احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:محمداکرام اندیشمند/ 2 قوس 1393 - ۰۱ قوس ۱۳۹۳
سیاست رییسجمهور غنی در مورد جلب همکاریِ پاکستان به صلح و ثباتِ افغانستان و تغییر سیاست افغانی آن کشور، بر گسترش مناسبات اقتصادی و تجاریِ طرفین بنا مییابد.
رییسجمهور و همفکرانِ او به این باور هستند که گسترش روابط اقتصادی و تجاری با پاکستان، موجب انحرافِ سیاستِ اسلامآباد از دامن زدن به جنگ و بیثباتی، به همکاری و همراهی با صلح و ثبات در افغانستان میشود.
این باور و دیدگاه از اهمیتِ حیاتِ اقتصادی برای هر دو کشور و بهخصوص برای پاکستان ناشی میشود که بهشدت درگیرِ مشکل اقتصادی، از کمبود انرژی و منابع توسعه تا تأمین کالاهای مهم، است. به این ترتیب که گسترش مناسباتِ اقتصادی میان افغانستان و پاکستان و رونق اقتصادی این همسایه، تفکر و سیاستِ زمامدارانِ اسلامآباد را از دخالت در جنگِ افغانستان به همکاری با صلح در این کشور متحول میسازد تا بسترِ این رونق اقتصادی بهصورتِ فزاینده هموارتر گردد.
رییسجمهور غنی، نخستین سفر رسمی و کاریِ خود به پاکستان را با چنین دیدگاه و سیاستی آغاز کرد و جمعی از تاجران و مسوولینِ بخش اقتصاد و تجارت را هم با خود برد و در پایان سفر، از گسترش مناسباتِ تجارتیِ اقتصادی مژده داد.
در حالی که ایجاد روابط وسیعِ اقتصادی و تجارتی با پاکستان، بااهمیت و سودمند تلقی میشود، اما آیا این روابط میتواند سیاستِ پاکستان را از دخالت برای بیثباتی و جنگ، به همکاری برای صلح و ثبات در افغانستان متحول سازد؟
شواهد و دلایل نشان میدهند که چنین تصور و باوری در مورد تأثیر روابط اقتصادی بر تغییر سیاستِ افغانیِ پاکستان، بیشتر یک توهم است تا واقعگرایی و درک صحیح از سیاست اسلامآباد:
۱- اگر گسترش رابطۀ اقتصادی و تجارتی افغانستان با پاکستان، عاملی در جهت تغییر سیاستِ پاکستان باشد، افغانستان بیشتر از پاکستان به تأمین این رابطه نیازمند است. افغانستان به عنوان کشور محاط به خشکه که نزدیکترین راه دسترسی به بندر بحری را از طریق پاکستان بهدست آورده میتواند، در این امر وابسته به پاکستان است.
۲- افغانستان در تمام مواد ارتزاقیِ اولیه و مواد ساختمانی بهخصوص سمنت، کالاهای ضروری چون البسه و غیره، نیازمند تولیدات پاکستان است و بازار فروشِ مواد و اجناس پاکستان.
وابستهگی و نیازمندی افغانستان در عرصۀ اقتصاد و تجارت به پاکستان، نهتنها موجب کاهش فشار اسلامآباد بر افغانستان در عرصۀ ثبات و امنیت نمیگردد، بلکه برعکس این عرصه میتواند به عامل فشار بیشتری از سوی پاکستان بر افغانستان تبدیل شود. حوادث و تحولاتِ نیم قرنِ گذشته، این موضوع را بهخوبی ثابت میسازد. اسلامآباد پیوسته افغانستان را از لحاظ اقتصادی و تجارتی تحت فشار نگه داشته است. پاکستان در دهۀ شصت و هفتادِ سدۀ بیستمِ میلادی، بارها مانع تجارت و رشد اقتصاد افغانستان از راه دسترسی به بندر کراچی شد و بهصورت مکرر، راه ترانزیتِ افغانستان را از طریق کراچی مسدود کرد.
۳- شواهد و حقایق در سایر کشورهای دنیا نشان میدهد که بدون حل اختلافِ سیاسی و امنیتی میان همسایهگان و یا در یک حوزه، از یکسو گسترش مناسبات اقتصادی میسر نیست و از سوی دیگر، منازعات سیاسی و امنیتی به اقتصاد و تجارتِ آنها زیان میرساند. البته طرفهای نیازمند و وابسته، بیشتر از طرفِ دیگر متحمل زیان میشوند و افغانستان یکی از کشورهاییست که در چنین موقعیتی قرار دارد.
اگر کشورهای عضو اتحادیۀ اروپا به گسترش روابط اقتصادی و تجارتی تا ایجاد پول واحد یورو رسیدهاند، این مناسبات در فضای عدم اختلاف و خصومتِ سیاسی و امنیتی میان آنها و پس از ثبات سیاسی و تشکیل دولتهای مدرنِ ملی شکل گرفته است؛ در حالی که افغانستان و پاکستان در فضای عدمِ اعتماد و در منازعۀ سیاسی و امنیتی و ادعای ارضی بهسر میبرند. تا زمانی که کابل این مشکل را با پاکستان حل نکند، گسترش رابطۀ اقتصادی و تجاری، سیاستِ پاکستان را تغییر نمیدهد و به خصومتِ آن کشور در برابر افغانستان نقطۀ پایان نمیگذارد. بلکه برخلاف، از گسترش روابط اقتصادی، پاکستان سود بیشتر میبرد، در حالی که سیاستِ دخالت و بیثباتسازی را نیز همچنان ادامه میدهد.
Comments are closed.