احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:10 حمل 1393 - ۰۹ حمل ۱۳۹۳
مراسم نوروز در شرایطی برگزار شد که کابل بیشتر به یک صحنۀ نظامی شباهت پیدا کرده بود و ارگ ریاستجمهوری بیش از یک دژِ نظامی نبود. رییسجمهورهای پنج کشورِ حوزۀ نوروز گرد هم آمدند و بهظاهر، این سنت باستانیِ منطقه را گرامی داشتند. اما این جشن در حالی برگزار شد که اطرافِ ارگ تا امروز پُر از سروصدای گلوله و انفجار است. حملات بیمهابای برادرانِ ناراضی رییسجمهور، مجالِ برگزاری و تجلیل از نوروز را از حکومت افغانستان گرفت و البته که این تنها ضعفِ کار نبود، بل بهطور گستردهیی، برگزاری این جشن، سرافکندهگیهای زیادی را برای مردم افغانستان بهجا گذاشت.
نخستین ضعف، در مکان برگزاری نوروز بود که برخلاف کشورهای ایران، ترکمنستان و تاجیکستان، حکومت افغانستان آن را در قلعۀ ارگ برگزار کرد. کشورهای همسایه، این جشن باستانی را در سالهای قبل در مکانهای بسیار فراخ و مفرح و با اشتراکِ هزاران نفر برگزار کرده بودند. با آنکه منطقۀ پغمانِ کابل از سال قبل برای برگزاری این جشن آماده شد و هزینۀ زیادی صرفِ این آمادهسازی شد، اما حکومت بهدلیل ناتوانی امنیتی، عدم آمادهگیِ قصر پغمان را بهانه قرار داد و در آخرین روزهای سال گذشته، تصمیم گرفت این مراسم را در ارگ برگزار کند. حالا این بهانه چه عمرانی باشد و چه امنیتی، یک روسیاهی عظیم را بر چهرۀ مقامات حکومتِ آقای کرزی برجا گذاشت.
اما ضعف دیگر، رییس کمیسیون برگزاری جشن نوروز بود؛ آقای فاروق وردک. اشتباه بزرگ از همینجا شروع شد که بهجای اینکه چند چهرۀ فرهنگی و صاحبنظر را مسوولِ مدیریت و اجرای این کار میساختند، یک فرد سیاسی و شوونیست را بر ریاستِ مهمترین برنامۀ فرهنگی کشور و کشورهای منطقه گماشتند. البته گماشتنِ آقای وردک و ناتوانی او برای برگزاری چنین برنامۀ بزرگ، از همان آغاز پیدا بود و روی همین ملحوظ، سروصداهایی را هم برانگیخت؛ اما سوگمندانه که متولیانِ امور مثل هر اعتراض دیگری، از خلعِ او پرهیز کردند و اعتراضات را به هیچ انگاشتند. این ضعف جدای از ندانمکاریهایی که جناب ایشان در روز برگزاری مراسم به نمایش گذاشتند، در سخنرانی ایشان بهوضوح پیدا بود؛ سخنرانییی که مایۀ شرمساری همۀ افغانستانیها شد، از غلط گفتنهای آشکار تا محتوای پراکنده که برخی از اشتراککنندهگان را نیز به خنده واداشته بود.
با اینهمه، برنامههایی که در جریان مراسم و پس از آن تدارک دیده شده بود، عیب کارِ آقای وردک و تیمش را بهخوبی نشان میداد. آنجا که بهوضوح مشاهده میشد که همۀ برنامهها مختصر شده و نمایشها در حد یک برنامۀ تلویزیونی تقلیل یافتهاند. مراسم کشورهای دیگر در سالهای گذشته سلیقه، مدیریت و برنامهریزی خوبِ آنان را نشان میداد؛ اما در میزبانی افغانستان هیچ چیز قابلِ توجهی به چشم نمیرسید؛ یعنی هیچ کار تازهیی که بتواند فرهنگ کشورِ ما را بهخوبی نشان دهد، وجود نداشت. جالبتر از همه اینکه برنامهها و نمایشها، عمومی و همهشمول نبود و بیشتر در چند برنامۀ اتن و همینگونه، نمایشهای خاصِ قبیلهیی خلاصه میشد که به هیچوجه نمایانگر فرهنگِ متکثرِ کشور ما به حساب نمیآمد.
و اما در نهایت اینکه سرود نوروز را نیز مطابق افکارِ شوونیستی ساخته بودند، بدون اینکه اندکی در این زمینه تأمل کرده باشند. البته گمان نشود که چون سرود نوروز به زبان پشتو ساخته شده بود، به آن ایراد وارد است؛ بلکه این ایراد از ناحیۀ زبان نیست، بل از حیطۀ کاربرد زبان است. زیرا با توجه به اینکه بیش از یکصد میلیون فارسیزبان در حوزۀ فرهنگی ما زنده گی میکنند و فارسی یکی از زبانهای ملی و رسمیِ افغانستان است، اینگونه سرود، نوروز را به لحاظ کاربردی تقلیل میدهد. از سوی دیگر، چون رؤسای کشورهای فارسیزبان در این جشن حضور داشتند، عقلانی و اخلاقی این بود که سرود نوروز به زبان فارسی اجرا میشد. اما بهیقین که دلیلِ این بیتوجهی مشخص است. تبعیض علیه زبان فارسی، کار جدیدی نیست. از دههها به این سو، با قوت تمام جاری است که اینک آقای وردک و همراهانش نیز جا پای سیاستهای پشتو تولنه گذاشتهاند. بیتردید که اگر این سرود به فارسی ساخته میشد، از مرزهای غربی ایران تا شرق چین و همینگونه از شمال تاجیکستان تا پاکستان به شمول کاربران زبانِ شیرین پشتو، همه را بهخوبی در بر میگرفت و بیشتر میتوانست ممثل هویت فرهنگیِ افغانستان باشد.
اما سوگمندانه که آقای وردک و همراهانش، کارِ خود را کردند و با یک سیاستگذاری اشتباه و شوونیستی، تلاش کردند نوروز را رنگِ قومی بدهند ولی غافل از اینکه این حرکتِ آنان از چشم مردم افغانستان ـ که به زبانهای گوناگون تکلم میکنند و با فرهنگها و سنتهای متفاوتی مشعوف و مألوفاند ـ پنهان نمیماند و این کارشان بهجز از آبروریزی برای همۀ ما حاصلی ندارد.
Comments are closed.