احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۲۵ سنبله ۱۳۹۱
در یک گزارش تازۀ سازمان ملل گفته شده است که طالبان در عرض یکسال، نزدیک به نیممیلیارد دالر عواید داشتهاند. چندسال پیش هم گزارشهایی منتشر شدند که نشان میدادند طالبان در برابر اجازه عبور دادن به کاروانهای تدارکاتی ناتو که از مسیر پاکستان میگذرند، پول میگیرند. و همچنان پاکستان و برخی کشورهای خلیج فارس نیز از تمویلگران اصلیِ طالبان شمرده میشوند.
با توجه به این منابع عایداتی، میتوان گفت که هنوز این گروه در داخل و بیرون از کشور، تواناییهای لازم برای شورشگری و ایجاد فضای رعب و وحشت را از دست نداده است. طالبان بر بنیاد این حمایتهای مالی است که هنوز در صحنه نظامی حضور دارند و میتوانند چالش بزرگی بر سر راه نیروهای داخلی و خارجی مستقر در افغانستان باشند.
در ده سال گذشته آنچه که همواره از سوی جامعه جهانی به عنوان اصلیترین متحد افغانستان در جنگ با تروریسم مورد غفلت واقع شد، منابع مالی طالبان بوده است.
در جنگهای امروز، صرفاً داشتن انگیزه برای جنگ، کافی نیست تا یک گروه را در میدان نبرد روی پا نگهدارد؛ بلکه جنگ بر شانههای اقتصاد سوار است و چرخِ این آسیاب بدون سرازیر شدن پولهای کلان، امکان ندارد که برای یکساعت هم بگردد.
جنگ افغانستان از آغاز مشخص بود که منابع مالی بزرگی را در عقبِ خود دارد. تجدید قوای طالبان پیوند تنگاتنگ با منابع مالیِ آن دارد. تا زمانی که این منابع مالی وجود داشته باشند، بدون شک جنگ در افغانستان فروکش نخواهد کرد. عمدهترین منبع مالی طالبان به عقیده بسیاری از کارشناسان سیاسی و نظامی، از راه تولید و قاچاق مواد مخدر تامین میشود.
این گروه در زمان حاکمیت خود نیز از این راه بیشترین مشکلات مالیِ خود را حل میکرد. سران طالبان در آنزمان در زدوبند با برخی قاچاقچیان مواد مخدر، محمولههای بزرگ هیرویین و تریاک را در اختیار مصرفکنندهگان آن در کشورهای غربی قرار میدادند. حالا هم گروه طالبان در پی تامین منابع مالیِ خود در جنگ با دولت افغانستان و حامیان بینالمللیِ آن است. سادهترین و قابل وصولترین راه تامین منابع مالی برای این گروه در داخل افغانستان، تولید و قاچاق مواد مخدر است. همین حالا در بخشهایی از مناطق کشور که طالبان سیطرۀ بیشتر دارند، با تهدید از مردم میخواهند که به کشت مواد مخدر ادامه دهند. در کنار آن، مافیای مواد مخدر در داخل افغانستان که شاخههای آن حتا در درون دستگاه دولت نفوذ یافته نیز، به تامین منابع مالی طالبان از راه کشت و قاچاق مواد مخدر کمک میرساند.
اگر جامعه جهانی و دولت افغانستان در تامین امنیت کشور مصمم میبودند، بدون شک باید راههای تامین مالی طالبان را سد میشدند. دولت فرصتهای زیادی در اختیار داشت که مبارزه سازمانیافته و برنامهریزی شده با مواد مخدر را آغاز کند. ولی این مبارزه به جای اینکه به ریشههای معضل کشت مواد مخدر در کشور توجه داشته باشد، به بریدنِ برخی سرشاخهها اکتفا ورزید و سبب هدر رفتن میلیاردها دالر در این خصوص شد.
نبود اراده قوی و نفوذ مافیای مواد مخدر به درون دولت، به عنوان دو مانع اصلی نگذاشتند که افغانستان از چنگ هیولای مواد مخدر نجات پیدا کند. چنانکه پس از گذشت دهسال از آغاز به شعارِ دولت برای مبارزه با مواد مخدر، میبینیم که این هدف همچنان برآورده نشده و مواد مخدر نه تنها امنیت کشور را تهدید میکند؛ بلکه به شکل یک معضل کلان اجتماعی در افغانستان درآمده است. حتا اگر دولت فقط در همین عرصه دستاورد قابل ملاحظهیی میداشت، بدون شک جنگ و ناامنی به این میزان در کشور گسترش نمییافت و مهار جنگ و ناامنی با هزینههای کمتری بهدست میآمد.
Comments are closed.