اگر «طالبان» به «داعـش» تبـدیل شود

گزارشگر:26 عقرب 1393 - ۲۵ عقرب ۱۳۹۳

حدود یک‌ماه قبل از این‌که عراق مورد هجومِ سیل‌آسای نیروی داعش قرار گیرد، نشر برخی ویدیوکلیپ‌ها از طریق شبکه‌های اجتماعی نشان ‌داد که افراد ناشناس و نقاب‌پوشی در ولایت نورستان، طالبان را به دار می‌آویزند. تا آن‌گاه نشانه‌یی از داعش و حضور فعالِ آن‌ها در خاورمیانه وجود نداشت. بعدها وقتی فعالیت‌های انسان‌ستیزانۀ داعش در سطح جهانی مطرح گردید، دریافته شد که همان نیروهای نقاب‌پوش در ولایتِ نورستان چیزی نبوده جز گروهی از آموزش دیده گان استخبارتی که پابک و چست کارهای شان انجام می دادند.
اندکی بعدتر سروصدای داعش در ولایت غزنی به گوش رسید که تصور می‌شد از خاورمیانه به جنوبِ آسیا در حال گسترش‌اند. اما پُرواضح است که داعش به همین ساده‌گی و فقط چند ماه بعد از ظهورشان در خاورمیانه، وارد افغانستان نشده بودند. آن‌گونه که از قراین پیداست، گروه های از حزب اسلامی گلبدین حکمتیار و نیز دسته هایی از طالبان و نیز حلقه های جدیدی گرم یک برنامه جمع می شوند و زیر نام داعش فعالیت‌هایی را انجام می دهند و شعار داعش در دانشگاه کابل و برخ جاهای دیگر از جمله نمودهایی حد اقل از از حضور اسمی داعش در افغانستان بوده است و بسیار نا ممکن نیست که روزی نام داعش جانشین و جاگزین طالبان در افغانستان شود.
این یافته از آن‌جا می‌تواند صادق باشد که به‌تازه‌گی نیروهای امنیتی، فردی را در مسجد جامعِ هرات بازداشت کرده‌اند که یک عضو فعالِ داعش بوده است‌. در عین حال، چندی قبل یک بارِ دیگر در ولایت غزنی، فعالیت‌های تروریستیِ نیروهای داعش مشاهده شده است. جدا از همه گروهایی مخرب محلی در برخ مناطق نیز نام خودشان را داعشی گذاشته اند.
اکنون می‌توان گفت که حضور داعش در افغانستان می تواند یک گام عملی از جانب پاکستان و شامل سیاست های نو این کشور و نیز در راستای سیاست‌های کلان بازیگران جهانی و منطقه‌یی باشد.
آن‌گونه که پیداست، بی‌گمان که برنامه‌های بسیار کلانی در پشتِ حضورِ داعش در افغانستان وجود دارد. این‌که چرا داعش قبل از ظهور در عراق، نشانه‌هایش در افغانستان دیده شده؛ کاملاً یک مسالۀ استخباراتی می‌نماید. باید زمان بگذرد تا برنامۀ استخباراتِ قدرت‌های جهانی و منطقه‌یی و این‌که مأموریتِ منطقه‌یی و جهانیِ داعش چیست، روشن گردد.
در هر صورت، آن‌چه در حال حاضر هویداست این‌که افغانستان در هجومِ شدیداً وحشت‌ناکِ نیروهای داعش قرار دارد و خیلی دور نخواهد بود که ما شاهد فعالیت‌های گستردۀ تروریستیِ زیر نام باشیم و این گونه آسیاس میانه با این اسم و رسم جدید دچار نا امنی های جدیدی از آدرس افغانستان شود.
از سوی دیگر، دیده می‌شود که فعالیت نیروهای طالبان به‌صورتِ گسترده و کتله‌یی از میان رفته است و حالا فقط نامِ طالب است که یک جنگ نیابتی را به پیش می‌برد. دیری‌ست که دیگر ما شاهد کدام نیروی فعال طالب، آن‌هم از نوع افغانی‌اش نیستیم؛ بل با گروه‌هایی مواجهیم که از آن‌سوی مرز زیر پوششِ نامِ طالب فعالیت دارند. ناکامی و گزارش‌های شورایی به‌نامِ صلح نیز بر این واقعیت صحه می‌گذارد که طالبان، رهبری بومی در داخلِ مرز ندارند. به همین خاطر بود که این شورا نتوانست با رهبری طالبان برای خاتمۀ جنگ رابطه برقرار کند. در عین حال، گزارش‌های این شورا همیشه حاکی از آن بوده که جنگ از بیرون مرز رهبری می‌شود.
بنابراین می‌توان یک گمان را مطرح را کرد که کارکرد نامِ طالبان اکنون رو به ‌زوال است و دیگر نمی‌شود جنگ‌های منطقه را با پتانسیل قدیمِ طالبان اداره کرد. اما آیا جاگزینی داعش با طالبان نمی‌تواند ادامۀ جنگِ افغانستان را تضمین کند؟… بدون ‌شک که چنین است و احتمالاً پس از این، منطقه شاهد فعالیت‌های سرسام‌آورِ داعش خواهد بود.
حتا اگر این فرض را نادرست بینگاریم، دست‌کم می‌توان گفت که با باز شدنِ جبهۀ دیگری در کنار طالبان از سوی داعش، نه تنها وضعیت جنگِ افغانستان پیچیده‌تر می‌شود، بلکه به‌شدت موضع مبارزۀ دولت علیه تروریسم تضعیف خواهد شد. دولت افغانستان نه توانایی تسلیحاتی و نه هم نیروی مالیِ تشکیلِ جبهاتِ مضاعف در این جنگ را دارد. در هر صورت، طرفِ آسیب‌پذیرِ جنگ، دولت و مردمِ افغانستان خواهد بود که همین اکنون هم به اندازۀ کافی آسیب دیده‌اند.
از این‌رو باید گفت که یکی از اولویت‌های دولت وحدتِ ملی است که مانع به هدف رسیدن این بازی شود؛ چون هنوز فرصت باقی‌ست و آن‌گونه که به نظر می‌رسد، هنوز فعالیت‌ها و اقداماتِی زیر نام داعش در کشور پیچیده نشده است. هنوز می‌توان، جلو چنین چیزی را گرفت.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.