احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:منوچهر - ۲۶ میزان ۱۳۹۲
روز اول عید قربان والی لوگر در یک حملۀ ناگهانی کشته شد. طالبان او را هنگام ادای نماز عید و در زمان خطبه به شهادت رساندند. اطلاعات اولیه مینمایاند که گروهی موسوم به محاذ فدایی تحریک اسلامی افغانستان که یکی از شاخههای گروه طالبان است، در این حمله دست داشته اند. این گروه بمب را در قرآنکریم جابهجا کرده و بعداً آن را زیر پای آقای ارسلا جمال قرار داده اند.
این نخستین رویکرد نامحترمانه و توهینآمیز طالبان به مقدسات مردم افغانستان و تمام مسلمانان نیست. این گروه در گذشته بارها مساجد را به هدف یا بهانه از بین بردن فردی یا افرادی مورد حمله قرار داده و بارها مساجد را سوزانده اند، ملاامامان و روحانیون را به شهادت رسانده اند، خانههای مردم را آتش زده اند که در آن دها جلد قرآنکریم سوزانده شده است و… اما این بار از یک جهت این عمل طالبان غریب و جدید می نماید که به بدترین و نامحترمانه شیوه از قرآنکریم استفادۀ ابزاری کردند.
از آغاز نیز روشن بود که طالبان، مسلمانان خوب نیستند و بیشتر از اسلام استفادۀ سیاسی می کنند بنابراین نباید از آنان توقع حرمت به مقدسات مسلمانان را داشت که این بار نیز ثابت گشت که چنین نظری درست بوده است.
کاری که طالبان با قرآن کریم به هدف کشتن والی لوگر انجام دادند، چندان کاری ناشایست بود که میتواند توجه ما را به چند نکته جلب کند و یا در واقع تذکراتی را در پیوند باعث گردد.
نخست این که حرکت طالبان کاملاً آشکارا در تضاد با آموزه های اسلامی و بشری است. این گروه به هیچ چیزی حتا به آن چه که خود ادعا می کنند احترام نمی کنند و باور ندارند. بنابراین، باید و به هر صورت ممکن حساب این گروه را از اسلام و قرآن جدا کرد. آن گونه که در این اواخر برخی از علما و روحانیون و نیز کشورها علیه این گروه جنایت کار جبهه گرفته اند و اعمال آنان را خلاف اوامر اسلام می خوانند، باید بر آن تاکید گردد و ادامه پیدا کند.
البته که این مخالفت تنها در داخل کشور کافی نیست بلکه باید به صورت جهانی و منطقهیی آن نیز ادامه یابد.
موضوع دیگر تغییر سیاستهای حکومت است. آنگونه که همه در جریاناند، حکومت از دیربازی دنبال مصالحه با همین گروه جنایتکار است که این خود به نحوی جنایتهای طالبان را تایید میکند که سرانجام، جلو هر نوع مبارزه و ایجاد مخالفت های کتلهیی علیه آنان را گرفته است. حکومت از یک سو حملات طالبان را محکوم می کند و از سوی دیگر در صدد رهایی زندانیانی است که در حین انجام حملات انتحاری گرفتار شده اند. از یک سو، پولیس و ارتش با این گروه ها می جنگند و تلف میشوند و از سوی دیگر، سیاست های حکومت باعث امتیازدهی برای آنان می گردد که این خود کاری بس پوچ و بیهوده و در عین حال خودکشی است.
مورد دیگری که می توان به آن در این جا اشاره کرد، موضع مردم و جامعۀ مدنی و نهادهای دینی و مذهبی است که اکثراً با سکوت از کنار جنایت های طالبان می گذرند. باری کشیش امریکایی موسوم به تری جونز قصد سوزاندن قرآنکریم را کرده بود که مردم برخی از ولایات افغانستان در اعتراض به چنین عملی به جاده ها ریختند و حتا جان ده-ها نفر گرفته شد و نیز اماکن و املاک مردم به آتش کشیده شد. دهها نهاد مذهبی و دینی اعتراض شان را نسبت به عمل آن کشیش بیان داشتند. بار دیگر در یک عمل آگاهانه و یا غیر آگاهانه شماری از نسخههای قرآنکریم در بگرام به آتش کشیده شد که مردم و همان نهادها بار دیگر دست به رفتارهای خشونتآمیز زدند. پرسش اینجاست که که قربانی کردن قرآن کریم در روز عید قربان به هدف به شهادت رساندن والی لوگر انجام دادند چه تفاوتی با کار آن کشیش امریکایی و یا سربازان آن کشور در بگرام دارد؟ چرا تا کنون هیچ حرکتی در تقبیح این عمل طالبان سامان نیافته است. وقتی طالبان می آیند و مواد انفجاری را در قرآن کریم جابه جا میکنند و قرآنرا از بین میبرند چه تفاوتی با کار آن کشیش کافر دارد.
پیشنهاد این نیست که خدای نخواسته مردم و یا نهادهای مدنی و مذهبی برای تقبیح این رفتار طالبان، دست به اعمال خشونتآمیز بزنند و به جان و مال مردم خساره برسانند بل-که پرسش از سکوت آنهاست.
این سکوت گاهی آدمی را به مردد میسازد که نکند همان گروهها و نهادهایی که دیروز در برابر بیحرمتی امریکایی-ها دست به اعتراض زدند و امروز خاموش اند نیز به اشارۀ طالبان و استخبارات کشورها کار کرده باشند. زیرا اگر اسلامیت و انسانیت مد نظر آنان بوده پس کاری را که طالبان در لوگر انجام دادند نیز باید مد نظر آنان باشد. میان کار تری جونز و سربازان امریکایی در بگرام با کاری که طالبان در روز مقدس عیدقربان انجام دادند تفاوتی وجود ندارد و این وظیفۀ ایمانی و وجدانی هر مسلمان و انسان است که در برابر این حرکت جنایتکارانه و نامحترمانۀ طالبان موضع بگیرد و اعتراض کند.
Comments are closed.