احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





۲۸ اسد، روز استرداد استقلال کشور فرخنده باد از بانی استقلال تا حامی استقلال

گزارشگر:سه شنبه 27 اسد 1394 - ۲۶ اسد ۱۳۹۴

هرچند در رابطه با سالروز دقیق استرداد استقلال کشور اما و اگرهای بسیاری وجود دارد؛ با این وجود ما به تقلید از سنت نادری و پس از آن مشی رژیم کمونیستی تا کنون از ۲۸ اسد تجلیل کرده‌ایم. مورخان بسیاری هستند که با وجود مطالعات بسیار اما هیچ نقطه عطف تاریخی‌یی در این روز نیافته‌اند و بر این نظرند که اگر قرار باشد روزی را به عنوان روز استقلال کشور یاد کنیم، می‌توان روزی که امان‌الله شاه جوان اعلامیه تاریخی مبنی بر استقلال کشور را صادر کرد، یعنی نهم حوت را روز استرداد استقلال کشور عنوان داد و یا mnandegar-3عده‌ای دیگر چون محمد صدیق فرهنگ بر ۲۴ حمل به عنوان روزی که شاه جوان در مرادخانی کابل در حالی که شمشیری برهنه بر کمر بسته بود، به نطقی تاریخی پرداخت را روز مناسب‌تری می‌دانند. با وجود همه این‌ها نادر خان در زمان زمامداری خود با تغییر روز استقلال به هفته استقلال، تاریخ آن را هم به ۲۸ اسد انتقال داد و پس از آن با تغییراتی این روز در نهایت بر جای خود باقی ماند. همه این تاریخ‌ها و روزهای متعدد هرچند ممکن است تداعی‌گر اختلاف نظر در میان تاریخ‌نگاران و یا دستبرد برخی از سیاسیون در رویدادهای تاریخی باشد، اما از یک منظر دیگر می‌توان گفت که پدیده‌های تاریخی در جریان زمان به گونه تدریجی به وقوع می‌پیوندند و نمی‌توان روز مشخصی را برای مناسبت‌های بزرگی چون استقلال کشور انگشت‌نشان کرد.
روند تکامل تاریخ و رویدادهای تاریخی، روندی تدریجی و زمان‌بر است. با توجه به این مقوله، می‌توان مدعی شد که دستاورد بزرگی چون استقلال کشور امری تدریجی و جاری در روح زمان بوده است. ما حتا اگر امان‌الله خان را به عنوان کسی که استقلال کشور را رقم زد، بدانیم هم باز باید دست یافتن به آرمان متعالی استقلال را در طول دوره مبارزات سیاسی او جستجو کرد؛ هرچند همه می‌دانند که شاه امان‌الله غازی به عنوان پادشاه بلامنازع و مشروع کشور در آن زمان، نقش رهبری این روند را داشته و چه بسا بسیاری از سربازان گمنامی که در راه استقلال کشور شمشیر زدند و دار و ندارشان را به فنا دادند. پس به این ترتیب باید گفت هرچند رمزگذاری و روزنگاری و چهره‌گرایی همواره کلیدی برای خلاصه کردن و فهم تاریخ بوده، اما بدون شک همیشه درک و مواجهه درست و واقع‌بینانه وقایع تاریخی را به بیراهه برده است. در نتیجه اگر به گونه مشخص بخواهیم به سالروز استرداد استقلال کشور و خالق این روز برگردیم، باید گفت که نه تنها ۲۸ اسد روز استقلال کشور است و نه هیچ روز مشخص دیگری؛ بلکه تحصل استقلال کشور یک روند تدریجی در طول مبارزات بسیار وطن‌پرستان کشور بوده و است. از سوی دیگر با تبعیت از همین قاعده، خلاصه کردن چنین دستاوردهای بزرگ تاریخی‌یی به پای یک یا چند فرد، همواره نوعی فریب تاریخی است؛ واقعیت این است که استقلال کشور حاصل نه زحمات فردی امان‌الله خان است و نه نادر شاه و اخلافش، بلکه اگر قرار است اکلیل گُلی به پای کسی گذاشته شود، باید به پای همه رادمردان وطن‌پرستی گذاشته شود که در طول تاریخ برای استقلال کشورشان تپیده و خون داده‌اند.
حالا اگر بخواهیم با همین منطق به سراغ پاسداران استقلال کشور در طول تاریخ پس از ۱۲۹۸ سفر کنیم، دیده می‌شود که در کنار چهره‌های وطن‌فروش و زبون بسیاری که بر علیه استقلال و تمامیت ارضی کشورمان شمشیر زده‌اند، چهره‌های ماندگار بسیاری هم بوده‌اند که این جماعت هرچه دارد از برکت وجود آنها است. قهرمان ملی کشور، شهید احمدشاه مسعود یکی از همین خورشیدهای تابناک است که همواره بر تارک آسمان این سرزمین می‌درخشد. کسی نمی‌داند که اگر او و همرزمان مجاهدش نبود، امروز ما در قید اسارت شوروی می‌بودیم و یا در دام بازی‌های کثیف پاکستان. مبارزه شهید مسعود در دو مقطع، نخست در برابر اشغال و تجاوز کشور از سوی شوروری که تحت نام جهاد مسما است و سپس در برابر تجاوز و دست‌اندازی‌های پاکستان که از طریق طالبان انجام می‌شد و به دوره مقاومت مسما است، در یک تحلیل عینی، تلاش برای رهایی کشور از چنگ تجاوز بیگانگان و دفاع از استقلال کشور بوده است. به این ترتیب او را می‌توان نماد استقلال‌طلبی کشور در دوره جهاد و مقاومت شناخت. در ضمن نباید فراموش کرد که همواره رهروان مسیر استقلال و آزادی در طول تاریخ از جمله شهید مسعود، نه تنها از آن جهت که در راه استقلال کشور جان‌نثاری کرده‌اند، از اهمیت برخوردارند، بلکه از آنجا که مانع خاموشی چراغ استقلال‌طلبی در مسیر تاریخ شده‌اند، به علوّ درجات ممکن راه یافته‌اند. به این ترتیب به بهانه روز استقلال نه تنها باید یاد و خاطره بانیان استقلال کشور در ۱۲۹۸ را زنده کرد، بلکه باید شمعی به یاد بزرگانی چون قهرمان ملی کشور هم برافروخت.

