احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۲۰ اسد ۱۳۹۲
عبدالخلیل روانپزشک:
با سلام و سپاس از دوستانی که این برنامه را ترتیب کردهاند!
من یک روانشناس استم و همه موارد را از لحاظ رواشناسی به بررسی میگیرم و نکتۀ دیگر اینکه از آغاز برنامه تا اکنون که دوستان صحبت کردند، همه حاشیهروی کردند و روی اصل هدف که چه باید کرد، کسی صحبت نکرد.
من فکر میکنم چشم امید مردم به طرف کسانی است که بزرگان ما هستند؛ اما متأسفانه تا اکنون پاسخ درست به مردم داده نشده است.
ما همیشه از همدیگر شکایت داریم و گلهمند استیم و با همدیگر دشمنی داریم و همدیگر را سرکوب میکنیم؛ بنابراین نیاز است که توقع همدیگر را مدنظر بگیریم و همدیگر پذیری را یاد بگیریم، چرا که میخواهیم صلح و ثبات را به افغانستان برگردانیم و هدف ما تأمین صلح دایمی در کشور است.
مسال دیگر اینکه چند ساعت پیش تعداد دوستان ما در این جلسه به حدی زیاد بودند که در این سالون جا نمیشدند؛ اما حالا تقریباً همه رفتند، بنابراین ما پایهداری نداریم و نیاز است تا ثبات و پایهداری داشته باشیم و این ثبات و پایهداری را از خود شروع کنیم.
نکته آخر اینکه ما ریسک کردن را بلد نیستیم و حاضر نیستیم چند ساعت را روی سی میلیون نفوس افغانستان بحث کنیم و اگر یک جلسه یا برنامه برای ما قابل تحمل نبود، جلسه را ترک میکنیم، پارلمان را ترک میکنیم و اگر چنین بیتفاوت از کنار تمام مسایل عبور کنیم، برگزاری چنین نشستها به جز تلفشدن وقت، سود دیگری نخواهد داشت.
احمد ولی مسعود:
دوستان عزیز ما در یک روز نمیتوانیم روی تمام مسایل بحث کنیم، یعنی نمیتوانیم هم مشکل را شناسایی کنیم و هم همان مشکل را حل کنیم. بنابراین خوب خواهد بود که توافق کنیم آیا نیاز به گفتوگوی بینالافغانی داریم یا خیر و اگر به این گفتمان نیاز داریم توافق اول خواهد بود و توافق دوم این که موافقت کنیم که آیا برای ایجاد چنین پروسهیی نیاز به یک آدرس داریم یا خیر و اگر داریم اسمش دیالوگ بینالافغانی باشد یا هر اسمی را که شما بخواهید و سوم این که در خانۀ دیالوگ بینالافغانی بحثها را تقسیمبندی کنیم، مانند بحث سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و سایر موارد.
خواهش من این است که دوستان روی چند موضوع تمرکز کنند، اول این که به یک حکومت ضرورت داریم یا خیر، دو به یک آدرس ضرورت داریم یا خیر، سوم در بخش علمی و اکادمیک کارِ کارشناسانه صورت گیرد و همین طور در بخش سیاسی اجتماعی کار صورت گیرد، یعنی باید پیام ما به مردم برسد و محدود باقی نماند.
قاضی ظفری:
امیدوار استم که طرح اجندای ملی که به ابتکار سفیر صاحب آغاز شده، ادامه پیدا کند و بتواند برای تفاهم ملی موثر واقع شود.
صلح و ثبات در افغانستان عوامل داخلی و خارجی دارد که فقر و بیعدالتی علت داخلی و مداخلۀ بیگانهگان هم علت خارجی آن است.
۳۵ سال جنگ سبب به وجود آمدن تغییرات زیادی در افغانستان شده؛ بنابراین کسانی که میخواهند در مورد افغانستان تفکر و تحقیق کنند، باید تحقیق و تفکرشان شیرازۀ همین تغییرات باشد.
تمام کشورهای هم زبان میخواهند اصطلاحات علمی و فرهنگی خود را یکسان بسازند و کشورهای عربی باآنکه کشورهای بیچاره اند؛ اما در صدد این هستند که اصطلاحات علمی و فرهنگی خود را یکسان بسازند، پس چرا ما اصطلاحات خود را با کشورهای هم زبان خود یکسان نسازیم، در حالیکه این حق ما است.
قرآن کریم میفرماید شما هر کس را با پدرشان و با هویت شان بخوانید، پس چرا ما با هویت خود خوانده نمیشویم.
باید بدانیم که این چنین اقدمات دولت سبب نفرت و تفرقۀ بیشتر خواهد شد؛ بنابراین با ایجاد نفرت بیشتر افغانستان به سمت بدبختیهای بیشتری خواهد رفت.
اسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.
اشراق حسینی:
با تشکر از جناب قاضی صاحب!
ما هم فرمایشهایشان را تایید میکنیم که هویت موجب تشخیص افراد و اشخاص میشود؛ اما اگر به عنوان ابراز تبعیض استفاده شود، سبب به وجود آمدن اختلال شده و جامعه را دچار چند پارچهگی میکند و شکی وجود ندارد که افغانستان نیاز دارد تا واقعیتها و تفاوت را به رسمیت بشناسند و به این تفاوتها ارج گذاشته شود و احترم متقابل میان این واقعیتها به وجود بیاید تا نقطۀ عظمیتی شود برای اینکه چگونه خطوط آینده را تنظیم کرد.
محمد علی مشتاق خرمی:
با سلام و خسته نباشید و با اجازۀ دوستان حاضر در جلسه!
در طول چند سالی که حکومت جدید روی کار آمده، طرحهای ملی زیادی مانند مشارکت ملی، وحدت ملی و منافع ملی ارایه شده؛ اما هر کسی این موارد را به قاموس خود تعریف کرده که متاسفانه جواب نداده است؛ اما در خصوص اجندای ملی باید گفت که در طرح اجندای ملی باید یک خط سرخ را داشته باشیم و آن اینکه در بحث اجندای ملی، نباید آینده را به گذشته پیوند دهیم، یعنی عدم پیوند آینده به گذشته، چون ما در مرحله گذار قرار داریم و افغانستان شرایط نسبتاً سختی را در پیش روی دارد. چون جریانهایی که در افغانستان روی کار آمده اند نه تنها نیازهای مردم افغانستان را مرفوع نکرده، بل در بسیاری از موارد تنشزا نیز بوده اند؛ بنابراین باید میان آینده و گذشته خط سرخی داشته باشیم.
مساله دیگر اینکه از آغاز برنامه تا کنون ما روی مساله ملت شدن بسیار پیچیدیم و من میخواهم بگویم که اگر این مشکل به صورت عمومی حل نشود به شکل خصوص حل نخواهد شد، چرا که ما با گرایشهای قومی و زبانی آمیخته استیم؛ بنابراین من پیشنهاد میکنم که در نشست اجندای ملی ما باید یک بحث تحت عنوان مدیریت قومی یا مدیرت اقوام در افغانستان داشته باشیم و من خواهش میکنیم که در خانه دیالوگ بینالافغانی که قرار است ایجاد شود، مدیریت اقوام مد نظر گرفته شود.
در بحث ریفورم سیاسی طرح اجندای ملی یک خلا وجود دارد و آن اینکه بحث دیپلوماسی و سیاست خارجی گنجانیده نشده، بنابراین اگر بحث سیاست خارجی در طرح اجندای ملی گنجانیده شود بسیار موثر خواهد بود.
با تشکر و سپاس فراوان
Comments are closed.