احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ 20 اسد 1393 - ۱۹ اسد ۱۳۹۳
به محضِ اینکه سندی در افغانستان امضا و یا تصویب میشود، جنجالها بر سرِ تفسیر و فهمِ آن بالا میگیرد. زمانی بر سرِ تفسیر مواردِ قانون اساسی چنان اختلافها بالا گرفت که گمان برده میشد افرادِ مختلف فهمهای متفاوتی را از آن اراده میکنند. افراد و نهادها مطابق به خواستهای خود تلاش میورزند اسناد و قوانین را شرح و تفسیر کنند و به همین دلیل، چیزی به نام علم تفسیر و یا هرمونتیک شکل گرفته است.
بحث اختلاف در مورد متونِ مختلف اعم از دینی و غیر دینی، تاریخی به درازای عمر بشر دارد؛ ولی این موضوع زمانی بسیار حاد شد که مفسرانِ مسیحیت برداشتهای متفاوتی را در مورد فهم انجیل ـ کتاب مقدس عیسویان ـ و کتابهای دینی از خود نشان دادند. علم هرمونتیک از بطن متون دینی بیرون شد و به دیگر ساحات گسترش پذیرفت.
در جهان معاصر که به جهان تکثرگرایی و نسبیتباوری شهره است، تفاوت در فهمِ متون بیشتر از هر زمانِ دیگری مطرح میشود. امروزه حتا باور بسیاری از نظریهپردازان انتقادی، معطوف به معانی مختلف و متکثرِ متون است.
البته وقتی متن میگوییم، منظور تنها متنهای نوشتاری نیست و میتواند گسترۀ فراوانی از رویدادها و حوادث و نظریهها را شامل شود. هر رویداد یک متن است که نیاز به تفسیر و واشکافی دارد. ارادۀ معطوف به تفسیر، به معنای پذیرشِ لایههای چندبعدی و چندمعناییِ متون است. مرگِ مولف که از سوی رولان بارت فیلسوف و نظریهپردازِ ادبی و سیاسی مطرح شد، به معنای به رسمیت شناختنِ ابعاد چندمعنایی و متکثرِ رویداد ها و مسایل است.
نکتۀ مهم در بحثهای هرمونتیک و تفسیرشناسی، بحث زبان است. زبان به عنوان گرهگاه اصلیِ فهمِ مسایل مطرح میشود و خاستگاه فرهنگی و اجتماعی دارد. زبان چیزی نیست که به امر کاملاً مشخصی اشاره داشته باشد. از یک جملۀ عادی شروع تا دیدگاههای پیچیدۀ فلسفی و هنری، همه در قالبِ زبان میتوانند به برداشتهای متفاوت راه ببرند و این امکان را مساعد سازند که از آنها برداشتهای متناسب به فهمِ مخاطب بیرون شود.
امضای اعلامیۀ مشترک میان دو نامزد انتخاباتِ افعانستان هم با مشکلِ تعبیر و تفسیرهای متفاوت روبهرو شده است. دو ستاد انتخاباتی از متنِ این اعلامیه ظاهراً فهمهای متفاوتی را ارایه کردهاند که گمان برده میشود یک بارِ دیگر باعث به وجود آمدنِ جنجالهای تازه در ادامۀ کارِ مشترک خواهد شد. کار مشترک میان دو تیمِ انتخاباتی زمانی به نتیجه میرسد که آنها به برداشتِ نزدیک به هم از متنِ اعلامیه دست پیدا کرده باشند. مهم این نیست که متن اعلامیه واقعاً به چه چیزهایی اشاره میکند، چون به هر حال زمینۀ تعبیر و تفسیرهای متفاوتِ زبانی از یک متن همواره وجود دارد؛ ولی اراده برای نزدیک کردنِ فهمها از متنِ اعلامیه بهوسیلۀ ستادهای انتخاباتی است که روند تفاهمِ جدید را میتواند به موفقیت برساند.
