گزارشگر:خواجه بشیراحمد انصاری/ 28 حوت 1392 - ۲۷ حوت ۱۳۹۲
«حجهالوداع»، یکی از مهمترین رویدادهای تاریخیِ مسلمانان و داعیۀ مشهورِ حضرت پیامبر اسلام(ص) میباشد که معروفترین سخنرانی ایشان نیز در همین مناسبت ایراد گردیده است. این سخنرانی به نامِ «خطبهالوداع» و یا سخنرانیِ خداحافظی هم شهرت دارد. این خطابه از چند جهت دارای اهمیت میباشد. اول اینکه در مراسم حج ایراد گردیده است و آنهم اولین و آخرینحجِ پیامبر اسلام. دوم اینکه حاوی توصیههای بسیار مهمی برای امت اسلامی بوده است. سوم اینکه در جمع بزرگی که گفته میشود حدود یکصدوچهارده هزار انسان در آن شرکت داشتند، ایراد گردیده است.
در سال دهم هجری، پیامبر اسلام کاروانهای حج را به سوی مکه و عرفات رهبری نمود. در آن مناسبت، آیتی که به قول قرآنشناسان آخرین آیت تشریعی به حساب میرود، نازل گردید که میگوید «امروز دین شما را تکمیل نمودم و نعمتِ خویش را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دینتان پسندیدم». نزول این آیت، اشارتی به نزدیکی اجل پیامبر بود که هم فحوای این آیت و هم نحوۀ سخنرانی، از فرا رسیدن مرگ پیامبر(ص) خبر میداد.
دانشمندان مسلمان، به ابعاد مهمِ حادثۀ «حجهالوداع» و جلوههای حقوقی، مبادی انسانی و بطلان سنتهای قبیلهییِ جامعۀ عربی در این سخنرانی توجه نمودهاند. اما در این مقال و مناسبت، به بعد دیگرِ این خطبه خواهیم پرداخت که کمتر کاویده شده است.
روایاتی که از طریق اهل سنت و تشیع نقل شدهاند با وجود تفاوتهایی که در میانشان دیده میشود، بیانگر آناند که سفر حجهالوداعِ پیامبر اسلام، از روزهای آخر برج حوت شروع و تا آستانۀ برج حمل ادامه یافته است.
بر مبنای احادیثی که مغیره بن شعبه و نفیع بن الحارث و عبدالله بن عباس و دیگران روایت نمودهاند و در کتابهای بخاری و ابن حبان و دیگران نقل شده است، پیامبر اسلام در آن روز فرمودهاند: «إنَّ الزَّمانَ قد استدار کهیئتِه یومَ خلَق اللهُ السَّمواتِ والأرضَ». به این مفهوم که زمان چرخ خورد و به جایی رسید که آسمانهای و زمین در آغاز آفرینش همان شکل را داشتند. در این عبارت پیامبر اکرم، دو واژۀ کلیدی جلب توجه میکند که یکی «استدار» است و دیگرش «هیأت». در رابطه با «استدار» قاموس لسانالعرب میگوید: «وکل شیء استدار فهو طَوْقٌ کطَوْق الرَّحى». هر آنچه مستدیر است، آن حلقهیی است مانند حلقۀ سنگ آسیاب. اما در پیوند با مادۀ فلک لسانالعرب نوشته است: «هر آنچه مستدیر است آن را فلک گویند و چرخ نخریسی را از همین جهت فلک گویند، چون مستدیر میباشد».
نقطۀ اتکای این مقال، بر مفهومی است که ابن حجر عسقلانی مشهورترین دانشمند علم حدیث و شارحِ بخاری آن را بیان کرده است. ابن حجر مینویسد: «والمراد باستدارته وقوع تاسع ذی الحجه فی الوقت الذی حلت فیه الشمس برج الحمل حیث یستوی اللیل والنهار». یعنی «هدف از چرخش دایروی زمان در این حدیث، تطابق نهم ذوالحجه با زمانی است که آفتاب به برج حمل رسید و شب و روز برابر شدند».
