چه کسانی نقشۀ بن‌بستِ انتخابات را کشیده بودند؟

گزارشگر:احمد عمران / 12 اسد 1393 - ۱۱ اسد ۱۳۹۳

رییس‌جمهور کرزی در تازه‌ترین واکنش نسبت به توقفِ روند بازرسیِ آرا هشدار داده که تأخیر در اعلام نتایجِ انتخابات را نمی‌پذیرد و باید انتقالِ قدرت در زمانِ معینِ آن صورت گیرد. آقای کرزی این سخنان را در دیدار با هیأت‌های اتحادیۀ اروپا و شماری از سفیرانِ کشورهای ذی‌دخل در مسایلِ افغانستان ابراز کرده است.
با چنین ابراز نظرها و تأکیدها، قصد اصلیِ آقای کرزی روشن نمی‌شود؛ mnandegar-3چون گفتار و رفتارِ آقای کرزی در طول سیزده سال با هم یکی نبوده؛ او چیزی گفته و کارِ دیگری انجام داده است. به قول آن ادیبِ گران‌ارج «اگر دست و زبانت یکی بودی، جان‌ها دادمی».
دست و زبانِ آقای کرزی هرگز با هم یکی نبوده‌اند. او چیزی گفته و به جای دیگری اشاره کرده است. آقای کرزی وقتی از انتقال به‌موقعِ قدرت سخن می‌گوید که عملاً در اثر مداخلاتِ گستردۀ او و اطرافیانش، انتخاباتِ افغانستان به مضحکۀ تمام‌عیارِ بین‌المللی تبدیل شده است؛ مضحکه‌یی که متأسفانه نه‌تنـها پای داخلی‌ها را وارد مسایل انتخاباتی کرده؛ بل پای خارجی‌ها را نیز به این قلمرو کشانده است. مگر کسی از شهروندانِ کشور می‌خواست و آرزو می‌کرد که انتخابات افغانستان به طویل‌ترین، جنجالی‌ترین، نفس‌گیرترین و پرهزینه‌‎ترین انتخاباتِ جهان تبدیل شود؟
انتخاباتِ کشور به صورتِ طبیعی به چنین وضعیتی دچار نشد که حالا در تلویزیونِ «ژوندون» عده‌یی بنشینند و زیر نام میزگرد، به توطیه‌گری علیه یک تیم دست بزنند که قربانی وضعیتِ به‌وجود آمده است. در یک میزگرد در تلویزیون «ژوندون» که شب جمعه نشر شد، شرکت‌کننده‌گان که همه نظراتِ جانب‌دارانه ابراز می‌کردند، بر این نکته تأکید داشتند که پای خارجی‌ها به این دلیل وارد انتخاباتِ افغانستان شده است که گویا تیم اصلاحات و همگرایی چنین درخواستی را مطرح کرده است. اما این تحلیل‌گرانِ عزیز و از همه‌جا باخبر! یک بار سر به گریبان فرو نمی‌کنند که واقعیت‌های انتخاباتِ جنجالیِ کشور را بفهمند.
انتخاباتِ افغانستان خلاف دیدگاه‌های تلویزیونِ رسالت‌مندِ «ژوندون» زمانی وارد فاز بحران شد که تقلب‌های انجام‌شده در آن با اسناد و شواهدِ انکارناپذیر در برابر دیده‌گانِ مردم و جهانیان قرار گرفت. سطح تقلب در انتخاباتِ دور دوم به میزانی افزایش یافت که دیگر نمی‌شد به نتیجۀ انتخابات اعتماد کرد. آیا می‌شد که عدالت را زیر پا کرد و به تقلب در انتخابات آری گفت؟
بحث بر سر برنده شدن و نشدنِ تیم اصلاحات و همگرایی در نتیجۀ انتخابات نیست؛ بل بحث بر سر اصولِ دموکراتیکِ انتقال قدرت در کشور است. افغانستان تاریخی بسیار خونین دارد که در نتیجۀ انجامِ حرکت‌های غیردموکراتیک و انجام کودتاها رقم خورده است. افغانستان در طول تاریخِ پُردرد خود، همواره قربانی خودکامه‌گی و دیکتاتوری‌های قومی و قبیله‌یی بوده که زیانِ آن را تمام آحادِ جامعه متحمل شده‌اند. گذار از چنین وضعیتی می‌تواند منافع همۀ گروه‌ها و اقشار را تأمین کند.
