احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





صلـح طالبـان با امـریکا

- ۱۵ جدی ۱۳۹۸

در ماه سپتامبر سال ۲۰۱۹ میلادی دونالد ترامپ رییس جمهور امریکا، از امضای توافق‌نامۀ صلح با گروه طالبان سر باز زد. توافق‌نامۀ صلح پس از یک‌سال گفت‌وگو میان نماینده‌گان گروه طالبان و نماینده‌گان امریکا به دست آمده بود و طالبان آن را به منزلۀ موهبت الهی می‌دانستند.
اگر توافق‌نامۀ صلح، در ماه سپتامبر سال ۲۰۱۹ به امضا می‌رسید، برای طالبان پیروزی بزرگی بود. گروه محمداشرف غنی که خویش را منادی حافظ جمهوریت می‌پنداشت، بازی را می‌باخت و حکومت او در موقف حکومت دکتر نجیب، آخرین حاکم وابسته به شوروی قرار می‌گرفت. mandegarبسیاری از تحلیل‌گران سیاسی در پی قیاس و جست‌وجوی شباهت‌های سرنوشت دو احمدزی بودند و ستارۀ طالع محمداشرف غنی به نظر آنان در راه افول قرار داشت.
با این وجود محمداشرف غنی بر ساز مخالف می‌کوبید؛ چیزی که دیگران آن را تقلای بی‌حاصل یک بخت‌برگشته می‌دانستند. به هر حال نجات غنی از این مخمصه نتیجۀ تلاش او نه، بلکه حاصل ابهام در سیاست ایالات متحدۀ امریکا در پیوند به جنگ و صلح افغانستان بود.
توقف گفت‌وگوهای صلح و خودداری ترامپ از امضای توافق‌نامۀ صلح که به مثابه بستن پروندۀ افغانستان در سیاست خارجی امریکا پنداشته می‌شد، هم‌چنان که مایۀ شادمانی منادیان جمهوریت بود، شکست سختی برای هواداران امارت به شمار می‌رفت. طالبان در نزدیک به دو دهه جنگ، انرژی فراوانی هزینۀ پیروزی کردند و چراغ سبز امریکا برای آنان ختم کار محسوب می‌شد. سال‌ها مقاومت باعث فرسوده‌گی سازمان نظامی طالبان شده و در واقع طالبان از نظر سازمانی پیر شده‌اند. تضاد میان نیروی پیر و جوان، تجدید نظر در ایدئولوژی افراط‌گرایی دینی و ظهور مدل‌هایی مانند داعش، ظهور نوع ملی‌گرایی در دل جنبش طالبانی همانند مخالفت به سرداری زابلی‌ها و قندهاری‌ها نمونه بارز از شاریده‌گی سازمانی است. ایدئولوژی مرکب از اسلام سیاسی و پشتون‌والی آهسته‌آهسته قدرت بسیج خود را از کف می‌دهد و تداوم این راه به فروپاشی منجر می‌شود.
در طول یک سال مذاکره با امریکایی‌ها روشن شد که گروه طالبان به دیپلوماسی از عینک سلفی‌ها می‌نگرند؛ آن‌چه که در جهان‌بینی سلفی‌ها، پیروی خالصانه از سلف صالح خوانده می‌شود. رویکرد سخت، نامنعطف و قابل فهم برای همه اعضای گروه. در مقابل این گروه امریکایی‌ها قرار دارند، با رویکردی نرم، منعطف و غیرقابل فهم. بر خلاف طالبان، امریکایی‌ها از امیال و خواسته‌های طالبان به خوبی آگاه‌اند، اما طالبان از این که چه چیز در پستوی ذهن استراتژیست‌های امریکایی می‌گذرد کاملاً بی‌خبرند. مذاکره‌کنند‌ه‌گان طالبان در قطر حاصل گفت‌وگوی یک ساله را پیش از این که از سوی ترامپ رد شود، غیر قابل برگشت می‌پنداشتند و ساده‌انگارانه به هوادار خود اطمینان پیروزی دادند. توقف گفت‌وگوهای صلح، اگر در یک معنی توقف روند صلح باشد، معنی دیگرش حراج اعتبار نماینده‌گان طالبان بود. این امر سرآغاز سوءظن گروه در برابر فرستادگانی شد که مأموریت داشتند، اسلام را در برابر کفر به پیروزی برسانند.
نشر گزارشی‌هایی در مورد تخصیص بودجه از سوی کانگرس امریکا به گفت‌وگوهای صلح، باعث شد شماری در لایه‌های میانی و پایانی طالبان احساس کنند که به مذاکره‌کننده‌گان آن‌ها رشوه پرداخت شده است. تعدادی از طالبان پرسیدند که این چگونه عدالت اسلامی‌ست که جنگجویان گروه با پای برهنه و شگم گرسنه می‌جنگند، اما نماینده‌گان آنان در قطر زنده‌گی راحتی دارند؟ چنین نگرانی‌هایی باعث شده است که شماری از فرماندهان ردۀ میانی طالبان به صورت قطع به گفت‌وگوهای صلح مخالفت کنند و خواستار خروج بلاقیدوشرط نیروهای خارجی شوند.
