احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:4 حوت 1392 - ۰۳ حوت ۱۳۹۲
در قدم اول تشریف همۀ شما فرهنگیان، نخبهگان، فعالین سیاسی، خواهران و برادران را در سیمینار امروزی خوشآمدید میگویم.
آرزو داریم سیمینار امروزی را به کمال موفقیت به پایان برسانیم و دادههای این سیمینار را بهخاطر سرنوشت مشترک همۀ مان استفاده کنیم.
البته آنچه را که میخواهم پیشتر یادآوری کنم اینست که طرح آجندای ملی با جمعی از نخبهگان کشور راهاندازی گردیده است. این طرح ده سال پیش از این بهگونۀ بسیار مختصر ارایه گردید و با مرور زمان و به همکاری نخبه گان این طرح غنیتر شده است و میرود تا افغانستان شمول شود؛ چنانچه ما در کنفرانسهای کابل استار و کانتیننتال دیدیم که مردم افغانستان به این طرح لبیک گفته و میگویند. افتخار این را تمام نخبهگان افغانستان و تمام کسانی که دلسوزانه و متهعدانه میخواهند افغانستان را نجات دهند دارند.
میخواهم چند دقیقۀ بسیار کوتاه در پیوند به طرح آجندای ملی صحبت کنم؛ این طرح در واقع مشکلات افغانستان را آسیب شناسی کرده و در مرحلۀ دوم این طرح میکانیزمهایی را ارایه کرده است که چطور میتوانیم با یک گفتمان میان خود به حل این مشکلات برسیم و این که چگونه میشود تا با این طرح نخبه گان افغانستان بتوانند نقشۀ راه را مشترک و متفق ارایه کنند.
از هژده ماه بدینسو فعالیتهای مستمر داشتیم، تمام نخبهگانی که به این طرح متمسک بودند فعالیتهای مستمری داشتند.
این طرح شامل پنج مرحلۀ ذیل بود:
۱-راه اندازی دیالوگ بینالافغانی، گفتمان ملی- مدنی.
۲-توافق روی دیدگاه مشترک ملی و اتخاذ استراتیژی واحد سیاسی.
۳-پروسۀ اعتمادسازی.
۴-ایجاد دولت وحدت ملی.
۵-ایجاد صلح پایدار- ریفورم یا اصلاحات گستردۀ سیاسی.
امروز میبینیم که صدها تن از نخبهگان افغانستان از سراسر کشور شامل طرح آجندای ملی میباشند و خداوند را شکرگذار هستیم که توانستیم برای نخستینبار یک دهلیز بزرگی را به طرف وحدت ملی، همگرایی، تفاهم و ایجاد یا دستیابی به صلح پایدار در کشور ایجاد کنیم.
اما حالا بسته گی به نخبهگان افغانستان دارد که چطور میتوانند نقشۀ آینده را با تفاهم میان خود بسازند.
امروز کنفرانس آجندای ملی منحیث یک چتر بزرگ و یک روند مستقل ملی در بازار ملی افغانستان حضور دارد؛ موقعیت ممتاز آجندای ملی در کنفرانسهای فعال و سیاستگزاری و کارهای کارشناسانۀ آن میباشد، امیدوار هستیم تا بتوانیم بعد از این شبکه سازی اجتماعی- سیاسی و فرهنگی داشته باشیم تا بتوانیم این طرح را اقصا و نقاط دور دست کشور برسانیم و از طریق جوانان افغانستان که چشم و چراغ این ملت هستند و آگاهی دارند و هفتاد درصد اجتماع را شکل میدهند، بتوانند با هضم این مسئله طرح اجندای ملی را برای مردم عام افغانستان برسانند تا از این طرق توانسته باشیم یک بیدار ملی را در کشور ایجاد کنیم.
سیمینار امروزی ما که تحت عنوان علمی- تحقیقی ایجاد دولت وحدت ملی و روند تقویت دولت- ملتسازی در کشور برگزار می شود، از چند جهت دارای اهمیت است.
نخست: شرایط حساس کشور ایجاب میکند تا چنین سیمیناری داشته باشیم.
