احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:27 اسد 1393 - ۲۶ اسد ۱۳۹۳
با عرض سلام خدمت اندیشهورزان گرامی، نخبهگان، قشر سیاسی افغانستان، مهمانان کشورهای ذیدخل در مسایل افغانستان و کشورهای دوست؛ رسانهها، خواهران و برادران.
نشستی را که امروز داریم، در واقع نشستی است که ما میخواهیم از نخبهگان افغانستان بشنویم، چهگونه میتوانیم دولت وحدت ملی را در کشور ایجاد کنیم.
نکتۀ عطف اینجاست که مدتی میشود این واژه را مردم افغانستان شنیدهاند؛ گرچه طرح آجندای ملی از سالها به این طرف، موضوع تشکیل دولت وحدت ملی را پیشنهاد کرده بود، اما از زمانیکه آقای جان کری وزیر خارجۀ امریکا به افغانستان آمد، این واژه جا افتاده شد و در فرهنگ سیاسی افغانستان جا باز کرد.
آنچه اهمیت دارد این است که این طرح کاملاً افغانی است.
خدمت دوستان باید عرض شود که یک هیأت امریکایی در دور اول مبارزات انتخاباتی به کابل آمدند و با من در تماس شدند و گفتند که میخواهند از درون طرح آجندای ملی این طرح را بیرون کنند و با سیاسیون افغانستان نیز شریک سازند.
این هیأت مدت یک هفته کار کرد و به مانند یک «پلاتفارم» بحث دولت وحدت ملی را به انگلیسی ترجمه کردند و بعد از آن به امریکا انتقال دادند. زمانی که آقای جان کری آمد دقیقاً نکاتی را گفت که در طرح آجندای ملی مطرح شده است، یعنی چیز تازهیی را جان کری ارایه نکرد. ایکاش نامزدان محترم که پیش از آن برای شان پیشنهاد داده بودیم؛ فکر میکردند و امروز مردم افغانستان به این باور میرسیدند که این طرح یک طرح افغانی است.
با در نظرداشت شرایطی که در افغانستان موجود است، ما و جمعی از نخبهگان سیاسی کشور با مطالعۀ وضعیت حاکم در جامعۀ مان، این طرح را ارایه کردیم.
آقای جانکری آمد و گفت که ساختاری ایجاد شود تا دو نیرو با هم بتوانند یکجا دولت وحدت ملی را بسازند. آنچه ما پیشنهاد کرده بودیم این بود که در افغانستان شرایطی وجود دارد که این شرایط مجموعۀ آجندای ملی را به این واداشت تا طرح دولت وحدت ملی را پیشنهاد کنند.
این طرح به همگرایی، تفاهم و رفاقت نیاز دارد، نه به رقابت؛ با این رقابت نمیشود که دولت وحدت ملی را ایجاد کنید.
دموکراسی در افغانستان مرحلۀ خود را دارد و دارای مدلی میباشد. ما در افغانستان به دموکراسی تفاهمی نیاز داریم که هم رقابت باشد و هم رفاقت؛ احترام و همدیگرپذیری باشد. به همین نسبت است که ما پیش از انتخابات گفته بودیم و پیشنهاد داده بودیم که برد و باخت در شرایط امروزی افغانستان بیمعنی است.
پیش از انتخابات همچنان گفته بودیم که ۵۰+۱نمیتواند مشروعیت لازم را برای افغانستان ایجاد کند و در همان زمان گفته بودیم که تنها انتخابات نمیتواند حلال تمام مشکلات افغانستان باشد.
پیش از انتخابات برای نامزدان گفته بودیم که بیایید روی یک مدل توافق کنیم. ما باور داریم که اگر در اصول توافق صورت گیرد، تنشهای انتخاباتی پایین میآید.
در همان زمان میان یازده نامزد محترم دیپلماسی فعال را ایجاد کردیم و از طریق همین دیپلماسی توانستیم تفاهمنامهیی را میان نمایندهگان با صلاحیت نامزدان محترم مبنی بر تشکیل دولت وحدت ملی به امضا برسانیم؛ این تفاهمنامه نزد ما است شما ببینید که نامزدان محترم بر بنیاد پیشنهاد آجندای ملی روی تشکیل دولت وحدت ملی این تفاهمنامه را به امضا رساندهاند. این بدین معنا است که طرح دولت وحدت ملی طرح آقای جان کری نیست و این یک طرح کاملاً افغانی است.
