احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ 19 حمل 1393 - ۱۸ حمل ۱۳۹۳
واکنشِ برخی از تیمهای انتخاباتی نسبت به ارایۀ معلوماتِ اولیۀ یک تیم از میزانِ آرای بهدست آمده، غیرقابل توجیه مینماید.
انتخابات بدون شک میدان رقابتِ تیمها و نامزدهای مختلف است و هر تیمی حق دارد اطلاعاتی را که بهدست آورده، در اختیار مردم قرار دهد. شاید چنین اطلاعاتی که از سوی منابع و مراجعِ مسوول تأیید نشدهاند، زیاد نزدیک به واقعیت نباشند، ولی بسیار دور از آن هم بوده نمیتوانند. اینکه مهر تأیید بر آرای رسمیِ نامزدها باید از سوی کمیسیونهای برگزارکنندۀ انتخابات گذاشته شود، مانعِ این بوده نمیتواند که نامزدهای انتخابات هیچ اطلاعاتی در اختیار نداشته باشند.
به هر حال، انتخابات در حوزهها و محلهای معین برگزار شده و هر نامزد به میزان تواناییهای خود، ناظرانی را در اختیار داشته که میتوانستند تصویری از وضعیت ارایه کنند. در همین حال، نباید فراموش کرد که شمارش آرا پس از پایان برگزاری انتخابات در محلهای رایدهی با حضور ناظران صورت میگیرد و اگر تخمینهایی نسبت به آرای موجود صورت میگیرد، یک امر کاملاً طبیعی قلمداد باید شود؛ خلاف آنچه که برخی از مسوولان ستادهای انتخاباتی، این اقدامِ شماری از نامزدان را رویهیی خلافِ قانون و عرف بررسی کردهاند.
موضوع دیگر این است که ارایۀ اینگونه معلومات، تنها از یک مجرا نیز صورت نمیگیرد. نخست اینکه کمیسیون انتخابات با نصب کاپی جدولِ آرا در هر مرکز و محل، این زمینه را مساعد میسازد که نامزدان به رایی که در آن محل و مرکز داشتهاند، دسترسی داشته باشند و در کنار آن، رسانههای مجازی نیز به شکلی این اطلاعات را در اختیار شهروندان قرار میدهندـ هرچند که بازهم تأکید میشود که اعلام نتیجۀ ابتدایی و نهایی به شکل رسمی، تنها از صلاحیتهای کمیسیون برگزاری انتخابات است. آنچه که سبب ارایۀ چنین اطلاعاتی میشود و یا برخی تیمها را به واهمه میاندازد، تجربهییست که از انتخابات در کشور ناشی میشود.
مسلماً مکانیزمِ برگزاری انتخابات در افغانستان، یک مکانیزمِ درست و دقیق نیست. هرچند که به دلیل شرایط ویژۀ کشور، مکانیزمِ دیگری هم نمیتواند در آن قابل اجرا باشد، ولی به هر صورت کمیسیون انتخابات و دولت باید تلاشهایی را ظرف سالهای گذشته به خرج میدادند که مکانیزم برگزاری، رای دادن و شمارش آرا را سهلالوصولتر و شفافتر میساختند. متأسفانه در افغانستان، مکانیزمی برای برگزاری انتخابات اجرا میشود که زمینۀ تقلب و دستبردِ آرا را مساعد میسازد.
تجربۀ انتخابات در گذشته نشان داده که دستبرد به آرای نامزدان، کار غیر قابلِ اجرایی نیست و بهسادهگی افراد ذینفوذ میتوانند روند شمارش و اعلام نتایج را مختل کنند. اگر چنین هراسی وجود نمیداشت، آنگاه افراد مخالف با ارایۀ معلومات قبل از وقت محق بودند که نسبت به چنین وضعی واکنش منفی داشته باشند. ولی در افغانستان این نگرانی همواره نامزدان را وامیدارد که پیش از اعلام نتایج رسمی خود، یافتههایشان را با مردم شریک سازند. این موضوع میتواند حداقل تصویری روشن از وضعیت ارایه کند که اگر با آنچه از سوی کمیسیون ارایه شده در تضاد باشد، بتوان نسبت به آن اعتراض کرد.
