نتیجۀ انتخابات؛ چه‌قــدر دور و چه‌قــدر نزدیک!

گزارشگر:احمد عمران/ 3 سنبله 1393 - ۰۲ سنبله ۱۳۹۳

دو نامزد انتخاباتِ ریاست‌جمهوری برای چندمین‌بار با هم دیدار کردند و در مورد نحوۀ ایجاد پستِ اجرایی در دولتِ آینده به بحث و گفت‌وگو پرداختند. ظاهراً کمیتۀ وحدتِ ملی که به منظور نزدیک کردنِ دیدگاه‌های دو ستاد انتخاباتی در مورد اعلامیۀ مشترک ایجاد شده بود، به توافق در خصوصِ پست اجرایی دست نیافت و کمیتۀ سوم، ادامۀ بحث در این مورد را به رهبرانِ هر دو ستاد انتخاباتی واگذار کرد. mnandegar-3هنوز جزییاتِ گفت‌وگوهای دو نامزد انتخاباتِ ریاست‌جمهوری رسانه‌یی نشده، ولی سخن‌گویانِ هر تیم دستاورد دیدارِ روز شنبه را چشم‌گیر عنوان کرده‌اند. اما در همین حال، عدم ارایۀ جزییات در این خصوص به‌صورتِ واضح، نشان از آن دارد که دو نامزد انتخابات در مورد مسایلِ اختلافی بر سر پستِ اجرایی به توافقِ کامل نرسیده‌اند. زیرا اگر توافقات نهایی می‌شد، سخن‌گویانِ دو تیم از ارایۀ جزییات خوداری نمی‌کردند.
عدم رسیدن به نتیجۀ نهایی در کمیتۀ مشترک، چیز غیرقابلِ تصوری نبود. از آغاز روند گفت‌وگوها در کمیتۀ وحدت ملی، این گمانه‌زنی وجود داشت که احتمالاً در مورد مسایل بحث‌برانگیز، توافقاتِ مشخصی حاصل نخواهد شد. هرچند در روزهای نخست، سخن‌گویانِ هر دو تیم از پیشرفت‌ها در کمیته‌های وحدت ملی ابراز خرسندی می‌کردند؛ ولی با این حال معلوم بود که روزی روی دیگرِ سکه نیز آشکار خواهد شد که عبارت از آغازِ اختلاف‌ها بود.
دیدار دو نامزد انتخاباتِ ریاست‌جمهوری زمانی صورت گرفت که شب قبل از آن یک بارِ دیگر باراک اوباما رییس‌جمهوری امریکا برای سومین‌بار با داکتر عبدالله رهبر تیم اصلاحات و همگرایی و داکتر اشرف‌غنی احمدزی رهبر تیم تحول و تداوم گفت‌وگوی تلیفونی انجام داد. محور گفت‌وگوی تلیفونی آقای اوباما، تشویق دو نامزد برای پایان دادن به اختلاف‌ها و رسیدن به یک توافقِ همه‌جانبه برای بیرون‌رفت از وضعیتِ فعلی عنوان شده است. گویا امریکا به عنوان متحد استراتژیک افغانستان، هنوز نگرانی‌هایی نسبت به توافقاتِ به‌دست آمده دارد. امریکا شاید از این می‌هراسد که توافقات بارِ دیگر به بن‌بست بینجامد و یافتن راه‌حلِ آن با دشواری‌های تازه‌یی همراه شود.
شاید برای جامعۀ جهانی دیگر ساده نباشد که خود را در مسایلِ اختلاف‌برانگیزِ انتخاباتِ جنجالی، توان‌فرسا و پُرهزینۀ افغانستان سرگردان سازد؛ ولی از سوی دیگر برای جامعۀ جهانی این مسأله نیز قابل تحمل نیست که سیزده سال تلاش و کارِ مشترکِ آن‌ها با مردم افغانستان در جهت رسیدن به اهداف مشترک، به ناکامیِ یأس‌انگیز و فاجعه‌بار منتهی شود.
سیزده ‌سالِ پیش که پای جامعۀ جهانی به‌دلیلِ پیوند خوردنِ اهدافِ مشترک به افغانستان باز شد، چنین گمان نمی‌رفت که روزی این مأموریت به ناکامی بینجامد و دستاودهای سیزده سال در آستانۀ نابودی قرار گیرد. آقای اوباما وقتی برای چندمین‌بار با نامزدهای انتخاباتِ افغانستان صحبت می‌کند و از آن‌ها می‌خواهد که راه بیرون‌رفتی برای اختلاف‌ها بیابند، دقیقاً خاطرنشان کرده است که بدون اعلامِ نتیجۀ انتخابات و ایجاد دولتِ مشروع و قانون‌مند در این کشور، همه‌چیز بر باد می‌رود و احتمال دارد که بارِ دیگر جهان به سال‌های پیش از یازده سپتمبر برگردد.
