احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:11 جدی 1392 - ۱۱ جدی ۱۳۹۲
گردآوری و ترجمه: زهره دودانگه
دانشگاه فمنیستی در ناروی
دانشگاه فمنیستی شمالی (NFU) (3) به عنوان یک نهاد خصوصی در اکتوبر ۱۹۹۱ توسط ایالت نوردلند، شهرداریهای محلی و افراد خصوصی در شمال ناروی بنیانگذاری شد.
دانشگاه از این نظر که در یک منطقۀ بسیار کمجمعیت و دور در شمال ناروی، بالای مدار قطب شمال قرار گرفته ـ و جابهجایی و سفر در آن اغلب دشوار، طولانی و پُرهزینه است ـ منحصر به فرد است. عملکرد دانشگاه فراتر از ارایۀ دورههای علمی است، بلکه مرکزی علمی است که در آن تجارب و دانشِ زنان قابل رویت، بازشناسی و حاوی ارزش شده و توسعه مییابد. یک مکان ملاقات است میانِ دانش نظری و عملی، رسمی و غیر رسمی. این دانشگاه همچنین امکان توسعۀ شبکهها، فرصـتهای آموزشی و استراتژیهای کاری را فراهم میکند.
این پروژه، ابتکار دو زن بود؛ ماریت استملند (Marit Stemland) و بریت ووآ برگ (Berit Woie Berg) که در شهرستان Steigen در ایالت نوردلند زندهگی میکردند. هردوی آنها بهشدت و به میزان برابری درگیر کار در شهرداری بودند. ایده، حاصلِ ملاقات با بنیانگذار اولین دانشگاه فمنیستی در جنوب ناروی و استادی از دانشگاه اسلو بود. در مرحلۀ پیش از پروژه، فعالان اصلی برای لابی کردن و ایجاد ارتباط با دولت و تمام شهرداریهای ایالت تلاش کردند. همچنین ارتباطاتی با موسسات آموزشی خارج از ایالت برقرار شد تا نیازهای یک دانشگاه فمنیستی سنجیده شود و از همه مهمتر آنکه دوستانی در سازمانهایی کلیدی پیدا شوند. در طول مرحلۀ پیش از پروژه بر روی گرفتن سرمایه، تأسیس دانشگاه، توسعۀ دورههای آموزشی، ایجاد شبکهها، جمعآوری اطلاعات و ایجاد یک ساختار سازمانی تأکید میشد.
نخستین هدف پروژه، تأسیس یک مرکز آموزشی بود، اما در مرحلۀ برنامهریزی و توسعۀ هدف تغییر یافت. دانشگاه بیشتر به یک مرکز دورههای آموزشی تبدیل شد؛ تبدیل به مرکزی شد که به جمعآوری کلیۀ انواع تجارب و دانش از سوی زنان و دربارۀ زنان اولویت میدهد، و این دانش هم شامل دانش عملی و هم دانش نظری میشود.
ایده برای دانشگاه فمنیستی بهموقع بود. چنان که پیش از دهۀ ۱۹۸۰، جهتگیری سیاست منطقهیی نارویی به سویی بود که زنان را در جایگاه وظایف محدودی مانند مراقبت از فرزندان و سالمندان و خانهداری قرار دهد. در آغاز دهۀ ۱۹۸۰ در سطح ملی روشن شد که توجه باید به سوی نقش مولد زنان در فضای منطقهیی هدایت شود. این مسأله تصدیق شد که زنان در سطح وسیعی پتانسیل زیادی را برای رشد در زندهگی اقتصادی و جامعه ارایه میدهند، هم به عنوان نیروی کار و هم به عنوان بدنۀ رو به رشدی که دارای صلاحیت است. گسترش [حضور] زنان به عنوان مشارکت کنندهگان فعال در سیاست منطقهیی، بستر مناسبی را فراهم کرده است که ایدۀ یاد شده آغاز شود و دانشگاه تأسیس گردد.
سرمایهگذاری پروژه از سوی شهرداریها و ایالت انجام شد. ایالت به این پروژه به عنوان فرصتی برای حمایت از موسسهیی نگاه کرد که میتواند تجارب و دانشی را که از پروژۀ زنان (که در آن زمان توسط ایالت آغاز و حمایت شده) به دست میآید، جمعآوری کرده و ارایه دهد. پروژه از سوی متخصصانی در بالاترین رده در ایالت و شهرداریها، سیاستمداران، شهردار و کمیتههای شهرداری و ایالتی و گروه حمایتگری از زنان مردمی در شهرداری حمایت میشد.
پروژه اکنون توسط گروه هدایتکنندهیی که اولویتهای کار را تعیین میکنند، و یک راهنمای پروژه، مجری و مدیر که اولویتها را اجرا میکنند، پیش میرود. کارکنان پروژه ار طریق یک ساختار همکارانه کار میکنند. فرهنگِ تعریفشده باز و دموکراتیک است.
مانند تمام پروژهها، این پروژه به دور از دشواری و چالشها نبوده است، [خصوصاً] با توجه به اینکه یک بنیاد خصوصی در زمینۀ آموزش بوده و نیز در ناحیهیی از ناروی قرار گرفته است که فواصل طولانی و رفتوآمدی پُرهزینه دارد. در مواجهه با این دشواریها، دانشگاه به رشد ادامه داد و الان ۳۰ درصد از سرمایهاش را از دولت میگیرد. دانشگاه همچنین دورههایی در حوزۀ رهبری (leasership)، زبان، آموزش بزرگسالان و آموزش کارآفرینی و نیز برنامههای ابتکاری دیگر ارایه میکند. نقش [دانشگاه] به عنوان مرکز دانش زنان آنها را قادر کرده تا در طیفی از شبکهها و پروژهها در سطوح محلی، منطقهیی، ملی و بینالمللی درگیر شوند.
پانوشت:
۱ـ EUROFEM
۲ـ کنفرانس بینالمللی جنسیت و سکونتگاه انسانی
۳ـ The Northen University
Comments are closed.