انتخابات و شرایط بمب ساعتی در افغانستان

گزارشگر:روح‌الله یوسف‌زاده/ 9 سرطان 1393 - ۰۸ سرطان ۱۳۹۳

پیش‌گفتار:
تصور کنید یک بمبِ زمان‌دار زیرِ ستون‌های یک ساختمانِ مملو از جمعیت کار گذاشته شده و هر آن، خطر انفجارِ بمب و ریزشِ ساختمان و کشته شدنِ بی‌شمار انسان می‌رود. عقلانیت و منطق حکم می‌کند که همۀ نیروها برای پیدا کردنِ بمب و خنثاسازیِ آن بسیج شوند. شرایط و اوضاعِ امروزِ افغانستان، شبیه چنین حالتی‌ست که در آن افغانستان حکمِ ساختمانِ مملو از جمعیت را دارد و انتخابات نیز مصداقِ آن بمبِ ساعتی‌یی‌ست که هر آن خطرِ انفجارش و فروپاشیِ کشور می‌رود. mnandegar-3این نوشته می‌کوشد این شرایط را برای خواننده‌گانِ گرامی تبیین و تفهیم کنــد.

انتخابات ریاست‌جمهوریِ ۱۳۸۸
داستان تلخِ انتخاباتِ ریاست‌جمهوریِ گذشته، تقلباتِ بسیار گسترده و رویاروییِ آقای کرزی و عبدالله را همه نیک می‌دانند. در آن انتخابات نیز آرای تقلبیِ میلیونی به‌همکاریِ ارگان‌های دولتی و کمیسیونِ انتخابات به سودِ آقای کرزی به صندوق‌ها ریخته شد؛ ولی با این حال، آقای کرزی نتوانست کارِ انتخابات را یک‌سره کند و به‌ناچار می‌بایست انتخابات میانِ داکتر عبدالله و او به دورِ دوم می‌رفت. اما داکتر عبدالله به‌دلیلِ آن‌که ارگ به پیشنهادهایش برای جلوگیری از تقلب در دورِ دوم هیچ توجهی نکرد، از شرکت در آن دور از انتخابات انصراف داد. با توجه به این‌که تقلب‌های صورت‌گرفته به نفعِ آقای کرزی برای همه آشکار شده بود و از طرف دیگر بدون وارد آمدن کمترین‌اصلاحات در ساختار کمیسیون‌‌های انتخاباتی، این تقلب‌ها در دورِ دوم شدت و ظرافتِ بیشتری می‌یافت و آقای کرزی پیروز اعلام می‌شد؛ انصرافِ آقای عبدالله از شرکت در دور دوم، توانست دولت را با بحرانِ مشروعیت روبه‌رو سازد. هم‌چنین، داکتر عبدالله پس از پایان انتخابات ۱۳۸۸، یک اپوزیسیون و ائتلافِ جدی شکل داد و امیدوارانه بیشترین‌ توجه و تلاشِ خود را به انتخاباتِ بعدی معطوف کرد.

کارزارهای انتخابات ریاست‌جمهوریِ ۱۳۹۳
پیش از آغاز کارزارهای انتخابات ریاست‌جمهوری سال روان، همه از دخالت‌ها و جانب‌داری‌‌های آقای کرزی در این انتخابات آگاه شدند. ارگ ریاست‌جمهوری با ترتیبِ مهمانی‌ها و دادنِ وعده‌وعیدها به افراد و اشخاص، در تشکیلِ تیم‌های انتخاباتی نقش محوری را بازی کرد، به‌نحوی که اکثرِ نامزدان در ابتدا احساس کردند که یگانه‌نامزدِ مورد نظرِ ارگ هستند؛ ولی به‌تدریج مشخص شد که با آن‌ها نیرنگ‌ شده و آقای کرزی این تلاش‌ها را صرفاً به‌سودِ خود به‌راه انداخته است. در میان نامزدان، داکتر عبدالله بیش از دیگر نامزدها بازی‌های راه‌افتاده در محورِ ارگ را زیر نظر داشت و از مهندسیِ انتخابات و تکرار تقلب‌های گسترده هشدار می‌داد. آقای عبدالله همواره تأکید می‌کرد که یگانه‌رقیبِ او در انتخابات ۱۳۹۳، تقلب است و به آقای کرزی توصیه می‌کرد که از تلاش برای مهندسیِ انتخابات دست بردارد.

انتخابات ۱۶ حمل
انتخابات ریاست‌جمهوری در این روز، با حضور پُرشورِ مردم برگزار شد. ولی در همان روزهای نخست پس از آن، خبرهایی از تقلب و مهندسی در انتخابات به گوش رسید و تا پایانِ پروسۀ شمارشِ آرا ادامه یافت. اما به‌رغم همۀ مشکلات و نارسایی‌ها، نتایجِ این انتخابات رضایت نسبیِ نامزدانِ مطرح و پیشتاز را جلب کرد و بر اساس نتایج اعلان شده، داکتر عبدالله عبدالله با کسبِ ۴۵ درصدِ آرا و داکتر اشرف‌غنی احمدزی با کسب ۳۱ درصد آرا درحالی به دور دومِ انتخابات راه یافتند که تیم اصلاحات و همگرایی برای برگزاریِ شفافِ دور دوم انتخابات، برخی پیشنهادها به حکومت داشت که به هیچ‌کدام از آن‌ها اعتنا صورت نگرفت.