بالاخره آنچه را که پیشبین بودیم که خدای نخواسته بر اساس رقابت ناسالم در افغانستان بحران به میان نیاید؛ همانطور شد و در نتیجۀ این بیتوجهی، شاهد بروز بحرانهای انتخاباتی بودیم و هستیم. حالا میگوییم که اگر خدای نخواسته نامزدان و سیاسیون افغانستان عاجلتر در محور طرح دولت وحدت ملی در افغانستان توافق نکنند، به زودی چهرۀ افغانستان تغییر خواهد کرد.
نگرانیهای مردم بسیار زیاد است و جامعۀ بینالمللی تغییر رویه خواهند داد و به همین نسبت بازهم تأکید ما این است که تنها گزینهیی را که روی میز داریم، تشکیل دولت وحدت ملی در افغانستان است.
اگر دولت وحدت ملی در افغانستان شکل نگیرد، موضوعاتی است که افغانستان را به طرف بحرانهای دیگر میبرد؛ در طول تاریخ افغانستان سه محرکۀ قوی داشتیم که تاریخ افغانستان را شکل دادند:
۱-رقابت خشم میان نخبهگان افغانستان
۲-ایدیولوژیهای افراطی
۳-تجاوز خارجی
اگر ما به یک توافق روی چارچوب دولت وحدت ملی نرسیم؛ هر سه محرکه در افغانستان زنده است و بازهم افغانستان را به بحران خواهد برد.
دولت وحدت ملی مشخصههایی دارد. هر کشوری که دولت وحدت ملی خود را ایجاد میکند یک مدل سیاسی خاص نیست که به عوض نظام ریاستی، صدارتی و پارلمانی باشد. دولت وحدت ملی یک آرایش جدید است.
مشخصۀ آرایش جدید سیاسی در چارچوب دولت وحدت ملی در افغانستان عبارت اند از:
یک- موضوع تعادل و توازن است؛ تعادل و توازن درون افغانستان میان طیفهای مختلف و همچنان دولت وحدت ملییی که بتواند تعادل و توازن را در منطقه هم حفظ کند و در فرامنطقه هم در نظر داشته باشد.
دو-موضوع دیدگاههای روشن؛ دولت وحدت ملی در افغانستان با ترکیبی که ایجاد میشود، باید دیدگاههای روشن برای افغانستان ارایه کنند.
درست است که دولت وحدت ملی میتواند از نیروهای غیر متجانس با دیدگاههای گوناگون شکل بگیرد؛ اما زمانیکه پای منافع ملی و بقای ملی افغانستان در میان میآید این گروهها بتوانند دیدگاه روشن و واضح ارایه بدارند.
سه- رهبری مشترک؛ ماهیت دولت وحدت ملی ایجاب مینماید که رهبری مشترک باید در افغانستان ساخته شود.
چهار- توافق نخبهگان سیاسی افغانستان؛ شما میدانید که دولت وحدت ملی در افغانستان ایجاب میکند تا نخبهگان سیاسی- مدنی افغانستان با هم توافق کنند، نه فقط دو تا گروپ و یا دو تیم؛ بلکه سایر نخبهگان سیاسی- مدنی افغانستان توافق کنند، یعنی دولت وحدت ملی بتواند از تمام ظرفیتهای موجود در داخل افغانستان استفاده کند تا افغانستان را از این بحران به فردای با ثبات عبور دهد.
پنج-اصلاحات ساختاری و پرداختن به مولفههای مانند وحدت ملی و…
تفاوتی که طرح افغانی آجندای ملی و آنچه که آقای جان کری پیشنهاد کرده است در این نکته است که آقای کری تنها در قسمت ساختارها چیزهایی را گفته است؛ ریاست اجرایی ایجاد شود با صلاحیتهای صدراعظم؛ اما آنچه را ما از سالها پیش گفتهایم این بود که زمانیکه ما به طرف وحدت ملی میرویم و میخواهیم که این دولت را ایجاد کنیم، مسایل دیگری نیز در کار است که باید در نظر گرفته شود و این موضوعاتِ ارزشی است. مولفههای چون وحدت ملی، جامعۀ مدنی و موضوعات دیگری که بتواند مشترکات را در میان تمام مردم افغانستان ایجاد کند تا ما به گونۀ واقعی به طرف وحدت ملی برویم.
اگر ایجاد دولت وحدت ملی را آغاز تقویت وحدت ملی در کشور بشماریم، ما در ساختارها نیازمند این ارزشها هستیم.
آنچه که در اخیر میخواهم بیان کنم اینکه ما در طرح آجندای ملی پنج مرحله را از سالها قبل پیشبینی کرده بودیم:
۱-ایجاد گفتمان بینالافغانی.
۲-ایجاد دیدگاههای روشن.
۳-پروسۀ اعتماد سازی.