به هیچ‌صورت، برگشت به گذشته هم برای افغانستان و هم برای جهان منتفی نیست. تجربۀ عراق نشان داد که بنیادگرایی و خشونت‌طلبی چنان سخت‌جان و پُرخطر است که نمی‌توان به نیم‌جان شدنِ آن دل خوش کرد. وضعیت فعلیِ عراق، چیزی شبیه افغانستانِ زمان حاکمیتِ طالبان است. دلیل وضعیتِ فعلی نیز کاملاً روشن است. شاید برخی‌ها با توسل به تیوری توطیه تلاش کنند که این وضعیت را به همان کشورها و نیروهایی مرتبط بسازند که باعث سرنگونی زمام‌داری صدام‌حسین در عراق شدند؛ ولی واقعیتِ مسأله این است که زمام‌دارانِ پس از صدام نیز در عراق بدون تقصیر نبوده‌اند. رهبران عراق نتوانستند وضعیتِ خود را با جامعۀ جهانی روشن کنند و حدود نیازها و تعاملاتِ خود را بسنجند. این موضوع سبب شد که نیروهای خارجی به‌یک‌باره عراق را ترک کنند و سبب به وجود آمدنِ گروه‌های تندرو و بنیادگرای تازه در منطقه شوند.
افغانستان خلافِ برآوردهای نادرست و شتاب‌زدۀ آقای کرزی و اطرافیان او، به هیچ صورت با عراق قابل مقایسه نیست. افغانستان مشکلاتی به مراتب بیشتر و گسترده‌تر از عراق دارد. بلاهتِ محض خواهد بود که بپذیریم، خروج نیروهای خارجی و یا کمک‌های جامعۀ جهانی هیچ تأثیری بر وضعیت سیاسی و نظامیِ افغانستان نخواهد داشت. این برآورد و تخمین، از سرِ ناآگاهی و یا دشمنی با افغانستان مطرح می‌شود و نتیجۀ آن‌هم چیزی بدتر از زمان حاکمیتِ طالبان خواهد بود. زیرا به گفتۀ بسیاری از آگاهان، «داعش» دیگر پس از خروج نیروهای خارجی از افغانستان سر برخواهد آورد. وقتی این وضعیت را پیش چشم داشته باشم، اظهاراتِ آقای کرزی معنا پیدا می‌کند.
آقای کرزی در تازه‌ترین اظهارات خود یک بار دیگر تأکید کرده که در ده روز بعدی باید سرنوشتِ انتخابات مشخص شود و رییس‌جمهوری تازه به کار آغاز کند. این گفته‌ها در حالی مطرح می‌شود که روند بازرسی آرا در کمیسیون انتخابات اگر نگوییم که عملاً به بن بست رسیده ولی با دشواری‌های نگران‌کننده‌یی روبه‌رو شده است. روند تفتیش و ابطالِ آرا چنان در میان موجی از تقلب‌های تازه در کمیسیون انتخابات صورت می‌گیرد که به باور برخی از آگاهان، نیاز به مرحلۀ تازه‌یی از رسیده‌گی به این نوع دست‌کاری‌ها و تقلب‌ها احساس می‌شود. در چنین فضایی چه‌گونه می‌توان امیدوار به ایجاد شفافیت در نتایج انتخابات بود؟
توافق‌های سیاسیِ میان دو تیم انتخاباتی زمانی ارزش دارد که نتیجۀ انتخابات بر اثرِ شمارش و بازرسیِ آرا مشخص شود. توافق‌های انجام‌شده میان رهبرانِ دو تیم، به معنای نفیِ انتخابات و دموکراسی در افغانستان نیست. این توافق‌ها دقیقاً در راستای تأمین عدالتِ انتخاباتی و ایجاد دولتِ مشروع و قانون‌مند در کشور است. این‌جاست که موضع‌گیری‌های آقای کرزی به‌شدت متناقض و غیرصادقانه به نظر می‌رسد؛ چون بخش اصلیِ بحران فعلی، به مدیریتِ ایشان به‌وجود آمده است.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.