احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران - ۲۲ سنبله ۱۳۹۲
روزی که ملیپوشان فوتبال افغانستان در رقابتهای جنوب آسیا موفق شدند دو گُل را وارد دروازه تیم هند کنند، یازده سپتمبر بود. تیم فوتبال افغانستان که برای شرکت در رقابتهای جنوب آسیا وارد شهر کتماندوی نپال شده بود، توانست قهرمان این مسابقات شود. این روز در سراسر کشور جشن گرفته شد و شهروندان افغانستان با رقص و پایکوبی در خیابانها، پیروزی تیم ملی فوتبال را تجلیل کردند. بدون شک این روز تاریخی به عنوان جشن ملی در خاطرهها باقی خواهد ماند و همهساله در این روز مردم کشور از جوان و پیر به یکدیگر تبریک خواهند گفت.
شاید در طول تاریخ ورزش افغانستان، این بار نخست بود که تیم فوتبال کشور قادر شد در یکی از رقابتهای بزرگ منطقهیی قهرمان شود. اما یازده سپتمبر، یادآور خاطرات دیگری نیز هست که با تاریخ و سرنوشت سیاسی افغانستان گره خوردهاند. دوازده سال پیش درست در همان روز که دوازده سال پس از آن تیم فوتبال افغانستان قهرمان رقابتهای فوتبال جنوب آسیا شد، برجهای تجارت جهانی و مقر پنتاگون ـ وزارت دفاع ایالات متحده امریکا ـ به وسیله هواپیماهای ربودهشده توسط اعضای شبکه تروریستی القاعده، هدف قرار گرفتند و با خاک یک سان شدند. در این حملات مرگبار که پس از جنگ دوم جهانی کمنظیر خوانده شدهاند، نزدیک به ۴هزار تن کشته و هزاران نفر دیگر زخم برداشتند.
یازده سپتمبر ۲۰۰۱، به عنوان فاجعه آغاز هزاره سوم میلادی شناخته شد و بر تمام نظریههایی که مدعی بودند پس از فروپاشی نظامهای دیکتاتوری کمونیستی در قرن بیستم، جهان به آرامش و سکون دست خواهد یافت، خط بطلان کشید. یازده سپتمبر، جهان را از خواب غفلت بیرون کرد و نشان داد که صلح و عدالت دشمنانی دارند که همواره در کمین نشستهاند. هرچند رهبران شبکه القاعده، حملات تروریستی یازده سپتمبر را توجیه میکنند و باور دارند که این حملات نشانه اعتراض به نظام سرمایهداری به عنوانی نظامی عدالتکش و جهانخوار بوده است؛ ولی کشتار انسانها و خشونتورزی را هرگز نمیتوان این گونه توجیه کرد و خوشحال بود که با قتل دیگران میتوان به آرامش رسید و عدالت را بر جهان حاکم کرد.
جهان در یازده سپتمبر ۲۰۰۱، متوجه دگردیسیِ بزرگی در مناسبات بینالمللی شد و به یاد آورد که زمین خانه مشترکِ همه انسانهاست. یازده سپتمبر این زمینه را مساعد کرد که به افغانستان از دریچه دیگری نگاه شود و به غفلتی که پس از پیروزی مجاهدین بر این کشور از سوی کشورهای جهان روا داشته شده بود، پایان داده شود. یازده سپتمبر نشان داد که در این جهانِ مشترک زمانی میتوان به آرامش و صلح دست پیدا کرد که این سخن جاودانه سعدی بزرگ را همواره آویزه گوش کرد که «بنی آدم اعضای یکدیگر اند/ که در آفرینش ز یک گوهراند/ چو عضوی به درد آورد روزگار/ دیگر عضوها را نماند قرار/ تو کز محنت دیگران بیغمی / نشاید که نامت نهند آدمی.»