اشتراک گذاري با دوستان :

۲ نظر

  • Shah Jahan گفت:

    رهبر حزب اسلامی گلبدین نفر خاص حمید گل پاکستانی که پدر اندر پسران گلبدین است چند روز پیش مردار شد حال گلبدین مانند سگ دیوانه به هر در و دروازه سر میزندهمه از وی نفرت دارد. میخواهد تا جای پا برای خود پیدا کند. بچه خوانده حمید گل منفور از غلام بودند به فرد فرد مملکت معلوم است تو نوکر مزدور پنجابی جنایت کار خاین به وطن و قاتل هزران هموطن بیگناه افغان هستی مردم افغانستان از چهره کثیف نجست مانند حمیدگل پنجابی نفرت دارند. منتظر روزی هستیم مانند حمید گل پنجابی از دنیا روسیاه روی مردم مثل حمید گل برایت به خاطر جنایات که در تخریب شهر کابل و قتل مردم بیگناه به دستور حمید گل پنجابی تو لعین نمودی هزاران بار نفرین برایت خواهد فرستاد.حاجی صبور

  • Shah Jahan گفت:

    جنرال دوستم سنگرشکن با فرزندان غیورت واقعأ مردانه وار در مقابل پنجابی ها و نوکرانش عملأ در صحنه ایستادگی کردی یک بار یگر درس تاریخی به پنجابی ها و نوکران کاسه لیس های پنجابی این بیغیرت های شناخته شده درس درس تاریخی دادی امروز۲۸ اسد یکهزار نفر در مقابل دولت می جنگیدند به دولت در فاریاب تسلیم شد دست از جنک کشیدن جنرال ها و نظامی های پاکستان را مردار کردند. ساحات وسیع سمت شمال کشور را بزمان کم قسمی که به مردم وعده نموده بودی بکمک نیروی مردمی شریف وطن و قوا مسلح غیور کشور مدبرانه سازماندهی کردی جای نهایت خوشی و سرفرازی به فرد فرد وطن دوست افغان است در قلب همه ملت شریف جایگاه خاص دارای در حفظ و امان خداوند باشی موفقیعت بیشتر برایت می خواهیم باید دولت بدون تعصب لسانی رتبه مارشالی را طی مراسم رسمی برایت منظور کند حق مسلمت است نباید از موفقیت هایت چشم پوشی کنند. هر افغان که یک پنجابی و یا غلامانش کاسه لیسان پنجابی مردار کند فرزند اصیل وطن است .این پنجابی های کثیف نجس در حق ملت افغان جنایت زیادی نموده وطن مارا بسیار به همکاری مشت کودن جاسوس غلام مانند غلام فاروق وردک خرم وردک گلبدین جاسوس جانان موسی زی سفیر بیغیرت افغانستان این پلید درین روزهای نزدیک نزد مولوی فضل الرحمن پنجابی قاتل هزاران افغان رفته عذر و زاری کرده ما را کمک کن بغیرت سفیر بدخت کدام پلید تو بغیرت را به صفت سفیر در اسلام آباد تعین کرده عزت و اعتبار مملکت افغان ها را فروختی تو کودن باید از وزارت خارجه از کار عاجل برطرف از تشکیلات وزارت کشیده شود. این طور سفیر چاپلوس دست پنجابی ها را مانند غلام فاروق وردک ببوسد به درد افغانستان نیمخورد باید مردانه از منافع افغانستان دفاع کند زنچو سفیر بدرد ملت نمیخورد.حاجی صبور