۴-تشکیل دولت وحدت ملی در افغانستان.
۵-اصلاحات ساختاری در افغانستان و رسیدن به صلح پایدار.
چارچوبی را که ما آماده ساختهایم یک چارچوب پیشنهادی است؛ یعنی چارچوبی نیست که باید همین باشد و در این مجلس تشکیل دولت وحدت ملی در افغانستان نخبهگان افغانستان باید نظریات خود را ارایه بدارند که آیا این چارچوب میتواند یک الگوی خوب برای تشکیل دولت وحدت ملی در افغانستان باشد یا خیر.
آنچه را که در این چارچوب پیشنهاد کردیم، رییس جمهور در مقام رییس دولت است که دارای دو معاون میباشد؛ اما زمانی که موضوع تشکیل دولت وحدت ملی مطرح میگردد، رییس جمهور تفویض صلاحیت میکند.
رییس جمهور سه قوه را زیر نظر خود میداشته باشد: قوۀ اجراییه، مقننه و قضاییه؛ اما در عین حال مقام ریاست جمهوری در واقع پالیسیهای بزرگ را میسازد.
در کنار مقام ریاستجمهوری نهادی است به نام شورای عالی ریاست جمهوری متشکل از رییس جمهور، رییس اجراییه، معاونین و رییس اپوزیسیون بزرگ که اینها به منظور تدوین خطوط کُلی برای رهبری و سیاستگذاریهای کلان ملی کار میکنند. چون بحرانهای افغانستان زیاد است، ما این نهاد را شورای اجرایی نام گذاشتیم؛ چون تنها رییسجمهور نمیتواند به همۀ این بحرانها رسیدهگی کند. ایجاب میکرد که تحت ریاست رییسجمهور چنین شورایی ساخته شود تا به اولویتها و بحرانهای افغانستان رسیدهگی کند.
در بخش دیگر این چارچوب، شورای عالی امنیت است که متشکل از رییس جمهور، مشاور امنیتی و مشاورین متخصص دیگر است که رییسجمهور را در برنامهسازی و همچنین در برنامههایی که ارتباط میگیرد به صلاحیتهای رییسجمهور کمک میکنند.
شورای عالی امنیت دارای وظایف روشنی چون حاکمیت ملی، پاسداری از ارزشها، تمامیت ارضی و موضوعاتی که متخصص به این شورا میباشد.
این دو نهاد در سطح پالیسیسازی و تصمیمگیری با رییس جمهور کار میکند.
پایین تر از اینها رییس اجرایی قرار دارد؛ رییس اجرایی کسی است که بر بنیاد توافق سیاسی میان دو نامزد صورت گرفته است. این پست با صلاحیتهای صدراعظمی ایجاد گردد، اما این پست به شکل غیر رسمی است که بر بنیاد توافق ایجاد شده است که پس از آن کار رییس اجرایی این است که با تفاهم با رییسجمهور کابینه را ایجاد کند و به پارلمان معرفی کند تا رأی اعتماد بگیرند.
در پیوند به صلاحیتهای رییسجمهور و رییس اجریی نیاز داریم تا صحبتهای بیشتر صورت گیرد؛ اما آنچه حالا اهمیت دارد این که دو نهاد چطور میتوانند رهبری جمعی را ایجاد کنند.
در کنار این ما شورای عالی اقتصادی، شورای عالی امور و قانونگذاری، شورای اجتماعی فرهنگی داریم که این شوراها فقط میتوانند اجراآت کنند.
خطوط کُلی را رییسجمهور ترسیم میکند و این شوراهایی که با رییس اجراییه هستند تنها میتوانند بر بنیاد تصمیم رییسجمهور و نهاد ریاست جمهوری اجراآت کنند.
ماهیت دولت وحدت ملی رهبری مشترک است که با رهبری مشترک و جمعی خود کشور را از بحران بیرون کنند.
بخش قضاییه و مقننه به اصلاحات نیاز دارند و مواردی را که ما در اینجا آوردهایم یکی هم این است که ما چطور میتوانیم پارلمان موثر داشته باشیم.
در ارتباط به سیستم قضایی و اینکه ما چطور میتوانیم قضای صادق، خدمتگذار که بتواند از طریق پارلمان رأی تایید بگیرد و تجربه داشته باشد، داشته باشیم.
این چارچوبی است که آماده ساختهایم و نزد همۀ شما موجود است و همه نخبهگان رسالت دارند تا در پیوند به مسایل موجود در افغانستان به توافق برسند تا از این حالت گذار به گونۀ موفقانه عبور کنیم و به فردای با ثبات برسیم.
Comments are closed.