با توقف گفت‌وگوهای صلح از سوی امریکا، نماینده‌گان قطرنشین طالبان از مجرای پاکستان و عربستان سعودی، برای برگشتاندن امریکا به میز گفت‌وگوها سعی بلیغ کردند و امریکایی‌ها پس از آغاز مجدد مذاکرات با شرط تازه نماینده‌گان طالبان را گیج کرده‌اند. خواست امریکایی‌ها برقراری آتش‌بس پیش از امضای توافق‌نامۀ صلح است.
این خواست برای گروه طالبان به ویژه طالبان قطرنشین بسیار سنگین تمام شده است. به همین جهت ملابرادر، رئیس دفتر سیاسی طالبان در قطر با سه مذاکره‌کنندۀ دیگر به صورت پنهان به شهرهای کویته و پشاور پاکستان سفر کردند و با هستۀ رهبری طالبان که مسئولیت امور سیاسی را به دوش داشتند، دیدار کرده و قناعت آنان را در مورد آتش‌بس ۷ تا ۱۰ روز به دست آوردند. فیصلۀ شورای سیاسی طالبان با واکنش تند شاخۀ نظامی این گروه مواجه شد و در رأس بغاوت، صدر ابراهیم است که حیثیت وزیر دفاع طالبان را دارد. در میان هیأت سیاسی طالبان نیز در این زمینه توافق نظر وجود ندارد. عباس استانکزی و شماری از مذاکره‌کننده‌گان تندرو، با ملاغنی برادر هم‌سو نیست. هم‌چنان قشر ایدئولوژیک طالبان با هر گونه سازش با غرب مخالف است. اخیراً ملامنصور یکی از فرماندهان ردۀ میانی طالبان که مشغول جنگ در برابر دولت افغانستان در ولایت غزنی است در گفت‌وگو با رسانۀ بریتانیایی اسکای‌نیوز گفته که او و سربازانش مخالف هر گونه تعامل با امریکایی‌ها اند. واقعیت این‌ست که دیدگاه ملامنصور دیدگاه اکثریت قابل ملاحظۀ جنگجویان گروه طالبان است. شاخۀ نظامی و مخالفان آتش‌بس، سه دلیل عمده برای مخالفت خود دارند.
اول؛ پذیرفتن شرط آتش‌بس از سوی تحریک طالبان، از جایگاه ضعف و بر خلاف اصول ایدئولوژیک است؛ زیرا به باور شماری خداوند مجاهدین را از سازش با کفار منع کرده، مگر این که مسلمانان در سازش با کفار خدعه‌یی تدارک دیده باشند. در حالی که طرح آتش‌بس از جانب امریکا پیشنهاد شده است.
دوم؛ امریکایی‌ها قابل پیش‌بینی نیستند و ممکن تحریک را در موقعیت ضعیف و شکننده قرار دهند؛ همان‌گونه که جانب امریکا بر خلاف تعهد قبلی، از امضای توافق‌نامه خودداری کرد.
سوم؛ آتش‌بس سه روز در عید رمضان سال ۱۳۹۷ و ورود سربازان وابسته به طالبان به شهرها را بسیاری رهبران طالبان، تجربۀ ناخوش می‌دانند. زیرا با ورود به شهرها و دیدن مظاهر تمدن بر روحیۀ و ایمان سربازان پیادۀ طالب که هر کدام با سازش در شرایط سخت عادت کرده‌اند، تزلزل وارد شده و شماری حتی به سنگر برنگشته‌اند. محمداشرف غنی، رئیس جمهور حکومت وحدت ملی با کنایه اعلام کرد که ما به طالبان «آیس‌کریم« دادیم. بنابراین بر قراری مجدد آتش‌بس ممکن در حکم ریختن آب به آسیاب دشمن باشد.
برای حفظ یک‌پارچه‌گی تحریک، شماری از رهبران طالبان برای میانجی‌گری میان دو گروه مخالف برخواسته‌اند. میانجی‌گران با تأکید بر دستاورد‌های دفتر سیاسی قطر، شامل زمینه‌سازی برای کمک‌های مالی شیخ‌های عرب به امارت اسلامی، آزادی انس حقانی محبوب خانوادۀ حقانی و ارائۀ فهرست ۵۰۰۰ نفری از زندانیان طالب به جانب امریکا و هم‌چنان اهمیت ماشین جنگی طالبان که عامل عمده در بقای تحریک شمرده می‌شود، راه سوم را پیشنهاد کرده‌اند. آنان خواستار آتش‌بس اعلام ناشده و وضع قواعد سخت‌تر بر آمدوشد نیروهای‌شان به شهرها اند. اگر به اعلامیۀ اخیر گروه طالبان که در مورد رد خبر آتش‌بس منتشر شد، دقت شود، احتمال کاهش حجم جنگ که حاکی از دیدگاه آشتی‌طلبی طالبان است در آن دیده می‌شود.
با این وصف امریکایی‌ها بر اعلام آتش‌بس رسمی مصرند و از جانبی خواست‌‎های آنان روشن نیست. احتمال این نیز وجود دارد که هیاهوی خروج نیروهای امریکایی و بر قراری صلح، بخشی از پروژۀ تبلیغاتی دونالد ترامپ برای انتخابات ۲۰۲۰ باشد. در این صورت تنها جانبی که زیان خواهد کرد گروه طالبان است.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.