امام ابن حجر عسقلانی در این مسیر تنها نیست، بلکه امام مازری از خوارزمی روایت میکند، نخستین چیزی که خدا آفریده، آفتاب بوده است که آن را در برج حمل به گردش درآورد و این همان امریست که پیامبر اسلام به آن اشاره نموده است. امام قرطبی، زمانی که نظریۀ خوارزمی را از زبان امام مازری نقل مینماید، میفرماید که این سخن درست به نظر نمیآید، چون مسایل غیبی باید از طریق قرآن و حدیث ثابت گردند. اگر هدف امام قرطبی، بخش نخست سخنِ امام مازری باشد که گفته است نخست آفتاب آفریده شد، با ایشان موافقیم؛ اما اگر هدف قرطبی آغاز حرکت آفتاب در برج حمل باشد، باید پرسید که آیا دلالت همین حدیث در این رابطه کافی نیست؟ و اگر نیست چرا؟
در اینجا پیامبر اکرم اشارهیی بسیار ظریف به کروی بودنِ اجرام سماوی و دایروی بودنِ حرکتِ آنها داشته و سپس، آن کرات و سیر دایرویشان را با عنصر زمان پیوند داده است.
زمان جسم مادی نیست، بلکه این حرکت دایروی، اشاره به اجرامی دارد که هر کدامشان سال و ماه و شب و روزِ خودشان را دارند.
هنگامی که پیرامون این حدیث میاندیشیدم، واژۀ «کهیئته» که بر زبان پیامبر جاری شده است، توجهام را جلب نمود. دانشمندانِ مسلمان از گذشتههای خیلی دور، دانش مربوط به احوال، حرکت، وضع، فاصله، کمیت، کیفیت، فواصل و خصوصیتهای کرات آسمانی و مسیر حرکتِ کواکب و اندازهگیری شب و روز و ماه و سال را «علم الهیئه» و یا دانش هیأت مینامیدند؛ اصطلاحی که ریشهاش را در سخن پیامبر اسلام مییابیم. فرهنگ فارسی معین هم «هیأت» را شکل و حال و علمِ نجوم ترجمه نموده است که با پیام حدیثِ مورد نظر ما همخوانی دارد.
دانشمندان مسلمان، خطبۀ پیامبر اکرم را دربارۀ تعیین ماههای قمری دانستهاند؛ ماههایی که میعاد عبادتهایی چون روزه و حج بر مبنای آنها تعیین میگردد. اما در اینجا پهلوی دیگرِ مسأله را نباید از یاد برد و آن حرکت انتقالی زمین به دورِ آفتاب است که خط زمان را در مسیر دایروی خویش ترسیم مینماید و امام ابن حجر، امام مازری، خوارزمی و امثال ایشان بدان اشاره نمودهاند. مفهوم «استدار» و یا به محل اصلی خود گشتن، بیشتر از آنکه با ماههای قمری صدق کند، با برجهای شمسی صدق میکند، چون ماههای قمری سالی ده روز تفاوت مینمایند.
در حجهالوداع آیت «الیوم أکملت لکم دینکم وأتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الإسلام دیناً» یعنی: «امروز دین شما را به پایۀ اکمال رسانیدم و نعمت خویش را بر شما کامل نمودم و اسلام را به عنوان دین برایتان پذیرفتم» نازل شده است. در تفاسیر و از آن جمله، تفسیر بغوی آمده است که یکی از یهودیان مدینه از عمر بنالخطاب پرسید که اگر چنین آیتی در کتاب ما باشد، ما آن را جشن میگرفتیم، حضرت عمر در پاسخ ایشان گفت: من خوب به یاد دارم که این آیت در روزی نازل گردید که هم جمعه بود و هم عرفه.
آری، این مناسبت نه تنها در زمانی بوده و این آیت نه تنها در روزی نازل گردیده است که مسلمانها جمعه و عرفه را جشن میگرفتند، بلکه در این روز، طبیعت نیز در این جشن مسلمانان را همراهی مینمود.
شکوهمندترین گردهمایی مسلمانانِ صدر اسلام و مهمترین سخنرانی پیامبر اسلام، با عید تشریعی اضحی و جشن تکوینی نوروز تقارن داشته است. التقای این دو مناسبت خجسته، بیانگر همنواییِ سنتهای تکوینی و تشریعیِ خدا در آفرینش است.
Comments are closed.