انتخابات ۲۴ جوزا
دور دومِ انتخابات در ۲۴ جوزا برگزار شد. اما این‌بار بر اساسِ گزارش‌ها و شواهد عینی، هم حضورِ مردم در انتخابات کمرنگ بود و هم زمینۀ تقلب نسبت به دور نخست، بیشتر وجود داشت. اما درست در ساعات پایانیِ برگزاری انتخابات، یک رویداد باعث بالا گرفتنِ موج بی‌اعتمادی‌ها نسبت به کمیسیون‌های انتخاباتی شد. در ساعت ۳ بعد از ظهر، دو موترِ حامل برگه‌های رای‌دهی که به دستور ضیاءالحق امرخیل رییس دبیرخانۀ کمیسیون انتخابات، بدون هماهنگی با نیروهای امنیتی به طرفِ سروبی در حرکت بود، توسط پولیسِ کابل توقف داده شد و میان فرمانده پولیس و آقای امرخیل نزاع‌های لفظی رخ داد. سرانجام در این قضیه، شخصِ آقای کرزی و وزیر داخله به گونۀ شتاب‌زده دخالت کردند، موترها به کمیسیونِ انتخابات انتقال داده شدند و آقای امرخیل نیز به وظیفه‌اش بازگشت. به این رویداد از هر زاویه‌یی که نگاه می‌شد، خبر از سازمان‌یابیِ یک تقلبِ گسترده توسط یک مقامِ ارشد کمیسیونِ انتخابات در هماهنگی با برخی مقاماتِ بلندرتبۀ حکومت می‌داد. چنان‌که بلافاصله پس از پایان زمان رای‌دهی، بسیاری از هواداران و ناظرینِ انتخاباتیِ داکتر عبدالله، گزارش‌هایی از انجامِ تقلباتِ گسترده به سودِ داکتر اشرف‌غنی در نقاط مختلفِ کشور، به ستاد انتخاباتیِ اصلاحات و همگرایی ارایه کردند. به‌‌سرعت این گزارش‌ها با اسناد قوی، همراه و به تیمِ داکتر عبدالله ارایه شدند و خاطرات تلخِ انتخاباتِ ۱۳۸۸ را تازه کردند و پس‌لرزه‌های انتخاباتی آغاز گرفتند.

