احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





چـرخش سیاستِ برخـورد با تروریسم در افغانستان

گزارشگر:26 میزان 1393 - ۲۵ میزان ۱۳۹۳

در سه چهار روز اخیر، طی عملیات‌های جداگانه‌یی، نیروهای امنیتی کشور سه دستاورد مهم داشته اند. نخست آن که انس حقانی برادر سراج‌الدین حقانی را دستگیر کرده‌اند و این ضربۀ مهلکی بر پیکر شبکۀ حقانی در افغانستان است. هم‌چنان در ولایت بغلان، شمس‌الدین معروف به قاری زبیر، رهبر شبکۀ جندالله را طی عملیاتی کشته اند و نیز خبر رسیده که در ولایت هرات پانزده تن از اعضای طالبان به شمول یک فرمانده ارشد این گروه، کشته شده اند. این دستاوردها در نخستین روزهای تشکیل دولت وحدت ملی و پس از سخنرانی رییس جمهور در حمایت از نیروهای امنیتی صورت می‌گیرد که مدعی شاهد تغییر سیاست‌های دولت در قبال طالبان است.
با آن‌که در آن سخنرانی، آقای اشرف‌غنی، طالبان را «مخالفان سیاسی» خواند و بعداً به بهانۀ تجلیل از روز آموزگار طالبان را نظیر رییس جمهور کرزی به پروسۀ صلح دعوت کرد اما عمل دولت برعکس آن حرف‌ها، دال بر مبارزۀ جدی علیه طالبان و تروریسم می‌نماید.
بنابراین، خیلی نابه‌جا نخواهد بود که این وضع را به فال نیک بگیریم و گمان ببریم که سیاست برخورد با تروریسم در افغانستان در حال چرخش است. تکملۀ این دریافت می‌تواند سخنان رییس اجراییه نیز باشد که چند روز قبل بر موضع روشن دولت در برابر طالبان تاکید کرد و گفت که سیاست تضرع در برابر طالبان باید پایان بیابد.
شکی نیست که تقویت دوبارۀ طالبان و نیز اعمال سیاست مصالحه و تضرع با طالبان یکی از ده‌ها دستاورد منفی دولت آقای کرزی بوده است. تاکید بر چنین روشی بی‌گمان که روزهای حکم‌رانی آقای کرزی را دوباره زنده می‌کند و این نکته را جناب رییس جمهور غنی به خوبی می‌داند.
هرچند، بسیاری‌ها یکی از طراحان اصلی سیاست مصالحه با طالبان در دوران آقای کرزی، جناب اشرف‌غنی احمدزی را می‌دانند اما پس از تشکیل دولت وحدت ملی، خوش‌بینی‌ها برای پایان‌یابی چنین سیاستی نیز بیشتر شده است. چنان‌که حوادث اخیر، این خوش‌بینی را تقویت می‌کند.
شاید مبالغه نباشد که بگوییم امنیت، اصلی‌ترین چالش این کشور است که تمام نارسایی‌های دیگر حکومت‌داری، معلول همین مشکل است. در حالی‌که خود زاییدۀ سیاست‌های نادرست حکومت گذشته بوده است. بنابراین، از اولویت‌های دولت وحدت ملی آن است که پیش از همه، امنیت را گسترش داده و آن را نهادینه بسازد و اما امنیت به هیچ‌وجه تامین‌شدنی نیست، مگر سیاست مصالحه با طالبان پایان بیابد.
دولت پیشین با عدم سیاست‌های درست امنیتی، روبه‌رو بود. سیاست‌گزاران آن حکومت گمان می‌بردند که اگر به طالبان دست دوستی دراز شود، ممکن دست از خشونت بردارند. با آن‌که میلیون‌ها دالر خرج چنین سیاستی شد اما در عمل نتیجۀ برعکس داشت. دولت گذشته نمی‌دانست که طالبان، محصول سیاست‌های اغواگرانۀ کشورهای منطقه و برخی از کشورهای جهان است که مصالحه با آنان، از طریق خود طالبان صورت نمی‌گیرد. برای دست‌رسی به منفعل کردن این گروه باید به کشورهای دونر آنان مراجعه کرد. خوش‌بختانه که دولت کنونی تجربۀ آقای کرزی را در دست دارد و می‌تواند آن را سرمشق خود قرار دهد.
به گونۀ مثال، آقای کرزی حملات هوایی بر طالبان را ممنوع قرار داده بود، اما اکنون ما موثریت حملات هوایی را به چشم سر مشاهده می‌کنیم، چنان‌که گزارش‌ها می‌رسانند که هم طالبان کشته‌شده در هرات و هم کشته‌شدن قاری زبیر رهبر شبکۀ جندالله در بغلان، ماحصل همین حملات هوایی بوده است که آقای کرزی به بهانۀ تلفات غیرنظامیان آن را لغو کرده بود. همین نمونۀ کوچک به ما می‌نمایاند که اگر یک ارادۀ قوی سیاسی در مبارزه با طالبان موجود باشد، نابودی طالبان بیش یک سال وقت را نمی‌گیرد که اکنون به نظر می‌رسد دولت جدید در شرف ایجاد چنین اراده‌یی است و همین باعث شده که مردم خوش‌بین باشند به این‌که، اولویت دولت وحدت ملی تنها و تنها تغییر سیاست تضرع در برابر طالبان است و در نهایت، تامین و نهادینه‌کردن امنیت در سراسر کشور.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.