احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:12 حمل 1393 - ۱۱ حمل ۱۳۹۳
ارنواز و شهرنواز
ارنواز و شهرنواز که از نزدیکان جمشید پادشاه اسطورهیی ایرانزمین هستند، به همسری ضحاک درآمده بودند. پس از قیام کاوه آهنگر و پیروزی فریدون بر ضحاک، او این دو را به ازدواج خود درمیآورد. فریدون از شهرنواز صاحب دو پسر به نامهای سلم و تور و از ارنواز صاحب پسر دیگری به نام ایرج میشود. چون این فرزندان به سن رشد میرسند، فریدون تمامی قلمروی خود را میان آنان تقسیم میکند. سلم و تور که به قلمروی ایرج یعنی ایران چشم دارند، برادر کوچکتر خود را به نامردی به قتل میرسانند. این دو برادر بعدها به دست منوچهر فرزند ایرج و به تحریک فریدون کشته میشوند. برخی معتقدند که نام ایران برگرفته از نام ایرج است.
تهمینه
دختر پادشاه سمنگان و همسر رستم و مادر سهراب بود. در پسزمینهِازدواج تهمینه و رستم و برخی ازدواجهای دیگر شاهنامه، مساله بسیار مهمی وجود دارد. پیش از آن باید یادآوری کنیم که شاهنامه فردوسی در واقع برگرفته از خداینامه یا خوداینامک دوره ساسانیان است که توسط ابن مقفع به عربی ترجمه میشود. هر چند شاهنامه فردوسی عیناً همان خداینامه نیست؛ اما به خوبی فرهنگ حاکم بر جامعه آن روز ایرانیان را نشان میدهد؛ فرهنگی که از آزادی دختران در انتخاب همسر سخن میگوید. رضایت زنان برای ازدواج از ارکان اصلی پیوند زناشویی است. از سوی دیگر میبینیم که هیچ مانعی برای ازدواج با مردان یا زنان خارج از قوم و ملیت وجود ندارد. در واقع هدف ازدواج، پیوندی است از روی محبت و صمیمیت و تشکیل خانوادهیی براساس دوستی و عشق که میتواند فرزندانی صالح و پرهیزگار پرورش دهد.
رودابه
رودابه دختر مهراب کابلی و سیندخت و همسر زال و مادر رستم، پهلوان بزرگ ایران است. رودابه از زنان پاکدامن و پرآوازه شاهنامه است. این زن نماد عشق به همسر و فرزند است. زال که به دلیل داشتن موی و بدن سپید هنگام تولد مورد بیمهری پدرش سام قرار میگیرد، به کوهستان انداخته میشود تا طعمه درندهگان شود اما سیمرغ یا سَئنَ مرغ دانا، او را همچون فرزند خود میپروراند و نه تنها زال بلکه همسر و فرزند او را نیز در پناه و حمایت خود قرار میدهد. عشق رودابه به زال سپید موی و وفاداری او به همسرش، داستانی دلکش و پُراحساس است. نکته مهمی که در داستان زندهگی رودابه باید مورد توجه قرار گیرد این است که او اولین زن تاریخ است که از طریق عمل سزارین فرزند خود را به دنیا میآورد. (البته رومیان قرنها بعد این نوع زایمان را به مادر سزار امپراتور روم نسبت دادند.) رودابه که رستم را باردار است، قادر به وضع حمل عادی فرزند خود نیست و چون در حال مرگ قرار میگیرد، سیمرغ به زال میآموزد که چهگونه با شکافتن پهلوی همسرش، جان او و فرزندش را نجات دهد. با تولد رستم، زال با کشیدن پر سیمرغ به محل جراحات آن را التیام میدهد. این زن بنا بر روایت شاهنامه، زمانی طولانی میزید ولی پس از مرگ رستم به حال دیوانهگی میافتد و از آن پس راه تسلیم و جدایی را در پیش میگیرد.
سودابه
سودابه یا سودآوه دختر پادشاه هاماوران و همسر کیکاوس است. سودابه در شاهنامه نماد زنی است که اسیر کجاندیشی و وسوسههای اهریمن میشود. نقش سودابه در شاهنامه آن هنگام برجسته میشود که تبدیل به عامل اصلی در جاودانه شدن سیاوش میشود. نقشی که زلیخا در داستان یوسف بازی میکند و نقشی که ملکه چینی دا چی در داستان شاهزاده بو یی گائو ایفا میکند: بدنام کردن ناپسر و عبور پسر از آتش و مراسم سوگندو سربلند بیرون آمدن پسر از این آتش. سیاوش هر چند از این آزمون با نیکنامی بیرون می آید؛ اما بدگمانی های اهریمنی پدر و دسیسههای نامادری، او را از وطن و خانه آواره کرده و موجبات مرگی جانسوز را در تنهایی برای او رقم میزند. اهریمن به خواسته خود رسیده؛ ولی پیروزی اهریمن دیری نمیپاید و رستم به خونخواهی سیاوش، سودابه را با شمشیر به دو نیم میکند. سودابه در شاهنامه، نماد زنی اغواگر است که نه تنها خودش بلکه تمامی خانواده را به ورطه نابودی میکشاند.
گردآفرید
گردآفرید در شاهنامه، دختر جنگاور گژدَهَم از پهلوانان دژ سپید است که در زمان لشکرکشی سهراب به ایران در لباس مردانه به جنگ با سهراب رفت. در میان نبرد چون سهراب به زن بودن او آگاه شد، گردآفرید تدبیری کرد و توانست با اندیشه از دست سهراب برهد. گردآفرید نماینده همان زنان دلیر و جنگاور ایرانی است که نمونه آنان را در سپاهیان هخامنشی و اشکانی و حتا ساسانی میبینیم.
او به عنوان یک زن چند صفت برجسته را همزمان به نمایش میگذارد. او پاکدامن است و اسیر وسوسه نمیشود. از سوی دیگر، او دلاوری و شجاعت و بیباکی و وقار یک سردار بزرگ را دارد. همچنین او با تدبیر و با خرد است. عقل او بر احساسش غلبه دارد. داستان او در شاهنامه بازهم بازتابی است از آزادهگی زنان در جامعه ایران باستان.
همای چهرآزاد
همای دختر بهمن پسر اسفندیار و معروف به چهرآزاد است. در کتب باستانی از او به عنوان هفتمین پادشاه سلسله کیانیان یاد شده است. در بندهش آمده است که همای بعد از بهمن مدت ۳۰ سال پادشاهی کرد و داراب پسرش را ولیعهد خود کرد. او را سازنده شهر جزفادقان یا گلپایگان میدانند. حمز« اصفهانی نیز نوشته است که خمیهن شهری بود زیبا و شگفتآمیز در راستای تیمره در اصفهان که همای چهرآزاد دختر بهمن آن را ساخت و اسکندر آن را ویران کرد.
منبع: برترینها
Comments are closed.