احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:فهیم فرواک/ یک شنبه 17 عقرب 1394 - ۱۶ عقرب ۱۳۹۴
پس از نشر خبر سنگسار رخشانه، دختری نوزده ساله که از طرف طالبان در غزنی سنگسار شد، موجی گستردۀ اعتراض در برابر این اقدام خودسرانه ایجاد شد و عدهیی از معترضان از این فرصت استفاده کرده، سنگ به دست گرفتند و خواستند دین را سنگسار کنند. آنها احکام دینی را بدوی و غیر انسانی خواندند و از هیچ دشنامی در برابر احکام اسلامی دریغ نکردند.
سنگسار در قانون جزایی کیفری افغانستان بر اساس مادههای ۳۱ و ۳۲ گنجانده شده است؛ بنا بر گفتههای برخی از معترضان در این مورد تنهاترین فرق بین حکومت طالبان و حکومت وحدت ملی این است که طالبان قانون را اجرا میکردند، اما حکومت وحدت ملی قانون را اجرا نمیکند. اکنون پرسش اساسی این است که حکم سنگسار در کجای دین قرار دارد و علمای دینی در این مورد چه میگویند؟
کیفر سنگسار از چالشهای بزرگ فقهی در تاریخ اسلام به شمار میرود و عدهیی از آگاهان دینی معتقدند که: کیفری به نام سنگسار در اسلام وجود ندارد!
کیفر جرم زنا در آیات قرآن به این دستهها بیان شده است:
١. «جلد» دره زدن زناکاران: «فاجلدوا کل واحدمنهما» ترجمه: و هریک زناکاران را دره زنید.
٢. خانهنشین ساختن زنهای زناکار به هدف مجازات: «فأمسکوا هن فی بیوتهم» ترجمه: و خانمهای زناکار را خانهنشین سازید.
٣. زجر دادن مردان زناکار: «فاذواهما» ترجمه: و مردان زناکار را زجر دهید.
فقها دو آیت بعدی که در آن دو نوع کیفر – یعنی خانهنشین ساختن زنان زناکار و زجردادن مردان زناکار وارد شده است – را منسوخ پنداشتهاند و به نوع دیگر از جزا – که همانا رجم یعنی سنگسار میباشد – توافق کردند و این نوع کیفر را مخصوص محصن و محصنه یعنی زناکاران متأهل، دانستهاند. بنا بر نوشتهیی از محمد بن المختار الشنقیطی به نام «عقوبه الرجم، عشرون ملاحظه»: فقهایی که معتقد به کیفر سنگسار محصنات اند، به این باورند که خداوند در قرآن کریم کیفر این جرم را عذاب نامیده چنین میفرماید: «و یدرأ عنها العذاب» ترجمه: و از وی عذاب را دور میکند. «وما علی المحصنات من غداب» ترجمه: «و بر محصنات عذابی نیست» و مفهموم اصلی عذاب را به سنگسار منجر به مرگ تفسیر و تحلیل نموده اند. پس پرسش اساسی اینجاست: کدام یک از اینها بهتر گفته اند؟ خداوند یا فقهای سنگساراندیش؟ محمد بن المختار الشنقیطی میافزاید: فقها، کیفر سنگسار را با استناد به احادیثی ثابت ساخته اند که بنیادشان شاریده است. هم از نظر متن و هم از نظر سند (از منظر درایت و روایت) به تعبیر علم حدیث، مریض و پرسشبرانگیزند.
این نویسنده ادامه میدهد: احادیث رجم در مجموع محتوِی پلیدترین لکه برای قرآن کریم است. که حتا اگر هرکسی معتقد به اسلامی بودن سنگسار باشد، در حقیقت به نوعی معترف به تحریف قرآن نیز میباشد. چون اکثر احادیث رجم به همین مفهوم است.
وقتی در مجموع به روایات نقل شده پیرامون حکم سنگسار نگاه کنیم، بهخوبی در مییابیم که اسناد همۀ این احادیث از نگاه روایت دارای مشکلات جدی علمی میباشد؛ ولی مهمتر و جدیتر از همه چالشهای موجود در متن این احادیث است که در مجموع با نصوص صریح قرآنی در تضادند و از طرف دیگر، متضمن نوعی تحریف در قرآن کریم نیز میباشند.
و این دانشمند دینی در پایان مقالهاش نتیجه میگیرد که: کیفری به نام سنگسار در اسلام وجود ندارد و جزای جرم زنا همانا جلد یعنی دره زدن، خانهنشین ساختن خانم و زجر نمودن مردان زنا کار میباشد که در آیات قرآنی صراحتاً بیان شده است.
بشیر احمد انصاری آگاه امور دینی میگوید: «در تاریخ یکهزار و چهارصد سالۀ اسلام که جغرافیای گستردهیی از مراکش تا اندونیزیا و از قفقاز تا اروپای شرقی و قلب افریقا را احتوا نموده و هزاران میلیون مسلمان در آن زیست نموده اند، چنین تاریخی وقایع سنگسار را حفظ نکرده است.» آقای انصاری در ادامۀ مقالۀشان نوشته اند: «در عصر عباسی که همه امامان و تیوری پردازان بزرگ فقه در آن می زیستند، چرا چنین امری ثبت نشده است. به عنوان نمونه یکی از فقهای حنبلی بنام ابن الجوزی تاریخی دارد که تفاصیل قضایای فقهی و زندهگی فقها را در ١٨ جلد ثبت نموده ولی یکبار هم از اجرای این حد حرفی به زبان نیاورده است. اگر دوستانی ثبت این وقائع را در جایی خوانده باشند لطف نمایند.»
بر اساس آنچه گفته آمد، از نهادهای قانونگذار افغانستان میخواهیم بر مواد ۳۱ و ۳۲ قانون جزایی کشور بازبینی نموده، حکم سنگسار را از آن حذف کنند و دولت در برابر دادگاههای صحرایی عکسالعمل جدی نشان دهد.
Comments are closed.