در وضعیت دموکراتیک، هیچ کسی بازنده نیست. تلاش‌هایی که پس از اعلام نتایجِ نخستین از سوی اقشار مختلفِ جامعه در اعتراض به تقلب صورت گرفت، تنها محدود به تیم اصلاحات و همگرایی نبود. نهادها و سازمان‌های گوناگونی به این نتیجه واکنش نشان دادند و بر رعایتِ اصلِ شفافیت و عدالت در انتخابات پافشاری کردند. دلیلِ آن‌همه سروصدا و واکنش‌های اعتراضی هم این نبود که فرد و تیمِ مشخصی حتماً به کرسیِ قدرت تکیه بزند؛ بل دلیل اصلی و محوری، اعتراض‌های گسترده و میلیونی مردم به تقلب و تأمین عدالت بود؛ عدالتی که می‌تواند آینده و زنده‌گی فرزندانِ این سرزمین را ضمانت کند؛ عدالتی که بر مبنای آن، دیگر کسی از راه زور و زر و تزویر و انجام خشونت‌های مرگبار، به قدرت نرسد و سرنوشت ملتی را به لجن نکشد.
پای تیمِ اصلاحات و همگرایی به عنوان بخشی از روند ضد تقلب، زمانی وارد کارزارهای اعتراضی شد که پیش از آن حرکت‌های مردمی در مناطق مختلفِ کشور به اوجِ خود رسیده بودند. تیم اصلاحات و همگرایی از نخستین واکنش‌ها تا به حال روی اصولی تأکید می‌ورزد که می‌تواند آیندۀ افغانستانِ دموکراتیک را تأمین کند؛ آینده‌یی که دیگر در آن کسی نخواهد با انجامِ کودتا، حاکمیتِ نامشروع بسازد و آن‌گاه پولیگون‌های مرگ تأسیس کند.
مگر ما تاریخ نزدیکِ افغانستان را پس از کودتای هفت ثور از یاد برده‌ایم که هم‌چنان بخواهیم به نظام‌های نامشروع و نامردمی گردن نهیم؟ اعتراض به تقلب، در حقیقت اعتراض به حاکمیت‌های نامشروع است و فکر نکنم که کسی پیدا شود و خود را حامی نظامِ نامشروع و غیردموکراتیک معرفی کند. متأسفانه همان‌هایی که حالا در میزگردهای‌شان می‌خواهند ماست را سیاه نشان دهند نیز خوب می‌فهمند که در موجودیتِ یک نظامِ خودکامه هرگز به خواسته‌های‌شان نخواهند رسید.
مگر کودتاچیانِ هفت ثور در سال‌های پایانی حکومت خود، اکتِ دموکراسی و نظام مردم‌سالاری نمی‌کردند؟ دلیلِ این امر چه بود؟! دلیلِ آن این نبود که کودتاچیان به خواصِ معجره‌آسای دموکراسی پی برده باشند؛ بل دلیلِ آن این بود که حیات و آیندۀ سیاسیِ خود را در هیچ نظامی ضمانت‌شده نمی‌دیدند.
و اما نکتۀ بنیادی دیگر این‌که: انتخابات وارد بن‌بستی تازه شده است. این بن‌بست دقیقاً در نتیجۀ عدم توجه به خواست‌های اعتراض‌کننده‌گان به تقلب شکل گرفته است. بازرسیِ آرا که باید روز شنبه از سر گرفته می‌شد، برای بیست و چهار ساعتِ دیگر به تأخیر افتاده و مشخص نیست که پس از این، روند بازرسی بدون وقفه برای رسیدن به نتیجۀ شفاف و سالمِ انتخابات ادامه پیدا کند. دلیلِ تأخیر و توقف در روند بازرسیِ آرا نیز متأسفانه به گونۀ مدیریت‌شده از سوی افرادی خلق می‌شود که در تقلب‌های سازمان‌یافته در انتخابات نقش داشته‌اند، اما می‌خواهند آن را به گونۀ غیرعادلانه و غیرمنصفانه به دوش تیم اصلاحات و همگرایی بیندازند و چنین بنمایانند که تیم اصلاحات و همگرایی با ارایۀ پیشنهادهای تازه تلاش می‌کند که روند بازرسی آرا انجام نشود.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.