انـضباط در مـطالـعه و یادگیری

گزارشگر:10 جوزا 1393 - ۰۹ جوزا ۱۳۹۳

بخش نخست

mnandegar-3نویسـنده: حسین خنیفر
این بحث به مقوله «انضباط در یادگیری و مطالعه» می‌پردازد و آن را از منظرهای مختلف بررسی می‌کند. سخن «اریک فروم»(۱)، روان‌شناس و جامعه‌شناس شهیر، دست‌مایهحرکتِ مبحث است و در آن سه مورد عمده در مقوله «توان‌مندی‌های فراسو» معرفی می‌شود. در لابه‌لای این مبحث، شش سطح از سطح‌های عمده یادگیری و مطالعه یعنی «دانش»، درک، کاربرد، تجزیه و تحلیل، ترکیب و ارزش‌یابی و قضاوت بررسی می‌گردد و اصل مهم سینرژی (۲) (جمع‌افزایی و هم‌افزایی) توضیح داده می‌شود.
انضباط در یادگیری
یکی از موارد عمده‌یی که در برنامه‌ریزی اهمیت فراوان دارد، بحث «انضباط»(۳) است در طول تاریخ انسان‌های منضبط آدم‌هایی فوق العاده بودند. «اریک فروم»، روان‌شناس و جامعه‌شناس شهیر، می‌نویسد: «اگر کاری را با انضباط انجام ندهیم، هرگز نمی‌توانیم به آن درجه مهارت برسیم و اگر تنها در موردی که حوصله‌اش را داریم کاری را انجام دهیم، ممکن است تفریح و سرگرمی خوبی باشد، ولی ما را در آن کار ورزیده نمی‌کند.» پس دریچه حرکت به سمت «مهارت‌ورزی»، انضباط فردی و اجتماعی (۴) است. ورزیده‌گی در یک امر، نخستین محصولش «آرامش روانی» است.
ره‌آورد آرامش روح و روان:
ـ انسان‌های آرام کمتر دچار مشکل می‌شوند.
– کمتر بیمار می‌شوند.
– کمتر دچار اضطراب می‌شوند.
ـ سیستم دفاعی بدن‌شان فعال‌تر است.
ـ خوش‌خلق‌ترند.
ـ دقیق‌ترند.
ـ در تعامل‌های رفتاری اجتماعی‌ترند.
ـ در ابراز احساسات موفق‌ترند.
ـ از زنده‌گی بیشتر لذت می‌برند.
به طور کلی، تحصیل هر مهارتی شرایطی نیاز دارد. «انضباط، تمرکز، بردباری و علاقه» پیش‌فرض‌های نخستین برای موفقیت‌ها و رشدها و تحولات است. انسان‌های منضبط در حسرت فرصت، دچار حیرت و سردرگمی و سرگردانی نمی‌شوند و در «آرامش زنده‌گی» گام برمی‌دارند.
انضباط و مطالعه
روان‌شناس‌ها عقیده دارند فرد منضبط در امر مطالعه «فیلسوف جهان متن» است؛ زیرا انضباط دقت را بالا می‌برد و آدم دقیق، برخوردش با دنیای علمی منتقدانه است نه منفعلانه. اصطلاحاً چراغ انسان‌های دقیق در خانه‌یی که آن‌ها در آن به سر می‌برند، می‌سوزد.
گاه هنگام مطالعه وقت خود را کاملاً متشتت می‌کنیم و اصطلاحاً از امور ذهنی و ضمنی آکنده می‌سازیم. بی‌تردید در این موقعیت سطح دقت و برداشت پایین می‌آید، سطح تعاملی لازم با متن و محتوا ایجاد نمی‌شود و در بیابان بی‌هدفی جز حسرت چیزی به‌دست نمی‌آوریم.
چنان‌چه انضباط بر مطالعه حکم‌روایی کند، سطح فعالیت ذهن و برداشت و دقت بالا می‌رود. هر چه انضباط بالاتر رود، آدمی به سطح عجیبی از وجود خویش می‌رسد که اصطلاحاً «توان‌مندی‌های فراسو» خوانده می‌شود؛ مواردی از این توان‌مندی‌ها عبارت‌اند از:
در این حالت فرد مطالعه‌کننده به نظمی منطقی در یک اثر علمی و دقیق پی می‌برد و لذت کشف این ارتباط منطقی را می‌چشد؛ برای مثال گاه کتابی را مطالعه می‌کنیم و صفحاتی از آن را با دقت از نظر می‌گذرانیم و متوجه می‌شویم نظمی زنجیری و منطقی مثلاً بین صفحه‌های ۱ و ۵ و بین عنوان و مطلب صفحه‌های ۳ و ۸ و بین ۵ صفحه اول و کل فصل ۵۰ صفحه‌یی وجود دارد. این در حقیقت همان نظم منطقی و انضباط پیوسته مطالعه است.
افراد غالباً در مطالعات این شگفتی‌ها را درنمی‌یابند و چه بسا به همه متون، کتاب‌ها، رمان‌ها، مقالات و محتواها به صورت یک‌نواخت، غیردقیق و غیرجدی می‌نگرند. نباید فراموش کرد چنین نگاه‌هایی در حقیقت زایل‌کننده میزان «بهره‌گیری علمی» خواهد بود و زیانی جبران‌ناپذیر به ارمغان می‌آورد؛ چون ما در برابر مطالعه، بهای «زمان و فرصت» را می‌پردازیم و چنان‌چه نتیجه‌یی گرفته نشود، عمر گران‌مایه تلف می‌گردد. لذت انضباط و دقت در مطالعه، آدمی را به سوی دنیایی دیگر می‌برد و آن «مطالعه مضامین و سخنان لابه‌لای خطوط» است.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.