دوم: فُرصت ایجاد شدۀ انتخابات را در پیش رو داریم.
سوم: یک تفاهمنامهیی از اکثر نامزدان ریاست جمهوری را در دست داریم که آنها تفاهم کردند و نماینده هایشان کتباً توافق کردند تا سلامت انتخابات حفظ شود و در فرایند انتخابات شاهد ایجاد یک دولت وحدت ملی در کشور باشیم.
از شرایط حساس کشور شما بهتر و بیشتر آگاه هستید که بحرانهای موجود است. ما فعلاً بحران وحدت داریم، بحران اعتماد، بحران مشروعیت و بحران مشارکت داریم و همچنان چالشهای عمدهیی را پیش رو داریم که عبارت از چالشهای امنیتی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی؛ و در ضمن آن مسایلی ملی را در کشور داریم که باید بدان پرداخته شود.
حالت امروزی کشور به گونهیی است که جامعۀ جهانی از کشور بیرون میشود و مشروعیت کنفرانس بن که سیزده سال پیش ایجاد شده بود تقریباً در حال تمام شدن است و بعد از سیزده سال عدم شکلگیری یک دولت ملی در افغانستان هم سبب شده است تا این سیمینار امروزی برگزار گردد.
مشکل دیگری که داریم اینست، رهبران و احزاب سیاسی به آن پخته گی نرسیده اند و رهبران سیاسی و قومی کشور بعد از سیزده سال یکبار دیگر به پایگاه قومی خود رجعت کردند و متأسفانه میبینیم که در نبود یک دولت ملی رهبران دوباره به پایگاه پیشین خود رفته اند.
امروز مشکل دیگری نیز است که ایتلافها اکثراً بر سر قدرت و تقسیم قدرت میان چهرهها است؛ پس این بحرانها و مشکلات را امروز در کشور داریم.
فُرصتی را که در پیش رو داریم یک فُرصت طلایییی به نام انتخابات است که میتواند هم فُرصت شود و هم یک تهدید باشد و این بسته گی به دید و انتظارات ما دارد که واقعاً از انتخابات پیش رو ما چه میخواهیم؛ آیا میخواهیم فقط بازی برد و باخت را تمرین کنیم و یا میخواهیم واقعاً انتخابات را به یک فُرصت به خاطر نجات کشور از بحرانهایی که در بالا برشمردیم بدانیم و مساعد سازیم.
آنچه را که ما از انتخابات پیش رو نیاز داریم اینست که بتوانیم تا ارزشها و ثبات موجود را حفظ کنیم و گذار مسالمتآمیز داشته باشیم به یک فردای با ثبات و تیم زعامت جدید افغانستان را به شکل مشروع آن ببینیم و توانسته باشیم که بقای ملی خود را بعد از انتخابات نیز حفظ کنیم.
پس مهم این است که چطور انتخابات را به یک فُرصت تبدیل کنیم و آنچه را که ما پیشنهاد میکنیم این است که دموکراسی، انتخابات، تفاهم، رقابت و تحمل پذیری داشته باشیم و یکبار دیگر یک نوع دموکراسی تفاهمی را به مجلس امروزی پیشنهاد میکنم تا اصل انتخابات را به صفت یک خط قرمز بدانیم اما چطور میتوانیم در فرایند انتخابات تفاهم نخبه گانی را در کشور ایجاد کنیم.
مردم افغانستان امتحان خود را در دفاع و حراست از این کشور بسیار موفقانه سپری کردهاند، اما آنچه در طول تاریخ افغانستان مشکل بوده است که رقابت میان نخبهگان کشور همیشه وجود داشته است و آیا امکان دارد تا در نبود احزاب ملی و در عدم شکل گیری یک دولت ملی در کشور، یک راهکار نخبه محور را در کشور پیشنهاد کنیم؛ تا نخبهگان افغانستان را وادار به تفاهم و همکاری به خاطر مسایل علیای کشور میان یکدیگر بسازیم. آنچه را که امروز با خود داریم یک تفاهمنامهیی است که شماری از نامزدان ریاست جمهوری تفاهم کرده اند تا سلامت انتخابات حفظ و در فرایند انتخابات دولت وحدت ملی ساخته شود.
