احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:28 دلو 1392 - ۲۷ دلو ۱۳۹۲
برگردان: محمد عودباشی
سینماگرانِ دنیا تا کنون فلمهای متعددی بر اساس آثار شکسپیر ساختهاند که در اینباره میتوان به فلمهای ریچارد سوم، سیارۀ ممنوعه، هنری پنجم و مکبث اشاره کرد که هر کدام به دلایلی، جزو آثار مطرح سینمای جهان قرار گرفتهاند. ویلیام شکسپیر در طول زندهگیاش بیش از ۳۸ نمایشنامه نوشت، اما برای بعضی از آنها تنها شواهدی ضمنی وجود دارد و هیچ نسخۀ خطی بازماندهیی از آنها نمیتوان یافت. حتا اگر درخشش غزلهای او درنظر گرفته نشود، اما شکوه و نفوذ شکسپیر موجب شد تا او نامش را به عنوان بزرگترین نویسندۀ انگلیسیزبان جهان به ثبت برساند. گرچه برخی معتقدند فرانسیس بیکن، کریستوفر مارلو یا دیگر کاتبان مربوط به دورۀ ملکۀ الیزابت، تأثیرگذارتر از شکسپیر بودند. درست است که نمایشنامههای وی بارها روی صحنه اجرا شده است اما هنگام نمایش فلم وسعت نبوغ شکسپیر، بیان متنوع و متفاوتِ او بیشتر ملموس میشود. در هر دورهیی فلمهای جدیدی در ژانرهای کمدی، تاریخی و تراژدی از آثار او ساخته شده است، اما گاهی این آثار از قالب درامهای کاملاً اجتماعی شکسپیر فاصله گرفته و به حدی بهروزرسانی شده که بیان شیوای او به بیراه کشانده شده است. البته هر چند وقت یکبار اثر قوی و متناسب با آثار شکسپیر تولید میشود که جان تازهیی به متون ۴۰۰ سالۀ وی میدهد. در این گزارش، مروری بر بهترین اقتباسهای سینمایی از آثار شکسپیر داشتهایم.
هیاهوی بسیار برای هیچ، نسخۀ ۲۰۱۲
جاس ویدون فلم هیاهوی بسیار برای هیچ را سال ۲۰۱۲ جلوی دوربین برد. او این فلم را در ۱۰۸ دقیقه و با بودجۀ کم ساخت. ویدون این فلم را در ۱۲ روز در خانۀ خودش در شهر سانتا مونیکا به شکل سیاه و سفید کارگردانی کرد. فلم هیاهوی بسیار برای هیچ بهدلیل صرفهجویی در هزینۀ تولید، بودجۀ کم و صرف زمان کوتاه برای فلمبرداری مورد توجه همهگان قرار گرفت. این ساختۀ جسورانۀ ویدون باعث شد تا مجلۀ تایم به ۱۰ فلم برتر که برگرفته شده از آثار شکسپیر بود، بپردازد.
ریچارد سوم
ریچارد لانکرین سال ۱۹۹۵ فلم سینمایی ریچارد سوم را کارگردانی کرد. این فلم را شرکت یونایتد آرتیست تولید کرد و در آن بازیگرانی چون ایان مک کالن، جیم براد بنت و آنت بنینگ به ایفای نقش پرداختند. این فلم به عنوان یک اثر سرگرمکننده از آثار شکسپیر مطرح شده و ایان مک کالن نقش ریچارد را بهعهده داشت. در این فلم مک کالن برای ایفای این نقش به شکل عجیبوغریب گریم شده بود و همین باعث شد تا مورد توجه تماشاگران قرار بگیرد. کالن این نقش را به گونهیی ایفا کرد که مخاطب مجذوب ویژهگیهای شخصیت ریچارد شد. لوکیشن فلمبرداری فلم ریچارد سوم مکانی متفاوت در انگلستان است که مخاطب با دیدن آن، دوران نازیهای آلمانی در سال ۱۹۳۰ برایش یادآوری میشود. این فلم همچون قطاری سریعالسیر مخاطب را با خودش همراه میکند.
