در مکتب تمدن آفرین رمضان

گزارشگر:خواجه بشیر احمد انصاری/ 25 سرطان 1393 - ۲۴ سرطان ۱۳۹۳

بخش یازدهم

mnandegar-3فلسفۀ اجتماعیِ روزه
دوست عزیزی از افغانستان زنگ زده بود و با صدایی گرفته می‌گفت که تابلوی «کودک و کرگس» سودانی، امروز در هر گوشه و کنار کشور جلب توجه می‌کند. او از تفاوتِ بزرگی حرف می‌زد که میان سـرمایه‌دار و فقیر در جـامعۀ ما ایـجاد شده و می‌گفت، تمثالی از آن کرگس را به عـنوان «مجسمۀ گرسنه‌گی» در نقاط مخـتلفِ شـهر در جاهایی که انسان‌های کرگس‌صفت و مست لانه نموده‌اند باید نصب نمود؛ تمثالی که در جامعۀ خودِ ما بیشتر و آشکارتر از جوامعِ خلیجی بازتاب دارد.
مسالۀ مهمی را که همۀ ما فراموش نموده‌ایم و کسی با آن تماس نمی‌گیرد، تاریخ روزه در اسلام است. من به این باورم که فهم درست از روزه و فلسفه و حکمت و مقاصد آن، بدون دانستن تاریخچۀ این فریضه در اسلام ممکن نیست. با آن‌که رمضان به شکل کنونی آن در سال دوم هجری در مدینه فرض گردید، ولی تاریخ حکایت می‌کند که تربیت‌یافته‌گان مکتب نبوت در مکه نیز روزه می‌گرفتند. کتاب‌های سیرت نقل نموده‌اند، زمانی‌که جعفر فرزند ابوطالب سال‌ها پیش از هجرت به مدینه، به حبشه رفت و خواست پیامبر اسلام را به امپراتور آن کشور «نجاشی» معرفی نماید، گفت:
«او ما را به نماز و زکات و روزه امر می‌فرماید.»
به هر حال، روزه در دو مرحله فرض گردیده است؛ مرحلۀ نخست در مکه بود و مرحلۀ دومی در سال دومِ هجری در مدینه. آن‌چه در بحث امروزی ما مهم می‌باشد، روزۀ دوران مکه است؛ مرحله‌یی که فلسفه و مقاصد این فریضه و رکن دینی را به‌وضوح بازتاب می‌دهد.
کتاب‌های بخاری و مسلم از سلمه بن الاکوع روایت می‌نمایند که مسلمانانِ نخستین در مکه ملزم بودند که یا روزه بگیرند و یا آن‌که فدیه به‌پردازند. مفسرانی چون ابن‌ مسعود و ابن ‌عباس و معاذ بن جبل و مجاهد و طاوس و مقاتل و ابن حیان بر این مسأله اتفاق نظر داشته‌اند که آیت ۱۸۴ سورۀ بقره بر همین اصل دلالت داشته است آن‌جا که می‌فرماید:
«و برای کسانی که توان آن را دارند ولی روزه نمی‌گیرند، خوراک یک بی‌نوا فدیه لازم است.»
آری! پیامبر اسلام در آن زمان به پیروان خویش امر نمود که یا روزه بگیرند و یا فدیه بپردازند؛ به این معنی که آن‌ها تنها دو انتخاب داشتند که هر دوی آن به یک نتیجه می‌انجامید؛ و آن این‌که یا درد و رنج گرسنه‌گان و بی‌نوایان را عملاً از راه و متود روزه احساس نمایند و یا آن‌که روزه نگیرند و گرسنه‌گان را عملاً غذا دهند. اما زمانی ‌که مسلمانان به‌مدینه هجرت نمودند و خدمات و تکافل اجتماعی به‌دوش دولت قرار گرفت، در آن زمان بود که روزه با احکام معمول امروزی آن فرض گردید.
زمانی‌که پیامبر اسلام (^) پرچم شکوه‌مند نبوت را برافراشت، نخستین کسانی‌که به ندای او لبیک گفتند غلامان، کنیزان، بی‌نوایان، زنان، کودکان، سیاه‌پوستان و اقلیت‌های ساکن در مکه بودند. بلال، سمیه، عمار، زید و امثال ایشان برده‌گان بی‌نوایی بودند که در صف اولِ مسلمانان قرار گرفتند.
برای اسلام گلو پاره کردن بدون توجه به بُعد انسانی این آیین که اقتصاد جزوِ لاینفکِ آن است، چیزی جز یک قصۀ مفت نیست که پیام و مرامِ روزه در این زمینه خیلی روشن می‌باشد.
توجه به بُعد اقتصادی جامعه، از دغدغه‌های اصلی انقلاب پیامبر اسلام (^) به شمار می‌رفت که رمضان با ابعاد مختلفِ آن در قلب این منظومۀ متکامل فکری جا گرفته است.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.