مختصر میخواهم دربارۀ تعبیر و تفسیر مان از وحدت ملی بگویم. شرایط ایجاد دولت وحدت ملی را میدانید که کشور در حالت جنگ باشد، ناامنی با تهدیدهای بالقوه و بالفعل وجود داشته باشد و کشور در حال انتقال سیاسی باشد، بحرانهایی که قبلاً از آن یادآوری کردیم وجود داشته باشد در این جا است که رییس جمهور مسوولیت خود میداند تا از تمام نیروهای تأثیرگذار و نخبۀ کشور دعوت به عمل آورد تا در چارچوب دولت وحدت ملی به مسایل ملی افغانستان بپردازند و بر اساس اولویتهای ملی افغانستان به کشور رسیده گی کنند.
البته نحوۀ این دولت در نظامهای مختلف فرق میکند که در نظام پارلمانی بر اساس همان شمار نمایندهگانی که در پارلمان دارند در بخش اجرایی شریک میشوند اما در نظام ریاستی رییسجمهور از تمام نیروهای مطرح در کشور دعوت به عمل میآورد تا در چارچوب دولت وحدت ملی مشورت و تصمیمگیری خود را مشترک بسازند و دقیقاً ما در همچو شرایط قرار داریم؛ یعنی امروز تلاش جمعی به کار است تا افغانستان را از این مشکلات و بحرانها بیرون بکشد.
همانگونه که پیشتر هم نیز یادآوری کردم در کشور ما مشارکت یا در محور چهرهها است به خاطر تقسیم قدرت که شکنند است و دوم هم مشارکتی است در چارچوب یک اصل که به توافق میرسند و یک دیدگاه واحد را ایجاد میکنند، مشخصات مختصری را که از دولت وحدت ملی گفتم و دانشمندانی که این جا هستند روی بخشهای دیگر آن نیز صحبت خواهند کرد همین مؤلفههای آن است که ما میخواهیم دولت وحدت ملی در چارچوب آن تشکیل شود.
امروز به شکل عملی چیزی را که میخواهیم در آن دولت وحدت ملی باشد حداقل دو تا مشخصه و مؤلفۀ برجسته دارد و ما بارها این را یادآوری کرده ایم.
۱- چون هیچ کس به تنهایی نمیتواند تا این کشور را اداره کند و هیچ طرفی هم نمیتواند مقبولیت و مشروعیت مکمل داشته باشد پس رییس جمهوری که از طریق آرای مردم بیرون میشود باید مسوولیت خود بداند که یک نهادی را در کنار خود زیرِ نام نهاد ریاست جمهوری ایجاد کند و در این نهاد از نخبهگان افغانستان و تأثیرگذاران افغانستان دعوت کنند تا مشورت و تصمیم گیری خود را در قبال مسایل کلان کشوری مشترک بسازند؛ البته بر اساس قانون اساسی افغانستان دو تا ماده داریم که رییس جمهور میتواند در حالتی به خاطر بهبود کشور نهادی را ایجاد کند که ما آن را نهاد ریاست جمهوری گفته ایم.
۲-آنچه را که مؤلفۀ دیگر دولت وحدت ملی میشماریم، اینست که چطور میشود کابینهیی بعدی ما بیشتر کابینۀ تخصصی، مسلکی و فکری باشد؛ اقوام افغانستان یکی از واقعیتهایی ما هستند اما چگونه میشود تا نخبه گان فکری و مسلکی و تخصصی را از اقوام مختلف افغانستان در چارچوب دولت و کابینه بیاوریم تا توانسته باشیم مشارکت را نهادمند بسازیم و با این روش رضایت مردم را بدست بیاوریم و با ایجاد رضایت مردم مشروعیت نظام را منسجم بسازیم و با مشروعیت نظام وحدت ملی را در کشور داوطلبانه بسازیم و با وحدت ملی داوطلبانه تقویت هویت ملی و جدای از تمام هویت های قومی را پیام بدهیم و بتوانیم برای آیندههای خود حافظۀ تاریخی ملی را به ارمغان بگذاریم.
سپاس از شما.
Comments are closed.