احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:عبدالاحد هادف - ۲۶ دلو ۱۳۹۷
از جمله توصیههای خوب اهل حدیث به هنگام روایت و یا ذکر حدیثی از احادیث نبوی از قدیم به اینسو، یکی این است که در اخیر هر حدیث باید گفت «او کما قال صلی الله علیه وسلم». این را بهخاطری میگویند که هیچ نوع باوری به واقعی بودن و کامل بودن و یا درست بودن متن حدیث به عنوان قول اصلی پیامبر اسلام حتا بعد از صحت سندی آن ندارند که این خود ناشی از طبیعت حدیث به عنوان مجموعه روایات شفاهی از پیامبر و تدوین آن در متون کتبی پس از گذشت تقریباً دو قرن میباشد. این فرایند در ذات خود به همه انسانها به شمول اهل حدیث، این حقیقت علمی و عینی را تلقین میکند که نمیتوان به متن کوتاه و یا طولانی روایاتی از این دست به عنوان عین عباراتی که پیامبر در دو قرن پیش از زمان تدوین گفته باشد، اعتماد و اطمینان داشت.
با درک این حقیقت ذاتی و موضوعی در امر حدیث و روایت است که اهل حدیث از قدیم توصیه کرده اند تا هر ناقل حدیث در هر زمان و مکانی بایستی پس از ذکر متن حدیث در ختم آن بگوید: «او کما قال رسول الله صلی الله علیه وسلم». یعنی و یا هر گونه که رسول خدا در واقعیت امر گفته باشد. آنها این تذکر اخلاقی را بهخاطر رعایت امانت در برابر اقوال پیامبر و احتراز از احتمال وقوع در اشتباه نابخشودنی نسبت قولی به پیامبر که یا خود او آن را نگفته و یا با این قالب و محتوا بر زبان نرانده است، توصیه میکرده اند که میتوان گفت نوعی جستن حیله شرعی در این راستا بوده است و همچنان تسکین خاطری برای اینکه مبادا در برابر پیامبر خدا مرتکب خیانتی ناخواسته شده باشند.
در هر چیز میتوان شک کرد، اما در این امر نمیتوان تردید داشت که «ثبوت» در امر حدیث از محالات است. علمای حدیث با شیوههای مختلف تلاش کردند تا ثبوت سندی حدیث را حتیالمقدور محتمل سازند، اما ثبوت نفسالامری حدیث متعارف در توان هیچ فرد و یا گروه بشری نیست و فقط در علم خدا میتوان از چنین ثبوتی سراغ گرفت که در اختیار ما نیست. البته بخش عمدۀ مسوولیت عدم امکان کنونی ثبوت در حدیث به تصمیم شخص پیامبر و خلفای راشدین بر میگردد که با تمام جدیت از ابتدا سفارش و تلاش کردند تا از احتمالات حفظ حدیث به صورت شفاهی و کتبی جلوگیری کنند. حکمت صایب این امر در آن نهفته بود که آنها قرآن را به عنوان یگانه متن مقدس اسلام کافی میدانستند و در صدد حفظ خصوصیت تکمتنی این دین بودند و در عین حال از سرنوشت ادیان آسمانی پیشین بسیار آموخته بودند.
پیامبر اسلام و خلفای او در برابر تعدد متون مقدس خیلی حساسیت نشان میدادند و برای بیان این واقعیت برای یک لحظه هم چشم از سرنوشت ادیان ابراهیمی گذشته بر نمیداشتند که هرم اصلیشان در تراکم غبار روایات و انارشی متون مقدس ناپدید شده بود. اوج این حذر و احتراز را در جملۀ کوتاه و هشدارآمیز حضرت عمر در سیاق منع دایمی تدوین حدیث میتوان لمس کرد که گفت: «أ مشنا کمشنا الیهود؟» یعنی مگر میخواهید که ما هم مثل یهودیان تلمودی داشته باشیم؟! یهودیها در کنار تورات به تدوین روایات دینی پرداختند که آن را مشنا و یا همان تلمود معروف نام گذاشتند که به مراتب قطورتر از متن تورات بود. بخش اعظم انحرافات در آیین یهودیت به همین تلمود بر میگردد که بعدها در ادبیات روایی اسلام به رسوبات روایات یهودی در روایات اسلامی، اصطلاح «اسرائیلیات» اطلاق شد.
با کمرنگشدن متن تورات در تراکم روایات تلمودی، کیفوکان اصلی و الهی دین یهودیت هم از میان رفت و آن دین حنیفی توحیدی به یک آیین سرشار از عقده و خشونت و تبعیض و انسانستیزی مبدل شد و تلمود عملاً در جایگاهی برتر از تورات قرار گرفت و منظومۀ عقیدتی و اخلاقی و معیشتی بنیاسرائیل را سامان داد. چنین واقعیتی سبب شد تا پیامبر اسلام و یاران نزدیک او حساسیت مفرطی در برابر تعدد متون مقدس پیدا کنند و با شیوههای مختلف در تلاش جلوگیری از سردُچارشدن اسلام با عین سرنوشت باشند. همان بود که در طول حیات پیامبر هیچکسی جسارت تدوین شفاهی و یا کتبی حدیث را نکرد و بعد از وفات او نیز در طول سی سال دورۀ خلافت راشده، از تدوین کتبی حدیث منع صورت گرفت.
این امر تاریخی نخستین و عمدهترین عامل امتناع «ثبوت» در حدیث بهشمار میرود و بعدها عوامل دیگری بر آن افزوده شد که این ثبوت را بیش از پیش ممتنع ساخت که طول فاصله زمانی میان دوره تدوین حدیث و زمان حیات پیامبر در رأس این عوامل قرار دارد. با توجه به امتناع قطعی ثبوت در امر حدیث است که به قول خود کارشناسان حدیث، در تعریف اصولی حدیث از مقوله «ظنیالثبوت والدلاله» کار گرفته میشود، کما اینکه در هنگام روایت حدیث به ذکر و تلفظ متبرکانه عبارت «او کما قال صلی الله علیه وسلم» در پایان آن توصیه شده است. از مجموع این تعریف و این توصیه میتوان نتیجه گرفت که حجیت حدیث هم ثابت نیست.
Comments are closed.