داستان وستساید
رابرت وایز و جروم رابینز سال ۱۹۶۱ فلم سینمایی داستان وستساید را با حضور بازیگرانی از جمله ناتالی وود، ریچارد بیمر و ریتا مورینو کارگردانی کردند. وایز در این فلم رومئو و ژولیتی مدرن را در میان گروههای نیویارکی دهۀ ۶۰ به تصویر کشید. فلم داستان وستساید توفانی از نبوغ تیاتر و سینما است. فلمنامۀ این اثر را ارنست لمن، نویسندۀ فلم شمال از شمال غربی نوشت و موسیقی ماندگار برنشتاین و ساند هیم این اثر را درخشانتر کرد. سازندهگان این اثر با تغییر دادن تراژدی سال ۱۵۹۰ شکسپیر آن را به ملودرام قرن بیستم که در نوع خودش شاهکاری است، تبدیل کردند. این اثر ادای احترام به مقام شکسپیر است. البته برخی از عناصر داستان در این فلم بهخوبیِ دیگر عناصر، پرداخت نشده که در اینباره میتوان به نقش ناتالیوود اشاره کرد.
مکبث
فلم مکبث را اورسن ولز سال ۱۹۴۸ کارگردانی و خودش هم در این فلم بازی کرد. در کنار او جَنِت نولان و دن او. هرلیهی هم به ایفای نقش پرداختند. تا کنون هیچ فردی در بازیگری و کارگردانی، سختیهای ولز را تحمل نکرده است. او در این راه سختیهای زیادی کشیده و شاهکارهایی چون همشهری کین و نشانی از شر را در کارنامۀ هنریاش به ثبت رساند. او برای بهدست آوردن پروژههایی چون اتللو و دن کیشوت که از دستش درآورده بودند، تلاش بسیار زیادی کرد. با وجود اینکه در۲۰ سالهگی لقب نابغه را به ولز دادند، اما برای ساخت فلمهایش باید با التماس پول قرض میکرد و با چنگ و دندان فلمهایش را میساخت. میتوان گفت فضای فلم مکبث سرگرمکننده، وحشتناک و عجیب و غریب است. ویژهگی این فلم قتل و جادوی سیاه است که ارزش یک بار دیدن را دارد. گرچه سه ساحرۀ عجیب و غریب در این فلم به تصویر کشیده شدند، اما دیدن این سه ساحره آنقدر جذاب است که مخاطب آرزوی دیدنِ چنین پدیدههای عجیبوغریبی را دارد.
هنری پنجم
هنری پنجم ساختۀ کنت برانا در سال ۱۹۸۹ است. برانا در این اثرش در کنار سایمن شفرد و رابی کالترین به ایفای نقش پرداخته است. یکی از ویژهگیهای برانا در کارگردانی، قرار دادن نکات جالب توجه برای ستارهگان فلمش است، اما در کارگردانی و بازیگری فلم هنری پنجم خبری از این ویژهگیها نیست، ولی نکتۀ جالب این است که او بعد از نمایش این فلم با اعتماد به نفس بالا از این اثرش دفاع کرد و در نشستهای نقد و بررسی فلم، همراه دیگر عوامل ساخت آن، از علاقۀ بیش از اندازه به شکسپیر سخن گفت. برانا در سخنرانیهایش نقد منفیِ منتقدان را بیاساس قلمداد کرد.
کوریولانوس
رالف فاینس سال ۲۰۱۱ فلم کوریولانوس را با بازی خودش، جرارد باتلر و ونسا ردگریو جلوی دوربین برد. رالف فاینس در زمرۀ بازیگران مطرح است. فلمنامۀ این فلم را جان لوگان نوشته و فاینس در این فلم نقش مردی خشن را بازی میکند. در این فلم صحنههای خشونت میان بازی رالف فاینس و جرارد باتلر به حدی زیاد میشود که از زبان نرم شکسپیر فاصله میگیرد، اما چیزی که در نهایت فاینس به عنوان میخ فلم میکوبد، یکی از همان بازیهای مختص شکسپیری است که حتا استادان انگلیسیزبان نیز آن را بهندرت بهدرستی میخوانند، ولی در این فلم به شکل کاملاً جدیدی به آن پرداخته شده است. داستان این فلم مانند آثار دیگر شکسپیر چون هملت، شاه لیر، رویای شب نیمۀ تابستان و تاجر ونیزی قابل پیشبینی نیست و نمیتوان آن را حدس زد. در واقع مخاطب متوجه نمیشود که قرار است در ادامۀ فلم چه اتفاقی بیافتد. همۀ این موارد باعث شده تا این فلم ارزش یک بار دیدن را داشته باشد.
سیارۀ ممنوعه
سیارۀ ممنوعه عنوان فلم فرد ام. ویلکاکس است که سال ۱۹۵۶ با حضور بازیگرانی چون والترپیدگون، انهفرانسیس و لزلی نیلسن ساخته شد. این فلم بر اساس توفان شکسپیر در سال ۱۹۵۶ نوشته شده و فلمی کلاسیک و علمی و تخیلی محسوب میشود که پس از گذشت هفت دهه از تاریخ نمایشش، هنوز نیز در نوع خود جسورانه و غیرمنتظره به حساب میآید. اما آن چیزی که سیارۀ ممنوعه را در این فهرست قرار میدهد، ظرافتی است که ویلکاکس در مقام کارگردان و نویسندهگان آن یعنی سیریل هیوم، ایروینگ بلاک و آلن ادلردر تولید آن به خرج دادهاند.
