خلیل زاد کسیت و در پی چیست؟

گزارشگر:احمد عمران - ۰۵ سنبله ۱۳۹۲

این روزها با شدت یافتنِ تب‌وتاب‌های انتخابات ریاست‌جمهوری پیش رو، شاهد یک رشته تحرکات سیاسیِ جالب هستیم که اگر در فضای سیاسی کشور بی‌پیشینه نبوده باشد، ولی در نوعِ خود این تحرکاتْ تازه می‌نماید. صحنۀ گفت‌وگوها و دیدارهای انتخاباتی به میزانی که گرم می‌شود، رخدادهای نوبنیاد را نیز رقم می‌زند. صحنۀ انتخابات در روزهای اخیر، صحنۀ سربازگیری‌های سیاسی را به یاد می‌آورد. البته در هر انتخاباتی، دروازۀ گفت‌وگو میان جریان‌های مختلف باز می‌شود و از ویژه‌گی‌های انتخابات است که گروه‌ها و جریان‌های مختلف تلاش می‌کنند از اختلافات بکاهند و مشترکات را افزایش بخشند.
انتخابات سال آینده برای افغانستان، انتخاباتی سرنوشت‌ساز و تعیین‌کننده است، به همین دلیل هم شاید می‌بینیم که بسیاری‌ها وارد صحنه شده‌اند و از طرح و برنامه‌هایی سخن می‌گویند که احتمال ایجاد جبهه‌های مشخصِ انتخاباتی را در کشور تسهیل می‌کند. طرح اجماع ملی در رابطه با انتخابات، از معروف‌ترین طرح‌هایی‌ست که از سوی افراد و شخصیت‌های مختلف عنوان می‌شود. رییس‌جمهور کرزی در یک سخنرانی، چنین اجماعی را مطرح کرد و مثل همیشه بدون آن‌که بخواهد جزییات خاصی در این رابطه ارایه کند، خطاب به مردم افغانستان گفت که در انتخابات پیش رو از کثرت نامزدها بکاهند و روی چند چهرۀ مشخص اجماع کنند. این طرح به گونه‌های دیگری از سوی برخی احزاب و شخصیت‌های سیاسی افغانستان نیز با برخی تعدیلات و تغییرات در نوع برخورد با مسأله و کنار آمدنِ جریان‌های سیاسی پی‌گیری شد. اما آن‌چه که در این میان می‌تواند مایۀ نگرانی شود، برخوردهای غیر اصولی و هنجارستیزانه با موضوع اجماع ملی است.
زلمی خلیل‌زاد سفیر پیشین امریکا در افغانستان که همواره مترصد وضعیت در کشور هست، این بار تلاش‌هایی را آغاز کرده که می‌تواند برای ایجاد یک جبهۀ نیرومند و متحد از میان احزاب و گروه‌های سیاسی اپوزیسیون برای رسیدن به یک توافق عملی در مورد انتخابات آینده مخرب تلقی شود.
آقای خلیل‌زاد که خود امریکایی افغانستانی‌تبار است، ظرف بیشتر از یک دهۀ گذشته از چهره‌های فعال سیاسی افغانستان به شمار رفته است؛ کسی که در عین توجه به منافع امریکا، تلاش دارد که در صحنۀ سیاسی افغانستان نیز حضور پُررنگ داشته باشد. آقای خلیل‌زاد در مهم‌ترین مسایل کشور و از جمله مسالۀ انتخابات، همواره نقش و دخالت داشته است. زمانی که او به عنوان سفیر امریکا در افغانستان فعالیت می‌کرد، آقای کرزی در وجود او تصمیم‌گیرندۀ اصلی سیاست‌گذاری‌ها را می‌دید و اگر به مشکلی در مدیریت سیاسی رو‌به‌رو می‌شد، برای حل آن فوراً به آقای خلیل‌زاد مراجعه می‌کرد.
طرح به حاشیه راندن مجاهدین و به‌ویژه آن بخش از جریان مجاهدین که در دورۀ مقاومت کارنامۀ درخشان از خود به یادگار گذاشته بودند، از برنامه‌های آقای خلیل‌زاد بود که به گونه‌هایی در کشور پس از سقوط رژیم طالبان به اجرا گذاشته شد؛ همان طرحی که عملاً به تقویت نیروهای مخالفِ مسلح کمک کرد و موجب شد که طالبان یک بار دیگر به عنوان نیروی نظامی منسجم، وارد صحنه شوند.