البته در اینمیان به کمیسیون شکایات انتخاباتی هم باید اشاره کرد که نقش بسیار مهی در شفافیتِ شمارشِ آرا میتواند داشته باشد. نامزدان پیش از اعلام نتایج اولیه، باید شکایاتِ خود را با سند و مدرکِ لازم در اختیارِ این کمیسیون قرار دهند و آرزو کنند که کمیسیون شکایات انتخاباتی به این شکایتها رسیدهگی بهموقع کند. اما این احتمال هم دور از ذهن نیست که کمیسیون شکایات انتخاباتی هم به دلایلِ مختلف نتواند که از عهدۀ وظایف محوله، موفقانه بیرون شود.
حداقل در سال ۲۰۱۰ در انتخاباتِ پارلمانی شاهد بودیم که بررسیهای کمیسیون شکایات نهتنها قناعتِ نامزدان را فراهم نکرد، بل بحرانِ انتخابات را هم به وجود آورد. حالا چهگونه میشود با توجه به این تجربه، نسبت به کار کمیسیونها شک نورزید و خوشبین بود؟
مردم نسبت به آرایی که به صندوقها ریختهاند، واقعاً نگراناند و این حقِ مردم است که از آرای خود پاسداری کنند. وقتی مردم تهدیدِ طالبان و گروههای هراسافکن ـ که هشدار میدادند: رفتن به پای صندوقهای رای، رفتن به گوراست ـ را نادیده گرفتند، چهگونه ممکن است بگذارند رایشان به سرقت برده شود و یا با آن بازی سیاسی صورت گیرد؟
مردم این بار از گذشته درس گرفتهاند که مسوولیتِ حفاظت از آرای خود را نیز مثل رفتن به پای صندوقهای رای، باید خود به عهده بگیرند!
مردم افغانستان دیگر آن مردم پنج سالِ پیش و قبل از آن نیستند که بهسادهگی فریبِ نهادها و افراد را بخورند و به آنها اعتماد کنند. مشهور است که گورباچف آخرین رییسجمهوری شوروی زمانی که رونالد ریگان رییسجمهوری وقتِ امریکا به مسکو سفر کرد، به او گفت: «اعتماد میکنم ولی نظارت هم میکنم». مردم افغانستان نیز حالا یاد گرفتهاند که تنها اعتماد کافی نیست ـ به ویژه در شهری که سرمه را از چشم میزنند ـ بل باید همراه با اعتماد نظارت هم وجود داشته باشد.
ارایۀ معلومات ابتدایی و غیررسمی، در حقیقت نمونهیی از نظارتِ مردمی بر انتخابات است. مردم به این صورت میخواهند نشان دهند که همچون شانزده حمل، همچنان در صحنه حضور دارند و از رای خود پاسداری میکنند. پرسشی که میتواند مطرح باشد این است که چرا برخی از تیمها این اقدام را غیرقانونی میخوانند و در حقیقت نگرانِ ارایۀ معلوماتاند؟
از ارایۀ اطلاعات در مورد نتایج انتخابات، تنها تیمهایی میهراسند که میدانند رای لازم را نیاوردهاند و حالا تلاشهایی را آغاز کردهاند که از راههای نامشروع و غیرقانونی، در میزان آرای خود تغییراتی وارد کنند. آنانی که پیش از برگزاری انتخابات چشم امید نه به آرای مردم، بل به تقلب بسته بودند، حالا هم بیکار نیستند و میخواهند از آخرین فرصتها به نفعِ خود سود ببرند. ورنه، از گذشتهها گفتهاند که هر کی سیر نخورده باشد، از بوی آن هم نمیترسد!
Comments are closed.