یک سال دیگر حمله های هراس افگنانه شان را شدت بیشتر خواهند بخشید و زنجیرۀ حمله های استخباراتی شان بالای مراکز نظامی، بین المللی را تنگ‌تر و تنگ‌تر خواهند ساخت. ظاهراً این راهکارها به معنی آخرین ضربات بیرون کردن حریف از صف مبارزه پنداشته میشود اما رویکردهای نظامیان افغان نیز پاسخ مشابه بدان هاست. اگر تجهیزات سنگین و پاسخگو تا کمتر از یک سال دیگر در دسترس نیروهای بومی کشور گذاشته شود، یقیناً در کوتاه‌مدت حضور استخبارات منطقه به مراتب تضعیف خواهد شد.
آگاهان نظامی همچنان بعد دیگری را نیز پیش می‌کشند که از لحاظ نظامی چشم امنیتی دانسته می‌شود، استخبارات و توانمندسازی این دایره ها برای مهار چنین رویکردها نگران کننده است، با وصف آنکه تعهدات جامعۀ جهانی در این راستا هنوز هم پابرجاست، اما سخنگوی آیساف می‌گوید که تحلیل و ارزیابی معلومات استخباراتی کار بس دشوار است از این‌رو هرچند نظامیان افغان توانمندی‌هایی را دریافته اند که با به‌دست آوردن معلومات استخباراتی رویکردها را مهار کنند، اما هنوز هم مدیریت مناسبی نیاز می‌افتد که تاکنون افغان ها از دست‌یابی بدان عاجز هستند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.