آن‌چه که به ناکامی‌های دولت آقای کرزی ظرف یک دهۀ گذشته برمی‌گردد، بدون شک بخش عمدۀ آن به سیاست‌های آقای خلیل‌زاد ربط دارد. آقای خلیل‌زاد با سیاست‌های خود نه تنها دولت افغانستان را به دولتی ضعیف و خوار تبدیل کرد، بل سبب شد که امریکا نیز در صحنۀ سیاسی کشور با مشکلات بزرگی روبه‌رو شود. آقای کرزی که در دورۀ موقت و انتقالی بدون مشورۀ آقای خلیل‌زاد حتا آب نمی‌نوشید، بعداً متوجه سیاست‌های مخربِ او شد و به گونه‌هایی تلاش کرد که از او فاصله بگیرد. اما آقای کرزی زمانی به این فاصله‌گذاری آغاز کرد که دیگر همه‌چیز در افغانستان به شکل دراماتیکی وارد چرخۀ بحران شده بود. آقای خلیل‌زاد که سیاست‌مداری زیرک است، توانست به‌ساده‌گی خود را از مظان اتهام بیرون کند و برای مدتی از مسایل و حوادثی که در افغانستان رخ می‌دهد، فاصله بگیرد. اما در حقیقت امر، هرگز او از مسایل افغانستان دور نبوده و در برهه‌های حساس تلاش کرده که به گونه‌هایی خود را در مرکز مسایل قرار دهد. با پُررنگ شدن بحث‌های انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۰۹ بود که آقای خلیل‌زاد بار دیگر وارد میدان شد و چنین وانمود کرد که یکی از نامزدهای انتخابات است. اما او بدون آن‌که عملاً وارد انتخابات شود، با زدوبند با تیم حاکم مسیر آیندۀ سیاست را برای آقای کرزی رقم زد.
در انتخابات آیندۀ ریاست‌جمهوری نیز یک بار دیگر شاهد به صحنه آمدنِ آقای خلیل‌زاد هستیم. او بدون آن‌که در این خصوص دست به صدور اعلامیه و بیانیه زده باشد، چنان فضایی را به وجود آورده که بسیاری‌ها فکر کنند آقای خلیل‌زاد یکی از چهره‌های مطرح انتخابات سال آینده خواهد بود. اما در حقیقت چنین نیست و آقای خلیل‌زاد از آن‌جایی که می‌داند وزن سیاسی او چیست و چه شرایطی بر کشور حاکم است، تلاش دارد با صحنه‌سازی و انحراف اذهان عمومی، جو سیاسی و انتخاباتی در کشور را مکدر کند.
دیدارها و گفت‌وگوهای آقای خلیل‌زاد در روزهای اخیر با برخی شخصیت‌ها و جناح‌های سیاسی، نشان می‌دهد که آقای خلیل‌زاد به گونۀ سازمان‌یافته سعی در عدم به وجود آمدنِ یک ایتلاف و جریان بزرگ سیاسی در انتخابات آیندۀ افغانستان دارد. آقای خلیل‌زاد تا به حال با شخصیت‌های زیادی دیدار و گفت‌وگو کرده و هدفِ این دیدارها و گفت‌وگوها این بوده است که برخی جناح‌های مطرح و نیرومند سیاسی در کشور را نسبت به مواضع و تصمیم‌گیری‌های‌شان متردد سازد. آقای خلیل‌زاد تلاش دارد که زیر نام اجماع ملی، عملاً آن جناح‌ها و جریان‌های سیاسی را که امروز نقشی قابل توجه در معادلات سیاسی کشور دارند به نوعی از گردونۀ سیاست دور سازد و یا هم با وعده و وعیـدهای میان‌تهی و غیر واقعی، از نقش و جایگاه آن‌ها در صحنۀ سیاسی کشور بکاهد.
برخوردها و فعالیت‌های اخیرِ آقای خلیل‌زاد از سوی جریان‌های مقتدر سیاسی کشور که در سال‌های گذشته توانسته‌اند موقعیتِ خود را تثبیت کنند، باید به عنوان زنگ خطر نگریسته شوند؛ فعالیت‌هایی که نمی‌توانند به عنوان راه‌حل سیاسی مسایل افغانستان مطرح باشند و به گونۀ آشکار از آن‌ها بوی نفاق و پراکنده‌گی به مشام می‌رسد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.