یازده سپتمبر دقیقاً تعبیر این شعر پُرحکمت سعدی به زبان تمام انسانهای سیاره خاکی بود. پس از یازده سپتمبر ۲۰۰۱، افغانستان دردی را که تا آن روز فریاد میکرد ولی کسی حاضر نبود آن را بشنود، به گوش جهانیان رساند و در یک همکاری مشترک بساط جبر و ظلم از کشور برچیده شد. در این سالها که افغانستان از چنگ رژیم تمامیتخواه طالبانی رهایی یافت، تحولات تازهیی را تجربه کرد و شاهد رویدادهای زیادی در زندهگی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خود بود. هرچند به دلایل مشخص آنچه که باید در این سالها صورت میگرفت، انجام نشد و تنها بخشی از آرزوهای مردم محقق شدند؛ ولی با آنهم نمیتوان انکار کرد که یازده سپتمبر اگر برای مردم بخشی از جهان حادثهیی تراژیک بود، ولی برای مردم افغانستان پس از دههها رنج و مصیبت در سایه حاکمیتهای انسانستیز و ایدیولوژیک، روزنه شادی و امید بوده است. ای کاش در سالهای پس از یازده سپتمبر ۲۰۰۱ که توجه و کمک جهان به گونه بیسابقه متوجه افغانستان شد، نظامی پاسخگو و متخصص شکل میگرفت که توانایی مدیریت کشور بحرانزدهیی چون افغانستان را میداشت. اگر واقعاً پس از سقوط رژیم طالبان در کشور نظامی نیرومند و مردمی به وجود میآمد، بدون شک دوازده سال پس از آن رویداد، شاهد پیروزی تیم فوتبال افغانستان در بازیهای جنوب آسیا نمیبودیم، بل این پیروزیها در تمام عرصهها بزرگتر و گستردهتر از چیزی میبودند که در یازده سپتمبر ۲۰۱۳ اتفاق افتاد و گل لبخند را بر لبان ترکیده مردم افغانستان نشاند و به آنها یادآوری کرد که استعدادهای زیادی دارند تا به عنوان یک ملت معظم به جهان نشان دهند.
ملیپوشان فوتبال کشور با آوردنِ جام قهرمانی رقابتهای جنوب آسیا به این خانه مشترک و عزیز، یک بار دیگر به یاد همه آوردند که مردم افغانستان یک ملتِ واحد با شادیها و غمهای مشترکاند. پیروزی ملیپوشان کشور، نقشههای آنانی را که در پی جدایی و ایجاد نفاق در میان لایههای جامعه هستند، نقش بر آب کرد و نشان داد که با پراکندن تخم نفاق شمال و جنوب، قوم و زبان نمیتوان میان شهروندان افغانستان جدایی افکند و به رسم انگلیسها حکومت کرد.
یازده سپتمبر ۲۰۱۳، نقطه عطفِ دیگری در تاریخ معاصر افغانستان میتواند باشد؛ نقطهیی که باید دوباره آغاز کرد و برای تحولات ژرف و شگرف در تمام عرصهها آماده شد. باید با الهام از ملیپوشان تیم فوتبال کشور برای مسابقات بزرگتر در عرصههای سیاسی و اجتماعی آماده بود. باید به یاد داشت که زندهگی برای ما، هر روز یک مسابقه است. مسابقههای بزرگِ دیگری در راه اند و مردم افغانستان باید نشان دهند که در این مسابقات نیز پیروز خواهند بود. مسابقه انتخابات که به سرنوشت جمعی ما تعلق دارد، در راه است. این مسابقه بزرگ سیاسی کشور میتواند باشد که اگر مردم در آن همچون مسابقات فوتبال جنوب آسیا پیروز شوند، بدون شک افغانستان وارد مرحله تازهیی از حیات سیاسی خود خواهد شد؛ مرحلهیی که صلح و ثبات را برای افغانستانِ بحرانزده به ارمغان خواهد آورد و آنگاه همیشه گل لبخند بر لبان مردم خواهد درخشید و هر روز جشن ملی خواهد بود.
Comments are closed.