احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:روحالله بهزاد/ 1 سنبله 1393 - ۳۱ اسد ۱۳۹۳
کمیسیون حقوق بشر افغانستان در جریان هفتۀ گذشته دومین گزارشِ خود را در مورد «عوامل و پیامدهای بچهبازی در افغانستان» منتشر کرد.
در این گزارشِ تحقیقی که در چهارده ولایتِ افغانستان و با شرکت ۱۹۰۰ نفر صورت گرفته، دریافت شده است که افراد پولدار و زورمند کودکانِ بین ۱۰ تا ۱۸ سال را برای «بهرهکشی جنسی» استخدام میکنند.
رقم درشتِ کودکانِ قربانیشده، بیشتر کودکانِ کارگریاند که در خبازیها و در خیابانها کار میکنند.
در این گزارش نشان داده شده که ۸۶ درصدِ عاملان گفتهاند که از این پدیده راضیاند، درحالیکه ۸۷ درصد قربانیان ناراضیاند و در تلاش رهایی از این وضعیت بودهاند.
در گزارش کمیسیون حقوق بشر آمده است که ۵۶ درصد عاملانِ بچهبازی در افغانستان، افراد بین ۳۱ تا ۵۰ سال هستند و اکثر قربانیان زیر هجده سال اند.
یکی از عواملی که سبب گردیده این پدیدۀ شوم در افغانستان افزایش یابد، شناخته نشدنِ این پدیده به عنوان جرم در قوانین افغانستان است که عاملینِ آن را دست باز گذاشته و سبب ترویج بیشترِ آن شده است و حتا در بعضى محافل بچهبازی، مقامهای بلندپایۀ دولتی به جای برخورد قانونی با این قضیه، خود بچهها را میرقصانند و از آن لذت میبرند.
مسوولان در کمیسیون مستقل حقوق بشر گفتهاند که در حال حاضر پدیدۀ بچهبازی در همۀ ولایات افغانستان رواج پیدا کرده و بیشترین موارد این پدیده در ولایتهای جنوبی دیده شده است.
این کمیسیون پیش از این نیز از افزایش عمل بچهبازی در کشور ابراز نگرانی کرده و هُشدار داده بود که اگر جلو این عمل گرفته نشود، این پدیده در کشور رو به افزایش خواهد رفت.
در کنار عوامل دیگری که سبب افزایش این پدیده در اجتماع افغانستان گردیده، یکی هم پرداختن شماری از هنرمندان محلی و خواندن اشعارِ مبتذل برای «بچهها» و «بچهبازان» توسط این هنرمندان بوده است.
این آهنگها که بیشتر در محافل عروسی و یا شبنشینیها خوانده شده به بسیار آسانی قابل دسترس است که سبب گرمِ شدن و ترویج بیشتر بچهبازی شده است.
در موترهای مسیرییی که به ولایات مسافر میبرند و حتا در شهر کابل از این نوارها موجود است و رانندهگانِ این موترها بدون در نظرداشتِ اینکه آوازخوان چه چیزهای مبتذلی را میخواند، با صدای بلند آوازِ آنها را در موترهای خود میشنوند.
در شمار زیادی از این نوارها شنیده میشود که پسربچههای بیبضاعت در کنار رقصیدن برای کسانی که آنان را با خود نگه داشته اند، آواز میخوانند و از کسانی که آنان را نگه داشته اند، ابراز رضایت کرده و خود را در قید او میشمارند.
آوازخوانهای محلییی که بیشتر به ابتذال در هنر پرداختهاند، هر روز شمار آنان بیشتر میگردد و حتا گفته میشود که بعضی از این آوازخوانها خود به نگهداری کودکان برای رقصاندن در اینگونه محافل نیز میپردازند.
در بعضی از این آهنگهای مبتذل کسانی که به نگهداری کودکان میپردازند، به نیکویی یاد شده و حتا قهرمان معرفی میگردند.
در یکی از فلمهای مستندی که از زندهگی چند قربانی این عمل در سالهای گذشته در افغانستان تهیه شده است و در شبکۀ یوتیوپ قابل دسترس میباشد، نشان داده شده که آوازخوانهای محلی پسربچهها را آموزش رقص نیز میدهند و کسانی که این بچهها را نگه میدارند، آنان را تحویل این آوازخوانها کرده تا هنر رقص بیاموزند و سببِ سربلندی و فخر آنان گردند!
بعضی از این آوازخوانها که از این مدرک به خود نام و نشانی پیدا کردهاند عبارتاند از: فیروز قندوزی، امرالدین، منا دمبوره، جمشید پروانی، حسن بسمل، شیرکُش، اکبر بغلانی.
در جریان سالهای گذشته، بهخاطر همچشمیهای زورمندانی که بچه نگه داشته اند، برخوردهایی نیز در محافل بچهبازی با اشتراکِ آوازخوانها صورت گرفته است که در این درگیریها شماری هم کشته شده اند.
حدود چند ماه پیش یکی از این برخوردها که رسانهیی نیز گردید، در ولایت بغلان صورت گرفت که در آن ۷ تن کشته شدند.
در همان زمان نیز گفته شد که این جنگ و اختلاف بر اثر رقص و آوازِ دو بچه در محفلِ عروسی میان دو فرمانده محلی به میان آمده بود.
باید دید که پس از اینهمه حوادث ناگوار و گزارشهای تکاندهنده، ارگانهای مسوول و ذیربط در پیوند با پدیدۀ بچهبازی در افغانستان و برخورد با عواملِ آن، چه سیاست و برنامهیی را در پیش میگیرند.
Comments are closed.