احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:منوچهر/ 21 حوت 1392 - ۲۰ حوت ۱۳۹۲
دیروز پیکر بیجانِ مارشال را به خاک سپردند. مراسم در آرامشِ کامل برگزار شد؛ اما در میان هزاران هوادار و دهها پرسشِ بیپاسخ و تردیدهای بیشمار. مرگ مارشال یک واقعۀ غیرمنتظره بود، نه اینکه مرگ از قبل خبر میکند؛ بل به این معنا که وفات مارشال فهیم، در شرایطی بسیار حساسِ سیاسی و تاریخی اتفاق افتاد. در ایامی که نزدیک به بیست روزِ دیگر به انتخابات باقی مانده و در صفآراییهای انتخاباتی، موضعِ شخصی چون مارشال، سرنوشت کشور را میتوانست تغییر دهد.
در چنین وضعی، بیتردید که مرگ مارشال و معاون اول ریاست جمهوری کشور، شک و شبهههایی را برمیانگیزد. چنان که در همان ساعات نخستین، پرسشها و ابراز نظرهایی در شبکههای اجتماعی مطرح شدند از این دست که: مرگ مارشال غیرطبیعی است!، چرا این واقعه اتفاق افتاد؟ چه کسی در این رویداد دست دارد؟ و… .
اما در کنار این پرسشها، برخی
داستانها و شایعات نیز پخش شدند که آمار این سوالات و تردیدها را بیشتر ساخته است و جالب این که هیچ یک از مقامات دولتی، بهرغم آن که شایعات و پرسشهای مردم را بهوضوح شنیده اند، تا کنون در این باره ابراز نظر نکرده اند.
شایعه بر آن است که مارشال محمد قسیم فهیم در ارگ ریاست جمهوری مسموم شده است، آنهم در مهمانییی که به مناسبت تولد دختر رییس جمهور ترتیب داده شده بود. همچنین به نقل از پسر مارشال، از ناراحتی و عصبانیتِ شدیدِ مارشال فقید صحبت میشود هنگامی که ضیافت رییس جمهور را به مقصد منزل ترک میکند. در ادامه، از کوچیدن پنهانی عبدالکریم خرم، رییس دفتر رییس جمهور کرزی یاد میشود که گویا از همسایهگی خانۀ مارشال، شبانه کوچ و بارش را منتقل کرده است.
به هر صورت، این حکایتها از حلقاتِ خصوصی گرفته تا سایتهای انترنتی و شبکههای اجتماعی، پیچیده و کماکان بر انبوهی از شک و تردیدها افزوده است. پرسش این است که چرا مسوولان در اینباره توضیح یا تذکری نمیدهند. البته مسأله این نیست که ثابت شود مارشال فهیم کشته شده است. زیرا جناب مرحوم مارشال، مدتهای طولانی به اینسو بیمار بودند و چند بار قبل بر این، شایعۀ مرگِ ایشان پخش شده بود و نیز بارها به قصد مداوا از کشور خارج شده بودند. اما از آن جایی که زمان وفاتِ ایشان بسیار حساس و سرنوشتساز است و نیز او نقش بسیار تعیینکنندهیی در صفآراییهای سیاسی میتوانسته ایفا کند، این شایعات بسیار حساسیتبرانگیز و خطرناک تمام میشوند.
بنابراین، میطلبد که مسوولان ارگ ریاست جمهوری به جای خاموشی اختیار کردن، در این راستا چند سخنی بگویند و اصل قضیه را روشن کنند؛ چون بسیار ممکن است این شایعات به مرورخطرناکتر شوند و شاید وقتی برسد که دیگر توضیح مقامات چارهساز نباشد. بحث اول این است که منطقاً باید پیکر معاون رییس جمهور، کالبدشکافی میشد؛ امری که در همۀ جهان و در پی مرگ همۀ شخصیتهای مهمِ جهان صورت میگیرد. زیرا کالبدشکافی تمام شک و تردیدها را برطرف میکند و جایی برای شایعهپراکنی باقی نمیگذارد.
گفته میشود که شماری از کارشناسان آلمانی، در این زمینه دست به کار شده اند. اما تا کنون صحت و سقمِ این گفته، روشن نیست و همچنین، نتایجی بیرون نیامده که جلو این شایعات را بگیرد.
باید تذکر داد که مسوولیت، تنها بر دوش ارگ ریاست جمهوری نیست. بل از وظایف همراهان و بازماندهگان مارشال فهیم فقید نیز شمرده میشود که اگر چیزی در اینباره میدانند باید در رسانهها آن را ابراز کنند. این ابراز نظر میتواند هم در راستای طبیعی بودن مرگ جناب مارشال فهیم باشد و یا هم در زمینۀ کشتهشدن ایشان. اگر مرگ جناب معاون رییس جمهور طبیعی بوده باشد، وضاحت موضوع، دست کم از انتشار بیشتر این شایعات جلوگیری میکند و نیز تحلیل قضیه را آسان؛ و اما اگر برعکس باشد، زمینهیی برای تحقیق بیشتر به وجود میآید و کنه و کیف این رویداد برملا میشود و این به نوبۀ خود، در سرنوشت کل کشور میتواند تاثیرگذار باشد.
اما اکنون، در شرایطی که از یک طرف، هر روز و هر لحظه، سروکلۀ یک شایعۀ نو از یک سایت انترنتی و یا از اکانتِ مستعار و یا غیر مستعار در شبکههای اجتماعی بیرون میشود، و از طرف دیگر، مراسم برگزاریِ عزاداریها و تسلیت فرستادنها ادامه دارد، وضعیت بغرنجی خلق شده استـ آنهم در زمانی که ما در آستانۀ برگزاری انتخابات قرار داریم و ممکن است که این وضع، مورد بهرهبرداری اشخاصِ مغرض قرار گیرد.
به هر صورت، توقع آن است که هم مقامات و هم یاران و وفادارانِ آن مرحوم در این زمینه اقدام کنند تا حقیقتِ هرچه بیشترِ موضوع برای مردم افغانستان روشن گردد؛ زیرا مارشال فهیم کدام شخصیتِ عادی نبود که چهگونهگیِ مرگش ـ به هر دلیلی که باشد ـ مسکوت بماند و فراموش گردد!
Comments are closed.