احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





دولت وحدت ملی در کنیا؛ الگویی برای افغانستان؟

- ۱۸ اسد ۱۳۹۳

کارن آلن-بی‌بی‌سی

mnandegar-3بنظر می‌رسد اردوگاه هر دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در عملی کردن توافق مهمی‌که با میانجی‌گری جان کری برای حل و فصل اختلافات در مورد انتخابات مناقشه برانگیز اخیر بدست آمد، سست شده اند.
این در حالیست که این توافق با استقبال فراوانی مواجه شده بود. کار پرزحمت بازشماری تک‌تک آراء به صندوق ریخته شده با سرعتی اندک و لنگ‌لنگان به پیش می‌رود.
کارن آلن، گزارشگر بی‌بی‌سی این سوال را مطرح می‌کند که آیا می‌توان در این باره از کشور آفریقایی کنیا درس گرفت؟ در این کشور انتخابات مناقشه برانگیز سال ۲۰۰۷ به تشکیل دولت وحدت ملی منجر شد.
رایلا اودینگا، نخست وزیر سابق کنیا، درباره طرح تشکیل دولت وحدت ملی به نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری افغانستان می‌گوید: «این از آن کارهایی نیست که آدم از سر میل و علاقه بکند. به‌خاطر ضرورت باید آن را انجام داد.» آقای اودینگا که در میان مردم با نام کوچکش – رایلا – خطاب می‌شود، در سال ۲۰۰۷ بخت اول پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری کنیا بود، اما تقلب‌های گسترده از سوی همه طرف‌ها کشورش را در آستانه فرورفتن به جنگ داخلی قرار داد، و به آوارگی نیم‌میلیون نفر و مرگ بیش از ۱۲۰۰ نفر انجامید.
در قضیه کنیا دیپلماسی بر محاسبات ریاضی چربید. در آنجا برخلاف وضعیت فعلی در افغانستان، بازشماری آرا در سطحی فراگیر انجام نشد، اما «جایزه دوم» نصیب رایلا شد و او در دولت وحدت ملی به نخست وزیری رسید.
«صلح به هر قیمتی» تکیه کلام منتقدانی شده بود که می‌گفتند تشکیل دولت وحدت ملی به مسخره گرفتن دموکراسیست و اپوزیسیون را بی‌معنا می‌کند. اما رایلا اذعان می‌کند که «با نگاه به گذشته، آن توافق برای آرام کردن کشور مفید بود». همانطور که بعد از انتخابات مخدوش سال ۲۰۰۷ کاندولیزا رایس، وزیر خارجه وقت امریکا، برای آشتی دادن طرفین به نایروبی پایتخت کنیا پرواز کرد، تابستان امسال هم جان کری به افغانستان سفر کرد.
البته او ممکن است دوباره به این کشور بازگردد، چرا که بحث‌ها بر سر اینکه دولت وحدت ملی دقیقا چه شکلی باید داشته باشد، همچنان ادامه دارد؛ آنهم در سالی سرنوشت‌ساز برای افغانستان. طبق اخباری که به بیرون درز کرده، دو طرف در چارچوب آنچه که حالا «توافق کری» خوانده می‌شود، شفاها بر سر طرحی با هفت محور به توافق رسیده اند.
در این طرح ایجاد سمتی موقتی با عنوان رییس اجرایی پیش‌بینی شده، و قرار است طی دوره‌ای دو ساله، و بعد از کسب موافقت یک لویه جرگه، قانون اساسی تغییر کند و تدریجا سمت نخست وزیری ایجاد شود؛ آنهم نخست وزیری که مقابل پارلمان پاسخگو باشد. طرحی که در کنیا پیاده شد، تفاوت چندانی با این نداشت. نخست وزیری تعیین شد تا بر کار همه وزارت‌خانه‌ها «نظارت و کارهای آنها را هماهنگ کند»، ولی او در عین حال در مقابل پارلمان پاسخگو بود.
رایلا می‌گوید:»باید آمادگی تحمل رقیبتان را داشته باشید و بر سر تقسیم قدرت به توافق برسید. یعنی باید برای مصالحه آمادگی داشته باشید.» هنوز به هیچ وجه معلوم نیست که دو نامزد رقیب انتخابات ریاست جمهوری افغانستان تا چه حد برای این کار آمادگی دارند یا پست‌های وزارتی چگونه قرار است میان آنها تقسیم شود.
درست مثل کنیا، منتقدان طرح تقسیم قدرت در افغانستان هشدار می‌دهند که این راه حل مقطعی در آینده مانع عمده فرآیندهای تصمیم‌گیری خواهد بود و هیچ کمکی به حل مشکلات حادی نظیر فساد مالی و اداری و پارتی‌بازی نخواهد کرد.
هم کنیا و هم افغانستان در امر حکومت‌داری با این مشکلات مواجهند. مسلما یکی از عوارض تشکیل دولت وحدت ملی در کنیا، بزرگ شدن بیش از حد هیأت دولت بود؛ دوباره‌کاری در انجام مسوولیت‌های وزارت‌خانه‌ها و فرهنگ مخرب مصونیت وزیران از مجازات به‌دلیل تلاش هر دو طرف برای جلوزدن از اردوگاه رقیب در بردن قراردادهای سرشار از فساد، با علم به اینکه ممکن است دوران حضورشان در قدرت کوتاه باشد.