فرار
فلم فرار را آکیرا کوروساوا سال ۱۹۸۵ با بازیگرانی چون تاتسویا ناکادایی، آکیرا تراو و دایسوکه ریو ساخت. اقتباس آکیرا کوروساوا از شاه لیر برای ساخت این فلم را میتوان تجربهیی جالب دانست؛ چیزی که فلم فرار را از دیگر تجربیاتِ اقتباسی از شاه لیر جدا میکند، دید وسیع و بلندپروازانۀ کوروساوا، هدایت استادانۀ او در صحنههای جنگهای تاریخی و همچنین نفوذ عجیب وی بر احساس اندوه درونیِ انسان در زمان مناسب است. اگر فلم فرار را در گذشته دیدهاید، دوباره آن را ببینید. اگر هرگز آن را ندیدهاید، همین الان برای تماشای آن اقدام کنیـد.
ژولیوس سزار
جوزف ال. منکیه ویچ سال ۱۹۵۳ فلم ژولیوس سزار را ساخت. در این فلم مارلون براندو، جیمز ماسون و جان گیلگاد بازی کردند. مجلۀ تایم در بررسیهایش فلم ژولیوس سزار را به عنوان بهترین فلم تولید شده از آثار شکسپیر در هالیوود خوانده است. اما پس از گذشت ۶۰ سال از تولید این فلم در هالیوود آثار قویتری ساخته شد و کارگردانان دیگر توانستند از این فلم پیشی بگیرند. با این که فلم ژولیوس سزار با مهارت بالایی تهیه شد و هرچند در دورۀ خودش توانمند و باشکوه بود، اما شاید امروزه خندهدار هم به نظر برسد. البته مارلون براندو برای ایفای نقش مارک آنتونی، نامزد اسکار شد. این در حالی است که خود منکیه ویچ اغلب برای این که شکسپیر در آثارش بهخوبی بدرخشد، از مسیر تلاش برای گرفتن جایزه فاصله گرفته تا رد پای شکسپیر بهخوبی به چشم بیاید.
هیاهوی بسیار برای هیچ
فلم هیاهوی بسیار برای هیچ را کنت برانا سال ۱۹۹۳ کارگردانی کرد. در این فلم او خودش در کنار اِما تامسون و دنزل واشنگتن بازی کرد. این فلم جزو پرستارهترین و بهترین نسخۀ تصویری از کمدیهای شکسپیر است که با وجود فلمهای قوی همچون هر طور شما دوست دارید، رویای شب نیمۀ تابستان و رام کردن زن سرکش، واقعاً میتوان گفت حرفی برای گفتن دارد. حتا اگر بخواهیم تمام نبوغ فلم را کنار بگذاریم، به اِما تامسون برمیخوریم که انگار برای ایفای نقش قدرتمند، باهوش و شوخطبع بئاتریس زاده شده است؛ کسی که برای گفتن دیالوگهایی چون «اگر من یک مرد بودم، قلبش را در بازار قورت میدادم»، ساخته شده تا با این نوع سخنوری هیجان را خلق کرده و مو را به تن سیخ کند.
هملت (۱۹۴۸)
هملت عنوان فلمی است که لارنس اولیویه سال ۱۹۴۸ ساخت. در این فلم خود او نیز بازی کرده است و در کنارش باسیل سیدنی و نورمن وولاند نیز حضور دارند. این فلمِ دو جایزۀ اسکار برای لارنس اُلیویر به همراه آورد که یکی برای بهترین فلم و دیگری برای بهترین بازیگر نقش اول مرد بود. هملت یکی از تأثیرگذارترین فلمهای روانشناسی است که تاکنون در ژانر کلاسیک ساخته شده است. با وجود اینکه مدت فلم دو ساعت و نیم است و شخصیتهای مهمی چون روزنکرانتز و گیلدسترن به طور کامل از متن داستان حذف شدند، اما این مسأله باعث نشد که از جذابیتها و ارزشهای فلم کاسته شود. تماشای جوان لاغراندامی که از عهدۀ سرمایهگذاری وسیع در این پروژه برمیآید، همچون تماشای ورزشکاری افسانهیی است که در ابتدای راه بوده و هیچ فرد دیگری به گرد پایش نیز نمیرسد.
گرفته شده از: مد و مه
Comments are closed.