احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:19 اسد 1393 - ۱۸ اسد ۱۳۹۳
شرایط سیاسی و اختلافاتِ فنیِ نامزدانِ انتخابات، یک بارِ دیگر پای جان کری، وزیر خارجۀ ایالات متحده را به کابل کشاند. اما او اینبار با یک دستاورد به کشورش برگشت؛ اینکه توافقنامۀ مشترک را سرِ هر دو نامزد امضا کرد و قول گرفت که هر دو نامزد بر سرِ دولت وحدتِ ملی کار کنند.
این سفرِ کری در واقع فازِ دومِ حرکتش در راستای حلِ بحرانِ انتخابات در افغانستان است. او دقیقاً بارِ اول زمانی آمد که داکتر عبدالله از پروسه بیرون رفته بود و تقلب گستردۀ تیمِ اشرفغنی باعث شده بود که همۀ مردم به جادهها بریزند. در آن نوبت، با آنکه کری عین شرایط را مطرح کرده بود، اما بررسیهای تیمهای فنیِ هر دو ستاد بر سرِ بازشماریِ آرا، دوباره منجر به بروزِ اختلاف شد تا حدی که چندین مورد برخوردهای فیزیکی به میان آمد.
اکنون بهرغم اینکه هر دو نامزد پای توافقنامۀ مشترکشان امضا کردهاند و قول دادهاند که نتایج انتخابات را بپذیرند، اما بازهم نوعی گمان مبنی بر اینکه دوباره جنجالها بروز کند و بازهم نتیجۀ میانجیگریِ جان کری نقش بر آب گردد، باقی است.
به نظر میرسد که دو منبعِ مشخص برای برهم زدنِ توافقاتِ نیمبندِ کنونی وجود دارد که هر آن سعی میکنند پروسۀ موجود را دوباره به بحران بکشانند.
منبع اول، تیم ارگ و آقای کرزی است که به هیچوجه شرایط پیشآمده به سودِ او نیست. سعی آقای کرزی بر آن است که دوباره شرایط به حالِ اولش برگردد تا او به عنوان کسی که اکنون از معادلاتِ قدرت بیرون مانده، جای خود را بیابد. چنانکه گفته میشود، او خواستارِ ۲۰ درصد سهم در توافقاتِ اولیه بود. آقای کرزی با آنکه بهظاهر در انتخابات و ماجراهای پس از آن دخل و تصرفی نداشته، اما به صورتِ سیستماتیک برای نیلِ به هدفِ خودش در آن دخالت کرده که در یک کلام میتوان گفت تمام پروسۀ تقلب و حمایت از مجریان تقلب، کارِ آقای کرزی بوده است و بیگمان چنین شخصی نمیتواند به همین سادهگی بپذیرد که بنبستِ کنونی بیهیچ سودی برای او پایان بیابد.
منبع دیگر اما چهرهها، احزاب و شخصیتهاییاند که در انتخابات و صفآراییهای انتخاباتی در کنار داکتر عبدالله و داکتر غنی ایستاده بودند. آنان بنا بر برآوردهنشدنِ منفعتهای گروهی و شخصیشان، از وضعیتِ پیشآمده سخت ناراضیاند و به همین رو، تلاش هم دارند تا توافقاتِ موجود به هم بخورد. بدیهی است که منفعتِ چنین گروهها و اشخاص، در صورتی که نامزدان خود به توافق برسند، یا صفر میگردد و یا حداقل از میزانش کاسته میشود.
مسأله این است که انتخابات به طرزِ افتضاحآوری بدنام شده است؛ چندان که این نسخه تا سالهای دورِ دیگر در افغانستان کارایی نخواهد داشت و بنا بر افتضاحِ انتخابات بود که ایالاتِ متحده میانجیگری کرد. ورنه، مقاماتِ امریکایی چرا اینقدر باید عرق میریختاندند؟
اکنون انتخابات کاملاً بدنام و رسوا شده و هیچ میکانیسمی هم برای نجاتِ آن وجود ندارد؛ اما وقتی شرایطی پیشآمده که میتوان با اجرای طرحِ تشکیلِ دولت وحدتِ ملی آبروی از دست رفتۀ کشور را اعاده کرد، چرا به این طرح رو نیاوریم؟
افغانستان در حالِ حاضر هیچ گزینهیی غیر از تشکیلِ دولتِ وحدتِ ملی ندارد. این طرح میتواند یک آغازِ دیگر برای افغانستانِ نوین بهحساب آید. تمرکز و تلاش در این راستا، دستکم یک صفحۀ دیگر را برای رسیدن به قانونمداری و ثباتِ پایدار فراهم میسازدـ آنهم در صورتی که در رأس قوای اجرایی، شخصی چون کرزی نباشد. اکنون باید کوشش شود که کسانی که انتخابات را بدنام کردند و از تقلبکاران حمایت نمودند، بازهم نتوانند تنها راه باقیمانده را نیز با چالش روبهرو سازند و توطیهها و دسایسشان این گزینه را نیز از دست مردمِ افغانستان برباید.
Comments are closed.