این حرف‌ها شاید به‌گوش کسانی که در کابل مشغول گفت‌وگو در این باره هستند، آشنا باشد.
در کنیا اختلافات سیاسی از گذشته در قالب مباحث قومی مطرح می‌شدند. در افغانستان هم رهبران این کشور تحت فشار اند تا به‌دنبال دولتی با پایگاه قدرتی وسیع‌تر باشند. هیچکس هنوز نمی‌داند که این حرف در عمل به چه معنی خواهد بود، و تیم اشرف غنی احمدزی معتقد است پیش از اینکه گفت‌وگوها با رقیبش عبدالله عبدالله پیش برود، اول باید کار بررسی آرا به پایان برسد.
منتقدان طرح تقسیم قدرت استدلال می‌کنند که ۳۰۰ میلیون دلار صرف برگزاری انتخاباتی مخدوش در افغانستان شده و حالا به واسطه تشکیل دولت وحدت ملی، قرار است به «بازنده انتخابات» پاداش داده شود. اما پروفسور مایکل سمپل، کارشناس معتبر افغانستان از دانشگاه کویینز بلفاست، به دو واقعیت عریان اشاره می‌کند. افغانستان چقدر برای بقیه جهان – و به‌خصوص امریکا – اهمیت دارد؟ آنهم در حالی که کنگره امریکا کمک مالی‌اش به این کشور را نصف کرده، و وضع این کشور با عراق در حال تجزیه مقایسه می‌شود.
واقعیت دیگر اینکه ظرف کمتر از شش ماه دیگر قرار است ده‌ها هزار نیروی خارجی به خانه‌هایشان بازگردند و نیروهای کم‌تجربه افغان را در جنگ با طالبان تنها بگذارند. پروفسور سمپل هشدار می‌دهد: «افغانستان با احتمال بروز جنگ روبروست؛ کشمکشی که در آن تکلیف موجودیت آینده حکومت در قالب فعلی‌اش مشخص خواهد شد. از سوی دیگر، حتی از نظر آراء داده شده به نامزدها هم شکاف عمیقی در کشور ایجاد شده است. من فکر نمی‌کنم اگر چیزی در حدود نیمی از جمعیت افغانستان احساس کند که در دولت سهمی ندارد، این کشور توان رویارویی با چالش‌های فعلی را داشته باشد.»
اجتناب از جنگ
اما منتقدان از آن بیم دارند که تشکیل دولت وحدت ملی سنت خطرناکی را باب کند. مسلما در تاریخ معاصر نمونه‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد در یک انتخابات هرکس که ادعای بروز تخلف را بلندتر مطرح کند، یا ارتش یا نیروی شبه‌نظامی قوی‌تری داشته باشد، ممکن است از قدرت سهمی ببرد.
اما رایلا اودینگا به‌چشم دیده که دولت‌های وحدت ملی تا ابد بر سر کار نمی‌مانند. در کنیا دولت وحدت ملی تنها یک دوره دوام آورد. در سال ۲۰۱۳، وقتی انتخابات کنیا با سیستم ریاستی برگزار شد، رایلا در رقابتی دوجانبه با اوهورو کنیاتا، فرزند رهبر جنبش استقلال کنیا، بازنده شد.
این بار کنیا مثل دفعات قبل به ورطه خشونت‌های قومی نیفتاد. شاید همین نتیجه برخلاف انتظار، با زد و بندهای قومی بدست آمده باشد، و نه سیاست‌ورزی ِاصولی. اما به عقیده رایلا مسأله اصلی اینبار این بود که قوه قضاییه بعد از اینکه اصلاحاتی در آن انجام گرفت، نتایج را بررسی کرد و تأیید کرد که او واقعا شکست خورده است.
رایلا در آن هنگام نتایج انتخابات را به باد انتقاد گرفت، اما بنظر می‌رسد گذشت زمان از تندی انتقادات او کاسته باشد. او می‌گوید که در دوران حکومت دولت وحدت ملی، اصلاحاتی در قانون اساسی کنیا انجام شد. البته همه ایرادات با این اصلاحات برطرف نشد، اما همین اصلاحات هم در نبود دولت وحدت ملی انجام نمی‌شد. این کشور حالا به نسبت شش سال پیش «آمادگی بیشتری برای تحمل یک اپوزیسیون وفادار» دارد.
برای کشوری مثل افغانستان که تازه از سه دهه جنگ سر برآورده، هنوز با طالبان در جنگ است و کاملا به کمک‌های خارجی وابسته است، شاید امید به تغییر اوضاع ظرف تنها شش سال غیرواقع‌بینانه باشد. اما تصور اینکه این کشور به کجا می‌تواند برسد، ممکن است جالب باشد.
رایلا اودینگا مشتاق است که با هر دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری افغانستان تماس بگیرد، چرا که آنها هنوز با چشم‌انداز همکاری با هم در کشمکش هستند. نیم قرن بعد از استقلال، کنیا شاید نمونه درخشانی از دموکراسی نباشد، اما یک بحران انتخاباتی را تجربه کرده، و توانسته آن را پشت سر بگذارد. شاید این کشور هنوز جای زخم‌ها را با خود داشته باشد، اما موفق شده از افتادن به ورطه جنگ پرهیز کند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.