احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:1 جدی 1392 - ۳۰ قوس ۱۳۹۲
آخرین شبِ آذرماه را در تقویم و فرهنگ کهن آریایی، شب یلدا نام نهادهاند. این شب، از غروبِ آفتابِ آخرین روز پاییز، تا طلوع آفتابِ نخستینروزِ ماه دی را در بر میگیرد که از آن پس، شبها کوتاهتر شده میرود.
نوروز، سـده، مهرگان و یلدا همه و همه رویدادهایی طبیعی و زیبـا به شمار میآیند که آریاییها بر این بنیاد نیک، آنها را پاس میداشتند. تاریخ به خاطر دارد که در گذشته این سرزمین آیینها و سنتهای کهنِ فراوانی برای تجلیل از زیباییهای آفرینش و رو آوردن به همزیستیِ نشاطآور وجود داشته است. بدون شک این جشنها که هرکدام یادآورِ موهبتهای خداوندی و لطافتهای عالمِ خلقت است، هرگز با آموزههای اسلامی مغایرت نداشته و ندارند. اما با اینهمه، طی ادوار مختلف، بر اثر جزماندیشی و قشریگری برخی ها، این سنتها و جشنهای نیکو بهتدریج مطرود و مهجور گشتند. اما اکنون به یُمن روشنگریهای فرهنگدوستانِ مومن و متدین، این رسومِ پسندیده به خاستگاههای اصیلِ خود بازمیگردند.
افغانستان سرزمینیست با تاریخ زرین و پُربار. مردمِ این سرزمین ریشههای بسیار عمیقی با گذشتۀ باستانیشان دارند؛ ریشههایی که یک سرش به امروز و سرِ دیگرش به هزارههای قبل میرسد. هرچند افغانستان امروزی، درگیر تنشهای بسیارِ هویتی و فرهنگیست و جنگها، سیاستهای کورِ قومی و زبانی سبب شده که روحیۀ ملی مردم تضعیف گردد؛ اما با اینهمه، فرهنگِ کهن و درخشانِ این سرزمین، که بیهیچ تردیدی میراث مشترک تمام اقوام ساکن افغانستان است، میتواند بستر مناسبی برای تحکیم وحدت ملی فراهم سازد. نگاه علمی و بهدور از تعصب به این فرهنگ باستانی، میتواند نقطۀ پیوند تمام افغانستانیها گردد.
مسلماً خلاف آنچه که امروز افراطگرایان دینی و یا متعصبان قومی تبلیغ میکنند، جشنها، اعیاد و دیگر مظاهر کهنِ آریاییهای قدیم، زمینۀ بسیار خوبی برای همدیگرپذیری و همزیستیِ مسالمتآمیز است که انسان امروز افغانستان را به گذشتۀ دیروزش پیوند میزند و همۀ باشندهگانِ این دیار را به اصیلترین و عمیقترین ریشههایشان وصل میسازد. اینجاست که همهگان دارای یک هویتِ پُرافتخار و کلان میشوند و دامنِ تمام نزاعهای ویرانگرِ هویتی برچیده میگردد.
در سالهای پسین کم نبودهاند کسانی که همواره در برابر گرامیداشت از جشنها و رسوم باستانی، ایستادهگی و مخالفت کردهاند و سعی داشتهاند که ریشههای مردمِ این مرز و بوم را با گذشتۀشان قطع کنند. آنها همیشه دلیل آوردهاند که چنین آیینهایی، خلافِ آموزههای اسلامی میباشد. حال آنکه تاریخ ۱۵۰۰سالۀ خراسان اسلامیِ دیروز (افغانستان کنونی) به خاطر دارد که دین مبین اسلام، هرگز در مقابل جشنها و اعیاد باستانی و پسندیده موضع خصمانه نگرفته است. مخالفت با رسوم و عنعناتِ نیک باستانی، از گذشته تا امروز فقط از ذهنهای سطحینگر و افراطی برخاستهاند؛ همان اذهانی که از تفکر و فرنایشِ عمیق عاجز اند و در برابر کوچکترین دگراندیشییی بهراحتی دست به تکفیر و خشونت میزنند.
به هر روی، نباید فراموش کرد که ما ملتی هستیم با ریشههای گشنبیخ که سدههای درازی، راه و رسمِ مدنیت را به جهانیان آموختهایم. هرچند در درازنای تاریخ دچار افول گشتیم، ولی چارهیی نیست جز نگاه به گذشته و پند گرفتن از آن. ما باید روح و جوهرِ دین مبارک اسلام را بشناسیم. این دین مبین به ما میگوید که دانش را، علم را، صنعت را و تمام چیزهای نیک را، باید از سرتاسر جهان فرا گرفت و سنتها و عاداتِ زشت را ترک، و سنتهای زیبا و پسندیده را احیا کرد.
بیتردید بهخاطر نشناختنِ روح لطیف و جوهرِ دلانگیزِ دین مبارکِ اسلام است که امروز عدهیی بهجای افشاندنِ تخم محبت و پاسداشت مواهب خداوندی؛ لب و بینیِ همسرانشان را با چاقو میبُرند، شماری نیز هممیهنانِ خود را حرامی میخوانند، و گروهی هم خود را میانِ مردم منفجر میسازند و همۀ این اعمال وحشیانه را زیر نام اسلام مرتکب میشوند. امروز برخلاف گذشته، سینههای ما را کینهها انباشته و به جای مهرورزی، دشمنِ جان یکدیگر شدهایم. شاید ما تاوان همین ازخودبیگانهگی و فراموشی را میدهیم.
آری، بهراستی ما فرسنگها از اصالتِ فرهنگی و اسلامیمان دور افتادهایم و امروز بهشدت دچار بحرانِ هویت و عصبیتِ قومی شدهایم. پس بیاییـم در این شبِ یلدای امسال که نماد پیروزی روشنایی بر تاریکی، و پیروزی دانایی بر جهل است، نگاهی علمی و عمیق به ریشههای تاریخی و دینیمان بیندازیم. بیاییم به الهام از شب یلدای امسال، به جنگِ تمام تاریکیها و کژاندیشیها برویم و دروازههای ذهنمان را برای همیشه به روی هرگونه تعصب و عناد ببندیم و صادقانه همه با هم (تمام اقوام ساکن در افغانستان) با تکیه بر درختِ کهن و گهربارِ تاریخی و اسلامیمان، یکدیگر را برادر، برابر و همسرنوشت خطاب کنیــم.
Comments are closed.