متن اعلامیۀ جدید میان دو تیمِ انتخاباتی میتواند هم به محلِ نزاعهای تازه تبدیل شود و هم راه به سوی تفاهم و ایجاد دولتِ مشترک ببرد. بر اساس تازهترین گزارشها، دو تیم انتخاباتی از متن اعلامیۀ مشترک، دو دیدگاه متفاوت ارایه کردهاند که میتواند نگرانکننده باشد. تیم تحول و تداوم در مورد بحث کلیدیِ تقسیمِ قدرت به این نظر است که امضای اعلامیه به معنای تقسیمِ وزارتخانهها میان دو تیمِ انتخاباتی نیست. اما تیم اصلاحات و همگرایی به این نتیجه رسیده که اعلامیه بهصورتِ واضح در این مورد صراحت دارد و تقسیم قدرت به معنای تقسیم نهادهاست. در سند پیوستِ اعلامیه در این خصوص چنین گفته شده است: «تعیینات در مقامهای کلیدی امنیت ملی، نهادهای مستقل و اقتصادی حکومت، با در نظرداشتِ اصل ایجاد تساوی و برابری بین انتخابِ رییسجمهور و رهبر اپوزیسیون صورت میگیرد. مقامات وزارتها، قضا، مقرریهای کلیدی در سطح ولایات، با در نظرداشت اصلِ نمایندهگی عادلانه، توسط رییسجمهور به مشورۀ رهبر اپوزیسیون صورت میگیرد».
این متن میتواند معناهای متفاوتی را به ذهن متبادر کند. شاید کسی که در نتیجۀ انتخابات به عنوان رییس جمهوری آینده معرفی شود، خواهانِ آن باشد که این بخش از اعلامیه را به گونهیی تفسیر کند که اختیاراتِ بیشتری در گزینشِ مقامهای کلیدیِ کشور داشته باشد؛ ولی کسی که در مرتبۀ دوم قرار میگیرد، بدون شک دغدغۀ این را خواهد داشت که نقشِ خود را در آن متبارز سازد.
چنین مواردی در سند امضا شده به فراوانی یافت میشوند؛ از اینرو نباید گمان شود که امضای سند به معنای پایانِ بحرانِ بهوجود آمده در انتخابات است. اما در اینمیان به دو نکته باید توجه شود که عمدتاً تفسیرهای متفاوت را میتوانند دامن بزنند:
۱ـ تعبیر و تفسیر در جهت ایجاد بحران
چنین موردی دور از ذهن نمینماید که عدهیی در تلاش باشند با ارایۀ تعبیر و تفسیرهای متفاوت و متنوع از متن اعلامیۀ مشترک، به دامن زدنِ اختلافهای تازه رغبت داشته باشند. آنچه که در این شب و روزها از یکی از رسانههای کشور ـ که نمیخواهم از آن نام ببرم ـ نشر میشود، دقیقاً مصداق روشنِ چنین وضعیتی است. این رسانه با ارایۀ میزگردهای یکجانبه و غیرمتوازن به نفعِ یک تیم ـ که معلوم هم نیست آن تیم به چنین خوشخدمتیها تمایل داشته باشد ـ میخواهد آب را گلآلود سازد و فضای بیاعتمادی را میان تیمهای انتخاباتی به وجود آورد.
گمان برده میشود که متولیانِ این رسانه با کاخنشینانِ ریاستجمهوری در رابطه باشند؛ چون اکثراً دیدگاههایی که بهصورتِ غیرمستقیم از ارگ بیرون میشود، در این رسانه بازتاب مییابد.
۲ـ تفسیر در جهت تحکیمِ خواستها
نوعِ دیگری از تفسیر در مورد متنِ اعلامیۀ مشترک میتواند برخاسته از تمایلاتِ تیمهای انتخاباتی باشد. در این تردیدی نیست که تیمهای انتخاباتی از روند جاری و نتیجۀ آن پیشبینیهایی دارند و بعید نیست که بر اساسِ این پیشبینیها بخواهند از متن اعلامیه، تفسیری متوازن با جایگاه فرضیِ خود ارایه کنند.
Comments are closed.