برادر صلـح می‌آورد؟

- ۳۱ سنبله ۱۳۹۲

بر بنیاد گزارش‌ها، روز گذشته ملا عبدالغنی برادر معاون پیشین ملاعمر از زندان آزاد شده است. این آزادی نتیجۀ تلاش‌های طولانی شورای عالی صلح و دولت افغانستان می‌باشد که در پی چانه‌زنی بر سر برقراری صلح و همکاری پاکستان در این راستا، اکنون صورت گرفته است. گفته می‌شود که تصمیم به رهایی ملا برادر، پس از سفر آقای کرزی به پاکستان گرفته شد و حالا دولت افغانستان امیدوار است که رهایی ملا عبدالغنی برادر، به تسریع روند صلح در این کشور کمک کند.
اما ملا برادر نخستین فردی نیست که در معاملۀ صلح از بند رها می‌شود؛ پیش از این نیز شمار زیادی از افراد طالبان از زندان آزاد شدند ولی این رهاسازی‌ها هیچ کمکی به استقرار صلح در کشور نکرد.
آقای کرزی و همراهانش به این باور اند که چنین رهاسازی‌هایی می‌تواند اعتماد گروه طالبان را جلب کرده و آنان را ترغیب کند که از جنگ دست بردارند. اما در حقیقت این کار به جز از یک برنامۀ خطرناک و رعب‌آور، چیز دیگری نیست و خیلی‌ها بر آن اند که فعالیت‌های استخباراتی در پشتِ این قضیه قرار دارد.
با این همه، آزادی ملا برادر از دو نگاه می‌تواند بر پروسۀ صلح تأثیر داشته باشد که بی‌گمان آیندۀ روند صلح را نیز روشن می‌سازد.
از آغاز شکل‌گیری پروسۀ صلح، دولت افغانستان ادعا می‌کرد که پاکستان در امر رهایی زندانیان طالب ـ که به نیت جلب حمایت آن‌ها از این پروسه، روی دست گرفته شده بود ـ همکاری نمی‌کند. هرچند پاکستان بارها شمار زیادی از افراد طالب را برای رفع این اتهام رها کرد، اما پافشاری دولت افغانستان هم‌چنان وجود داشت؛ زیرا یکی از خواسته‌ها، رهایی ملا غنی برادر بود و پاکستان در امر آزادی او تعلل ورزیده بود. حتا حکومت افغانستان چند بار با تأکید این تعلل را دلیل عدم همکاری پاکستان خواند. اما اکنون با رهایی ملا برادر، پاکستان به نحوی از خود رفع اتهام کرده و از یک‌سو، بهانه‌یی برای افغانستان باقی نگذاشته و از سوی دیگر، به‌خوبی خود را مطمین ساخته که نقش ملا برادر در استقرار صلح در افغانستان قریب به صفر است.
قرار گزارش‌ها، ملا عبدالغنی برادر در زندان‌های پاکستان به یک مرد نیمه‌دیوانه مبدل شده که به هیچ دردی نمی‌خورد و این مسأله را پاکستانی‌ها درک کرده‌اند.
نکتۀ دیگر، منتفی شدنِ دستاویز افغانستان است که با آزادی ملا برادر دیگر هیچ دلیلی مبنی بر عدم همکاری پاکستان در استقرار صلح وجود نخواهد داشت. به این معنا که از این‌پس شورای عالی صلح باید عملاً نشان دهد که آزادی طالبان توانسته به ایجاد صلح کمک کند. اما به باور ما این خیالِ شورای عالی صلح، محال و ناممکن می‌باشد و در نتیجه سرنوشت این نهاد نیز روشن خواهد شدـ هرچند با نزدیک شدن به پایان دورۀ کار آقای کرزی، سرنوشت شورای عالی صلح نیز به‌خوبی روشن است.
با آن‌که سخنگویان گروه طالبان، هنوز رهایی ملا برادر را رسماً تأیید نکرده‌اند، اما بر فرض اگر چنین امری هم صورت گیرد، محال است که بر موضع طالبان اثری داشته باشد؛ زیرا تجربه ثابت کرده است که فعالیت‌های طالبان از سوی خودشان رهبری نمی‌شود و چه‌گونه‌گیِ تصامیم آن گروه، پشت میز نهادهای استخباراتی پاکستان تعیین می‌گردد و حدس ‌زدن برنامه‌های استخباراتی نیز، خود یک امر محالِ دیگر است.
دمِ دست‌ترین دلیل برای آزادی ملا برادر، این می‌تواند باشد که پاکستان از خود رفع اتهام کرده و نیز این‌که ملا برادر به یک موجود بی‌اهمیت تبدیل شده است.
با این همه، هنوز این پرسش مطرح است که چرا یک جنایت‌کار جنگی و مخالف ارزش‌های حقوق بشری، طی یک معامله آزاد می‌گردد و هیچ‌یک از نهادهای مربوطه، صدای خود را نمی‌کشند؟
ملا برادر کسی است که هنوز نامش در فهرست سیاه قرار دارد، از تمام مسافرت‌های بین‌المللی محروم است و او را به عنوان مغز متفکر طالبان می‌شناختند، در ضمن او شوهرخواهر ملاعمر و نیز معاونِ او بوده است. بنابراین، پرسش‌های دیگری که بازهم به قوت خود مطرح‌اند این‌هایند که آیا رهایی ملا برادر به معنای بخشیدن طالبان و بازگشتِ آن گروه به صحنۀ سیاست افغانستان نیست؟ آیا به همین ترتیب، ملاعمر و سایر رهبران طالبان باز نخواهند گشت و آیا دادوفریاد جامعۀ ملل و ایالات متحده مبنی بر حمایت از حقوق بشر و مبارزه با تروریسم بین‌المللی، یک حرف واهی و پوچ نبوده است؟
بسیار دیر نخواهد بود که گذر زمان به این پرسش‌ها پاسخ دهـد!

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.