بن‌بست در انتخابات و خطرِ وقوعِ خشونت
داکتر عبدالله به عنوانِ پیشتازترین نامزد دورِ نخست و رهبرِ وزین‌ترین تیمِ انتخاباتی ـ به‌ویژه پس از پیوستن همۀ نامزدهای نسبتاً پُرنفوذ انتخاباتِ ریاست‌جمهوری و شخصیت‌ها و جریان‌های سیاسیِ مطرحِ افغانستان به وی ـ، پس از ارزیابی گزارش‌ها و اسنادِ دال بر تقلب‌های میلیونی، خود را در برابرِ یک توطیه و ظلمِ آشکار دید و در نخستین واکنش جدیِ خود به این وضعیت، همۀ ناظران انتخاباتی‌اش را فراخواند، کمیسیون‌ انتخابات را غیرقابل اعتماد دانست، ارتباط خود را با کمیسیون‌های انتخاباتی قطع کرد و برای از سرگیری روابط با کمیسیون‌ها، شرط‌هایی ارایه کردـ از جمله برکناری ضیاءالحق امرخیل به عنوان یک فردِ خیانتکار و متقلب، و برگزاری مجددِ انتخابات در برخی مناطق. هم‌چنان، تیم انتخاباتی داکتر عبدالله، گفت‌وگوهای تلیفونیِ آقای امرخیل را با اعضای ستاد انتخاباتی تیم تحول و تداوم، مقام‌های حکومتی و همکارانش در کمیسیونِ انتخابات افشا کرد(امرخیل در این گفت‌وگوها به زبان رمز، به انجام تقلب‌‌ها دستور می‌داد). داکتر عبدالله با قاطعیت اعلام کرد که این‌بار از مطالباتِ برحقِ خود عقب نمی‌نشیند و از آرای مردم با جان‌ودل پاسداری خواهد کرد. اما در سوی دیگر، کمیسیون انتخابات و تیم تحول و تداوم و هم‌چنین ارگ ریاست‌جمهوری، به جانب‌داری و حمایت از امرخیل و شیوۀ برگزاریِ انتخابات پرداختند و به گونۀ زیرکانه برای آقای امرخیل، زمینۀ استعفای تقریباً آبرومندانه را مساعد نمودند. امرخیل رفت، ولی ارگ و کمیسیون‌های انتخاباتی بدون آن‌که سخن از پی‌گیریِ اتهاماتِ وی بزنند، از امرخیل و کارنامه‌اش تقدیر کردند و تقلب‌ها و اصرارِ کمیسیون‌ها بر درستیِ عمل‌کردهای‌شان و خُرسندی تیمِ تحول و تداوم از وضعیت نیز به‌جای خود باقی ماند.
در این روزها، پایتخت و گوشه و کنار کشور، شاهد تجمعاتِ مدنی و راهپیمایی‌های پُرشورِ ضدِ تقلب است. در روز جمعۀ گذشته، ده‌ها هزار نفر از مردمِ کابل از نقاط مختلفِ پایتخت به‌راه‌افتادند و همه‌گی در نزدیکیِ ارگ ریاست‌جمهوری به‌هم پیوستند و علیه تقلب‌ و مهندسی در انتخابات فریاد سر دادند. آقای عبدالله و استاد محقق معاون دومِ وی که در میان مردم حضور داشتند، از ایستاده‌گیِ قاطعانه در برابرِ تقلب سخن گفتند و ارگ را مسوولِ مشکلات دانستند. امرالله صالح عضو ارشد تیم اصلاحات و همگرایی نیز هشدار داد که اگر به خواسته‌های برحقِ آن‌ها توجه نشود، خود دروازه‌های قدرت را به روی رییس‌جمهورِ منتخبِ مردم افغانستان باز می‌کنند. این‌ها همه درحالی‌ست که کمیسیون انتخابات هم‌چنان بر ردِ درخواست‌های داکتر عبدالله و ادامۀ فعالیتِ خود بر اساسِ تقویمِ انتخاباتی اصرار دارد، تیم تحول و تداوم خود را پیروزِ انتخابات می‌داند و آقای کرزی نیز به بازی با انتخابات ادامه می‌دهد. از سوی دیگر، همه می‌دانیم که در افغانستان کاربرد زور و خشونت، یک گزینه است و خیلی وقت‌ها از آن گریزی نیست. داکتر عبدالله در انتخابات ۱۳۸۸، جام زهر نوشید، تن به مصلحت داد و از حقِ خود کنار رفت. اما او این‌بار به انتخابات ۹۳، با امیدها و ظرفیت‌های فراوان گام نهاده است. او امروز محبوب‌ترین چهره در افغانستان به‌شمار می‌آید، معاونانِ قوی و مردمی را در کنارِ خود دارد، حمایتِ گستردۀ همۀ اقوام را به‌سوی خود جلب کرده است، و امروز بخشِ بسیار بزرگی از مردم افغانستان، مشتاقِ پیروزیِ داکتر عبدالله هستند و در راه تحقق این مأمول، حاضر به انجامِ هر فداکاری‌یی می‌باشند. اما در جانب دیگر، تقلب‌ها به سودِ داکتر اشرف‌‌غنی را کسانی سامان داده‌اند که به کتابِ «سقاوی دوم» ایمان دارند و بر آن‌اساس و به زعمِ خود، می‌خواهند از رییس‌جمهور شدنِ یک فرد غیرپشتون جلوگیری کنند. حال آن‌که اگر آموزه‌های «سقاوی دوم» را هم معیار قرار دهند، نمی‌توان داکتر عبدالله را ـ که از یک پدر قندهاری و مادر پنجشیری زاده شده ـ غیرپشتون حساب کرد.
رییس‌جمهور شدنِ مشروعِ داکتر عبدالله در افغانستان، یک نقطۀ عطف برای تاریخِ افغانستان و یک گذارِ استثنایی از باورهای کور و منحطِ قبیله‌یی است؛ و همین‌طور کنار زدنِ او به‌واسطۀ تقلب‌های وقیحانه و آفتابی، یک عقب‌گردِ تاریخی و یک سقوطِ مضاعف به گودالِ جنگ‌های قومی و تجزیه‌طلبانه است. این‌جاست که می‌توان این انتخابات و اوضاعِ امروز را بمب ساعتی‌یی‌ خواند که اگر با آن عقلانی برخورد شود، نه‌تنها خطرِ انفجار ساقط می‌‌گردد، بلکه افغانستان یک گامِ بزرگ به جلو خواهد برداشت. ولی اگر این وضعیتِ اضطراری را ارگ ریاست‌جمهوری، سازمان ملل و برتری‌طلبانِ قومی درک نکنند، این بمب با اعلام نتایجِ یک‌طرفه و جانب‌دارانۀ انتخابات، خواهی‌نخواهی انفجار خواهد کرد و ویرانی و مصیبتِ ناشی از آن، دامنِ متقلب‌ها و غیرمتقلب‌ها را خواهد گرفت!

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.