اختلاف اپوزیسیون و شکار حکومت

- ۰۶ میزان ۱۳۹۲

با آن که چند ماه محدود به فرا رسیدن انتخابات ریاست جمهوری مانده است و نامزدان آماده‌گی‌های لازم را برای کارزار انتخاباتی می‌گیرند، آهسته آهسته نامزدان انتخابات ریاست جمهوری چهره کشیده وارد میدان می شوند.
هرچند در جهان سیاست موضع‌بندی‌ها و جهت‌گیری‌های سیاسی، یک امر معمول به شمار می‌آید و هر گروه و نهادی، در هر موقعیتی که صلاح و خیر خود را تشخیص دهد، می‌تواند تغییر موضع دهد؛ اما تلاش ها برای از هم پاشاندن جریان ها و اتحادها و همسویی‌ها در افغانستان از منظر دیگر مورد توجه قرار می‌گیرد.
این طرز کار در افغانستانِ کنونی بسیار آسیب‌زا و خطرناک می‌نماید. زیرا در شرایطی که کشور در آن قرار دارد، رهبران سیاسی و نخبه گان کشور پیش از همه باید بدانند که موضع‌گیری های شان ثبات و یاهم فساد جامعه را درپی دارد.
با تشکیل نهاد اتحاد انتخاباتی تصور بر آن شده بود که فراکسیون مخالف آقای کرزی، در این انتخابات با قوت کامل عمل خواهد کرد و این اتحاد، قدرت را به صاحبان اصلی‌اش یعنی مردم افغانستان برخواهد گرداند؛ اگرچه برخی از سران جبهه ملی به گزینش اتحاد انتخاباتی موافقت نکردند و راهی دیگر در پیش گرفتند اما نبرد شماری از چهره های سیاسی در صفحه های اجتماعی می تواند زیان هایی را بر پیکر نیم بند جامعه وارد سازد؛ البته با این وصف که نامه نویسی های سیاسیون امروز ما درسی خوبی برای جوانان و نسل فردا نیز می تواند باشد.
به نظر می‌رسد که اختلاف میان برخی از اعضای جبهه ملی که شاخه مهمی در اتحاد انتخاباتی بود می‌تواند به سود نیروی حاکم تمام شود. زیرا هراس حکومت و نامزد مورد نظرش از همان روزی که این اتحاد شکل گرفت، هویدا بود و بی‌گمان که حکومت نیز سعی خواهد کرد تا این شکاف میان اعضای اتحاد انتخاباتی عمیق‌تر‌ شود. تیم مورد نظر حکومت برای انتخابات، بدون شک به هر نوع ترفندی دست خواهد یازید تا این شکاف به نقطه پایان برسد.
از طرف دیگر، این اختلاف موجب بدگمانی و عدم اعتماد مردم نیز خواهد شد؛ به گونه‌یی که مردم پس از این به هر نوع ایتلاف سیاسی و کارایی آن بدبین می‌شوند و هرگز به آن اعتماد نخواهند کرد. از همین اکنون، میان مردم شایع است که همه ایتلاف‌ها به منظور تضمین منافع اعضای آن به میان می‌آیند و هیچ‌یک از آن‌ها به منافع جمعی نمی‌اندیشند. به همین سبب است که اکثر این ایتلاف‌ها پیش از این که کارایی لازم خود را به نمایش بگذارند، از هم می‌پاشند.
بی‌تردید اگر جبهه ملی در میان اتحاد انتخاباتی دچار چنددسته‌گی نمی‌شد، این‌گونه باورها در میان مردم وارونه می‌گردید.
خطر دیگری که اکنون پس از چنددسته‌گی اتحاد انتخاباتی به میان آمده است، تقسیم رای مردم است. به گونه‌یی که شاید هر یک از طرفین مدعی در اتحاد انتخاباتی، خود را در انتخابات ریاست جمهوری نامزد کنند و این شیوه به ساده‌گی رای مردم را تقسیم می‌سازد. به این گونه، هیچ یک از نامزدان مدعی، برنده نخواهند شد و این خود نقطه‌ضعفی است که جانب حکومت را تقویت می‌کند و در فرجام، وضعیت کنونی هیچ تغییری نخواهد خورد.
از این‌رو، جای بسیار تأسف است که در چنین شرایط حساسی، کسانی که همواره خود را منجی و حامی ‌مردم خوانده‌اند، به همین ساده‌گی گرفتار اختلاف شده و یک حرکت ملی را به بن‌بست مواجه ساخته‌اند.
به هر روی، شاید برای چاره‌اندیشیِ این مشکل و نسخه پیچیدن برای اتفاق دوبارۀ اعضای جبهه ملی در اتحاد انتخاباتی، هنوز دیر نشده باشد و خوب است تا قبل از این که کسانی به جدایی آنان صدای قهقهه سردهند بار دیگر به فکر و تدبیر متوجه مسإله شوند.
زیرا اگر کارزار انتخاباتی در همین شرایط پیش‌آمده بیش تر از این و به بن بست مواجه شود مثلا سود آن فقط به نفع تیم حاکم خواهد بود و این زمینه را حتا برای ترور انتخابات مساعد خواهد ساخت و آنگاه پشیمانی سودی نخواهد داشت.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.