گزارشگر:سلطان احمد کوشا/ 28 عقرب 1393 - ۲۷ عقرب ۱۳۹۳
مورگنتا نویسندۀ کتابِ «سیاست میان ملتها» باور دارد که استراتژیِ دیپلماتیک باید بر اساسِ منافع ملی شکل بگیرد، نه ملاحظات خیالییی که به گفتۀ او از نگاه اخلاقی و قانونی، خطرناکاند. بهجرأت میتوان گفت که حکومتِ افغانستان در سیزدهسال گذشته در روابط دیپلماتیکش با پاکستان برخلافِ این گفته عمل کرده است. آقای کرزی رییسجمهور پیشینِ کشور، بیستویک بار به پاکستان سفر کرد تا بتواند با گفتوگو با مقاماتِ این کشور، حمایتِ آن را در راه مبارزه با تروریسم و افراطگرایی و به پای میزِ گفتوگو کشاندنِ طالبان بهدست آورد. اما آقای کرزی از این بیستویک سفرش به پاکستان، نهتنها کدام دستاورد ملموسی برای افغانستان به ارمغان نیاورد، بلکه این سفرها سبب تیرهگیِ هرچه بیشترِ روابط افغانستان با این کشور و هرچه روشنتر شدنِ ضعفِ دیپلماتیکِ حکومتِ افغانستان برای مقامهای پاکستانی گردید. آقای کرزی در این سفرها نهتنها نتوانست حمایتِ پاکستان برای مبارزه با تروریسم و افراطگرایی در منطقه را جلب کند و این کشور را متقاعد سازد که از حمایتِ گروههای مخالفِ حکومتِ افغانستان دست بکشد، بلکه سبب شد پاکستان در جایگاهی قرار بگیرد که به گونۀ مستقیم به خاکِ افغانستان تجاوز کند و همچنان به ملاهای این کشور جرأت داد تا جهاد در افغانستان را فرض اعلان کنند. در نتیجه میتوان گفت برآیندِ سیاستِ آقای کرزی در رابطه با پاکستان در سیزده سال گذشته، رهایی تعدادی از مقامهای ارشد پیشینِ طالبان از زندانهای پاکستان و تجاوز مستقیمِ پاکستان به خاک افغانستان بوده است.
عوامل متعددی سبب ناکامیِ تلاشهای افغانستان برای جلب حمایتِ پاکستان در امر مبارزه با تروریسم و افراطگرایی و همچنان دست کشیدنِ این کشور از حمایتِ گروههای مخالفِ حکومتِ افغانستان شد. یک دسته از این عوامل برمیگردد به شرایط داخلی افغانستان؛ از جمله ضعفِ دیپلماتیکِ حکومت افغانستان، نبود تعریفِ مشخصی از دوست و دشمن نزد حکومت افغانستان، نبود توافق دیدگاه در مورد خط دیورند در افغانستان، نبود تعریف روشنی از منافعِ ملی در افغانستان، و برخورد قومیِ حکومتِ افغانستان با پدیدۀ تروریسم و شورشگری در کشور. اما یک سری عواملِ دیگر به روابط افغانستان با جهان بهویژه غرب برمیگردد. افغانستان در سیزده سال گذشته با وجود دریافتِ میلیاردها دالر از جامعۀ جهانی، نتوانست به کشورهای جهان ثابت سازد که میتواند یک همکارِ خوب برای آنها در عرصۀ بینالملل باشد، بهویژه نتوانست برای امریکا ثابت کند که میتواند یک شریکِ خوب و بااعتماد برای آن کشور در منطقه باشد. بنابراین جامعۀ جهانی نخواست بر پاکستان فشار بیاورد تا در مورد حمایتش از طالبان و دیگر گروههای مخالفِ حکومتِ افغانستان، تجدید نظر کند.
سفر نابهنگامِ رییسجمهور غنی به پاکستان
آقای غنی رییسجمهورِ افغانستان چنـد روز پیش بعد از یک سفرِ دو روزه به پاکستان، به کشور برگشت. آقای غنی در این سفر با مقامهای مختلفِ پاکستانی از جمله نواز شریف نخستوزیر، ممنونحسین رییسجمهور و راحیلشریف رییس ستاد ارتش این کشور دیدار کرده است. مقامهای دو کشور در پایان این سفر، از آغاز فصلِ تازه بینِ دو کشور سخن گفتند و نوازشریف از آمادهگیاش برای کمک به دولتِ افغانستان برای فراهم کردنِ زمینۀ گفتوگو با مخالفانِ مسلح خبر داده است؛ وعدهیی که مقامهای پاکستانی بارها به آقای کرزی رییسجمهور پیشینِ کشور در پایان سفرهایش به این کشور میدادند.
همزمان با سفر رییس جمهور به پاکستان، مولانا فضلالرحمن رهبر حزب جمعیت اسلامی پاکستان، یک بار دیگر با مخالفتش با حضور نظامیان خارجی در افغانستان، جنگ در این کشور را جایز دانسته است.
به گفتۀ ریمون آرون فرانسوی؛ سیاست خارجیِ دولتها، خود حاصلِ فعل و انفعالاتِ جامعۀ داخلی است. اگر روشنتر بگوییم، در کل سیاست خارجیِ دولتها دنبالۀ سیاست داخلیِ آنهاست. با این حال، پرسشی که بهوجود میآید این است که: آقای غنی با کدام برنامه به پاکستان سفر کرده بود، در حالی که حکومتِ افغانستان تا به حال موفق به معرفی کابینۀ جدیدش نشده است و با وزیرهای سرپرست به کارِ خود ادامه میدهد، در حالی که تا به حال هیچ گفتوگویی میان مقامهای حکومتِ وحدت ملی در مورد روابط آیندۀ افغانستان با پاکستان صورت نگرفته است، و در کل در حالی که هیچ تغییری در شرایط داخلی افغانستان از نگاه قدرتِ سیاسی و عواملی که پیشتر بیان شد، نسبت به آخرین سفرِ آقای کرزی به پاکستان بهوجود نیامده است؟
با این حال میتوان گفت؛ این سفرِ آقای غنی همچو سفرهای آقای کرزی، بهجز امضای چند قرارداد بازرگانی بین دو کشور، دیگر هیچ دستاوردی را به همراه نداشته است.
چه باید کرد؟
دولتِ افغانستان باید بپذیرد که هیچگاه نمیتواند بدون حمایتِ جامعۀ جهانی، پاکستان را ودار به مبارزۀ واقعی با تروریسم و دست کشیدن از حمایت از گروه طالبان و دیگر گروههای مخالفِ خود سازد. افغانستان نخست باید تلاش کند که روابطش را با کشورهای منطقه و قدرتهای جهان هرچه بیشتر گسترش دهد تا بتواند با کسبِ اعتماد این کشورها، حمایتشان را مبنی بر آوردنِ فشار بر پاکستان به خود جلب سازد. از سوی دیگر، افغانستان باید با تعریفِ مشخص از منافع ملی خود، موضعِ روشن در مورد خط دیورند و سیاستِ قاطع در مورد گروههای مخالفِ حکومت اتخاذ کنـد و در کل با سیاستی مدون و فرا دودمانی در مورد پاکستان، با این کشور وارد گفتوگو شود. در غیر این صورت، گفتوگو با پاکستان با سیاست کجدار و مریز نهتنها گره کورِ روابط تیره میانِ این دو کشور را نمیگشاید و نمیتواند در راه آوردنِ صلح در افغانستان موثر باشد، که این دو کشور را در یک جنگِ تمام عیار در مقابلِ یکدیگر قرار میدهد.
Comments are closed.